(جهت مشاهده اندازه بزرگتر یا دریافت فایل بر روی تصاویر کلیک کنید)
(جهت مشاهده اندازه بزرگتر یا دریافت فایل بر روی تصاویر کلیک کنید)
اقتصاد مقاومتی از منظر مقام معظم رهبری
گردآوری: سید امیرحسین کامرانی راد
منبع: پایگاه الگوها
در چند سال اخیر و با شدت یافتن تحریمهای یک جانبه و غیرانسانی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران با هدف متوقف کردن برنامههای صلح آمیز هستهای ایران، واژهی جدید «اقتصاد مقاومتی» به ادبیات اقتصادی کشور اضافه و به فراخور حال و روز اقتصاد کشورمان مورد بحث قرار گرفته است.
این واژه اولین بار در دیدار کارآفرینان با مقام معظم رهبری در شهریور سال 1389 مطرح گردید. در همین دیدار، رهبر معظم انقلاب «اقتصاد مقاومتی» را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل «فشار اقتصادی دشمنان» و «آمادگی کشور برایی جهش» را معرفی نمودند.1
برای مفهوم اقتصاد مقاومتی در همین مدت زمان کم، تعاریف متفاوتی ارائه شده که هر کدام از جنبه ای به این موضوع نگاه کرده اند. در این میان، تعریف جامع و کامل از اقتصاد مقاومتی را خود رهبر فرزانه انقلاب ارائه داده اند. ایشان در دیدار با دانشجویان فرمودند:
«اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تعیین کننده رشد و شکوفایی کشور باشد.»2
این مقاله که مشتمل بر بیانات حکیمانه امام خامنهای (مدظله العالی) درباره اقتصاد مقاومتی است به خوانندگان عزیز تقدیم میگردد.
ارکان اقتصاد مقاومتی
الف: مقاوم بودن اقتصاد
وظیفهی همهی ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیر قابل نفوذ، غیر قابل تأثیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگه داریم؛ این یکی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است که ما مطرح کردیم. در اقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد؛ باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئهی دشمن قرار بگیرد، مقاومت کند.3
ب: استفاده از همهى ظرفیتهاى دولتى و مردمى
بخش خصوصى را باید کمک کرد. اینکه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، ارکانى دارد؛ یکى از بخشهایش همین تکیهى به مردم است؛ همین سیاستهاى اصل 44 با تأکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر باید دنبال شود؛ این جزو کارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولین کشور میشنوم که بخش خصوصى به خاطر کمتوانىاش جلو نمىآید. خب، باید فکرى بکنید براى اینکه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طریق بانکهاست، از طریق قوانین لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طریقى که لازم است، کارى کنید که بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتى معنایش این است که ما یک اقتصادى داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور محفوظ بماند، هم آسیبپذیرىاش کاهش پیدا کند. یعنى وضع اقتصادى کشور و نظام اقتصادى جورى باشد که در مقابل ترفندهاى دشمنان که همیشگى و به شکلهاى مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند. یکى از شرائطش، استفاده از همهى ظرفیتهاى دولتى و مردمى است؛ هم از فکرها و اندیشهها و راهکارهائى که صاحبنظران میدهند، استفاده کنید، هم از سرمایهها استفاده شود.
به مردم هم باید واقعاً میدان داده شود. البته در بیانات دوستان به برخى از این حوادثى که ناشى از پیگیرى مفسدین اقتصادى و مفاسد اقتصادى است، اشاره شد. واقعاً نمیشود ما کار اقتصادىِ درست و قوى بکنیم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نکنیم؛ این واقعاً نشدنى است. همان چند سال پیش هم که من راجع به این قضیه بحث کردم و مطالبى را به مسئولین کشور گفتم، به همین نکته توجه داشتم، که تصور نشود ما میتوانیم سرمایهگذارى مردمى و کار سالم مردمى داشته باشیم، بدون مبارزهى با مفاسد اقتصادى؛ و تصور نشود که مبارزهى با مفاسد اقتصادى موجب میشود که ما مشارکت مردم و سرمایهگذارى مردم را کم داشته باشیم؛ نه، چون اکثر کسانى که میخواهند وارد میدان اقتصادى بشوند، اهل کار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا یکى دو نفر هم آدمهاى ناسالم پیدا میشوند. باید با چشمهاى تیزبین، ریزبین و دوربین مراقبت کنید که کسانى نیایند به عنوان ایجاد اشتغال و ایجاد کار و کارآفرینى تسهیلات بانکى بگیرند، اما کارآفرینىِ واقعى انجام نگیرد. این را باید مراقبت کنید؛ هم شما مراقبت کنید، هم قوهى قضائیه مراقبت کند. به نظر من همکارى قوهى مجریه و قوهى قضائیه در اینجا یک کار بسیار لازمى است.4
ج: حمایت از تولید ملى
یک رکن دیگر اقتصاد مقاومتى، حمایت از تولید ملى است؛ صنعت و کشاورزى. خب، آمارهائى که آقایان میدهند، آمارهاى خوبى است؛ لیکن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولین به ما میگویند که بعضى کارخانهها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطیلى صنایع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما میرسد، خود شما هم گزارش میدهید؛ یعنى من گزارشهاى دیگر هم دارم، اما اتکاء من به گزارشهاى دیگران نیست؛ گزارشهاى خود شما هم هست که به دست ما میرسد - خب، باید این را علاج کرد. اینها طبعاً ایجاد اشکال میکند. اگر چنانچه همین بخش دوم قضیه - یعنى آن نیمهى خالى لیوان - نمیبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در کشور ارائه میکردید و کمکهاى بیشترى به مردم میشد. بالاخره حمایت از تولید ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به این بایستى تکیه کرد.
واحدهاى کوچک و متوسط را فعال کنید. البته خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهىشان هم خوب است، کارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمدهى واحدهاى بزرگ ما وضعشان اینجور است - لذا همان طور که گفتید، محصول سیمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمدهى اینجورىمان خوب است - لیکن باید به فکر واحدهاى متوسط و کوچک باشید؛ اینها خیلى مهم است، اینها در زندگى مردم تأثیرات مستقیم دارد.5
د: مدیریت منابع ارزى
مسئلهى منابع ارزى هم مسئلهى مهمى است؛ که خب، حالا آقایان توجه دارید. روى این مسئله دقت کنید، خیلى باید کار کنید. واقعاً باید منابع ارزى را درست مدیریت کرد. حالا اشاره شد به ارز پایه؛ در این زمینه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. یعنى در روزنامهها از قول یک مسئول، یک جور گفته شد؛ فردا یا دو روز بعد، یک جور دیگر گفته شد. نگذارید این اتفاق بیفتد. واقعاً یک تصمیم قاطع گرفته شود، روى آن تصمیم پافشارى شود و مسئله را دنبال کنید. به هر حال منابع ارزى باید مدیریت دقیق بشود.6
ه: مدیریت مصرف
یک مسئله هم در اقتصاد مقاومتى، مدیریت مصرف است. مصرف هم باید مدیریت شود. این قضیهى اسراف و زیادهروى، قضیهى مهمى در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگسازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگسازىاش بیشتر به عهدهى رسانههاست. واقعاً در این زمینه، هم صدا و سیما در درجهى اول و بیش از همه مسئولیت دارد، هم دستگاههاى دیگر مسئولیت دارند. باید فرهنگسازى کنید. ما یک ملت مسلمانِ علاقهمند به مفاهیم اسلامى هستیم، اینقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگىمان اهل اسرافیم! بخش عملیاتىاش هم به نظر من از خود دولت باید آغاز شود. در گزارشهاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار کردند که دولت درصدد صرفهجوئى است و میخواهد صرفهجوئى کند؛ بسیار خوب، این لازم است؛ این را جدى بگیرید. دولت خودش یک مصرفکنندهى بسیار بزرگى است. شما از بنزین بگیرید تا وسائل گوناگون، یک مصرفکنندهى بزرگ، دولت است. حقیقتاً در کار مصرف، صرفهجوئى کنید. صرفهجوئى، چیز بسیار لازم و مهمى است.
به مصرف تولیدات داخلى هم اهمیت بدهید. در دستگاه شما، در وزارتخانهى شما، اگر کار جدیدى انجام میگیرد، اگر چیز جدیدى خریده میشود، اگر همین اقلام روزمرهاى که مورد نیاز وزارتخانه است، تهیه میشود، سعى کنید همهاش از داخل باشد؛ اصرار بر این داشته باشید؛ خود این، یک قلم خیلى بزرگى میشود. اصلاً ممنوع کنید و بگوئید هیچ کس حق ندارد در این وزارتخانه جنس خارجى مصرف کند. به نظر من اینها میتواند کمک کند. 7
تبیین اقتصاد مقاومتى
در زمینهى مسائل اقتصادى، «اقتصاد تهاجمى» را مطرح کردند؛ عیبى ندارد. بنده فکر اقتصاد تهاجمى را نکردم. اگر واقعاً یک تبیین دانشگاهى و آکادمیک نسبت به اقتصاد تهاجمى - به قول ایشان، مکمل اقتصاد مقاومتى - وجود دارد، چه اشکالى دارد؟ آن را هم مطرح کنیم. آنچه که به نظر ما رسیده، اقتصاد مقاومتى بوده. البته اقتصاد مقاومتى فقط جنبهى نفى نیست؛ اینجور نیست که اقتصاد مقاومتى معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهاى تدافعى باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتى یعنى آن اقتصادى که به یک ملت امکان میدهد و اجازه میدهد که حتّى در شرائط فشار هم رشد و شکوفائى خودشان را داشته باشند. این یک فکر است، یک مطالبهى عمومى است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهى، همین ایدهى اقتصاد مقاومتى را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنى آن اقتصادى که در شرائط فشار، در شرائط تحریم، در شرائط دشمنىها و خصومتهاى شدید میتواند تضمین کنندهى رشد و شکوفائى یک کشور باشد.8
اقتصاد مقاومتى شعار نیست
هم دانشگاهها، هم دستگاههاى دولتى، هم آحاد مردمى که خوشبختانه توانائى و استعداد این کار را دارند، چه از لحاظ علمى، چه از لحاظ توانائىهاى مالى، باید تلاش کنند مسئولیت زمان خود و مقطع تاریخى حساس خود را بشناسند و به آن عمل کنند. این که ما عرض کردیم «اقتصاد مقاومتى»، این یک شعار نیست؛ این یک واقعیت است. کشور دارد پیشرفت میکند. ما افقهاى بسیار بلند و نویدبخشى را در مقابل خودمان مشاهده میکنیم. خب، بدیهى است که حرکت به سمت این افقها، معارضها و معارضههائى هم دارد. بعضى از این معارضهها انگیزههاى اقتصادى دارد، بعضى انگیزههاى سیاسى دارد؛ بعضى منطقهاى است، بعضى بینالمللى است. این معارضهها در مواردى هم منتهى میشود به همین فشارهاى گوناگونى که مشاهده میکنید؛ فشارهاى سیاسى، تحریم، غیر تحریم، فشارهاى تبلیغاتى - اینها هست - لیکن در لابهلاى این مشکلات، در وسط این خارها، گامهاى استوار و همتها و تصمیمهائى هم وجود دارد که بناست از وسط این خارها عبور کند و خودش را به آن نقطهى مورد نظر برساند؛ وضع کشور الان اینجورى است. 9
نقش شرکتهاى دانشبنیان در اقتصاد مقاومتی
یک مسئلهى دیگر در سرفصل اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانشبنیان است... این بخش شرکتهاى دانشبنیان و فعالیتهاى اقتصادى دانشبنیان خیلى جادهى باز و امیدبخشى است. ما استعدادهاى برجستهاى داریم که میتوانند در این مورد کمک کنند. 10
ما باید هر کدام نقش خودمان را بشناسیم و آن را ایفاء کنیم. یکى از بخشهاى ما، اقتصاد است و خاصیت اقتصاد در یک چنین شرائطى، اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى اقتصادى که همراه باشد با مقاومت در مقابل کارشکنى دشمن، خباثت دشمن؛ دشمنانى که ما داریم. به نظر من یکى از بخشهاى مهمى که میتواند این اقتصاد مقاومتى را پایدار کند، همین کار شماست؛ همین شرکتهاى دانشبنیان است؛ این یکى از بهترین مظاهر و یکى از مؤثرترین مؤلفههاى اقتصاد مقاومتى است؛ این را باید دنبال کرد.11
هدف دشمن از فشارهای اقتصادی
یک واقعیت دیگر هم این است که اگر کشور در مقابل فشارهاى دشمن - از جمله در مقابل همین تحریمها و از این چیزها - مقاومت مدبرانه بکند، نه فقط این حربه کُند خواهد شد، بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهائى دیگر وجود نخواهد داشت؛ چون این یک گذرگاه است، این یک برهه است؛ کشور از این برهه عبور خواهد کرد. این چیزهائى که الان آنها تهدید میکنند، تحریم میکنند، جز آمریکا و جز رژیم صهیونیستى، هیچ کس ذىنفع از این تحریمها نیست. دیگران را با زور و با فشار و با رودربایستى و با این چیزها وارد میدان کردند. خب، پیداست که زور و فشار و رودربایستى نمیتواند خیلى ادامه پیدا کند - یک مدتى است - شاهدش هم این است که مجبور شدند بیست تا کشور را از همین تحریمهاى نفتى و امثال اینها استثناء کنند! دیگرانى هم که استثناء نشدند، خودشان مایل نیستند، و بیش از آنچه که ما بخواهیم یا همان اندازه که ما میخواهیم، آنها دنبال راهحل میگردند. بنابراین بایستى مقاومت کرد.
ما باید مسائل کشور را با این دید نگاه کنیم؛ آرمانها جلوى چشم ما باشد؛ واقعیتهاى تشویقکننده جلوى چشم ما باشد. در مورد واقعیتهاى منفى - که در واقع در بعضى موارد واقعیتسازى است، واقعیتنمائى است - دچار اشتباه نشویم. البته توان دشمن را دستکم نگیریم، سهلانگارى و سادهانگارى نکنیم. مسئله، مسئلهى اساسى و مهمى است. شما مثل یک ریاضیدانى که میخواهد یک مسئلهى مهم ریاضى را حل کند، بر سر این مسئله تلاشتان را به کار ببرید و مسئله را حل کنید. شما ریاضیدان بااستعدادى هستید؛ این هم یک مسئلهى ریاضى است. اینجورى باید با مسائل گوناگون برخورد کنید. خوشبختانه انسان مشاهده میکند که همین روحیه هم در دستگاههاى گوناگون وجود دارد. به مسئلهى اقتصاد باید با این دید نگاه کرد.
ما چند سال پیش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم. همهى کسانى که ناظر مسائل گوناگون بودند، میتوانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادى بر کشور است. معلوم بود و طراحىها نشان میداد که اینها میخواهند بر روى اقتصاد کشور متمرکز شوند. اقتصاد کشور ما براى آنها نقطهى مهمى است. هدف دشمن این بود که بر روى اقتصاد متمرکز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشکل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن این است، و این محسوس بود؛ این را انسان میتوانست مشاهده کند.12
منظومهى کامل اقتصادی
من سال ۸۶ در صحن مطهر علىبنموسىالرضا (علیه الصّلاة و السّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم که اینها دارند مسئلهى اقتصاد را پیگیرى میکنند؛ بعد هم آدم میتواند فرض کند که این شعارهاى سال حلقههائى بود براى ایجاد یک منظومهى کامل در زمینهى مسائل اقتصاد؛ یعنى اصلاح الگوى مصرف، مسئلهى جلوگیرى از اسراف، مسئلهى همت مضاعف و کار مضاعف، مسئلهى جهاد اقتصادى، و تولید ملى و حمایت از کار و سرمایهى ایرانى. ما اینها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نکردیم؛ اینها چیزهائى است که میتواند حرکت عمومى کشور را در زمینهى اقتصاد ساماندهى کند؛ میتواند ما را پیش ببرد. ما باید دنبال این راه باشیم.13
الزامات اقتصاد مقاومتى
مسئلهى اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتى مهم است. البته اقتصاد مقاومتى الزاماتى دارد. مردمى کردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است. این سیاستهاى اصل ۴۴ که اعلام شد، میتواند یک تحول به وجود بیاورد؛ و این کار باید انجام بگیرد. البته کارهائى انجام گرفته و تلاشهاى بیشترى باید بشود. بخش خصوصى را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت اقتصادى تشویق بشوند، هم سیستم بانکى کشور، دستگاههاى دولتى کشور و دستگاههائى که میتوانند کمک کنند - مثل قوهى مقننه و قوهى قضائیه - کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند.
کاهش وابستگى به نفت یکى دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است. این وابستگى، میراث شوم صد سالهى ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیتهاى اقتصادىِ درآمدزاى دیگرى جایگزین کنیم، بزرگترین حرکت مهم را در زمینهى اقتصاد انجام دادهایم. امروز صنایع دانشبنیان از جملهى کارهائى است که میتواند این خلأ را تا میزان زیادى پر کند. ظرفیتهاى گوناگونى در کشور وجود دارد که میتواند این خلأ را پر کند. همت را بر این بگماریم؛ برویم به سمت این که هرچه ممکن است، وابستگى خودمان را کم کنیم.14
اقتصاد مقاومتى و مدیریت مصرف
مسئلهى مدیریت مصرف، یکى از ارکان اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههاى دولتى، هم دستگاههاى غیر دولتى، هم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظهى تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادى است؛ انسان میتواند ادعا کند که این اجر جهاد فىسبیلاللّه را دارد.
یک بُعد دیگرِ این مسئلهى تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلى استفاده کنیم؛ این را همهى دستگاههاى دولتى توجه داشته باشند - دستگاههاى حاکمیتى، مربوط به قواى سهگانه - سعى کنند هیچ تولید غیر ایرانى را مصرف نکنند؛ همت را بر این بگمارند. آحاد مردم هم مصرف تولید داخلى را بر مصرف کالاهائى با مارکهاى معروف خارجى - که بعضى فقط براى نام و نشان، براى پز دادن، براى خودنمائى کردن، در زمینههاى مختلف دنبال مارکهاى خارجى میروند - ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهاى خارجى را ببندند.
به نظر ما طرحهاى «اقتصاد مقاومتى» جواب میدهد. همین مسئلهى سهمیهبندى بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزین سهمیهبندى نمیشد، امروز مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر میرفت. توانستند این را کنترل کنند؛ که خب، امروز در یک حد خیلى خوبى هست. حتّى باید جورى باشد که هیچ به بیرون نیازى نباشد، که الحمدللّه نیست. تحریم بنزین را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتى تحریم بنزین را خنثى کرد. و بقیهى چیزهائى که مورد نیاز کشور است.
هدفمند کردن یارانهها هم در جهت شکل دادن به اقتصاد ملى است؛ که اینها میتواند هم رونق ایجاد کند - در تولید، در اشتغال - و هم موجب رفاه شود؛ اینها مایهى رشد تولید کشور، رشد اقتصادى کشور، مایهى اقتدار یک کشور است. با رشد تولید، یک کشور در دنیا اقتدار حقیقى و آبروى بینالمللى پیدا میکند. این کار بایستى به انجام برسد.15
استفادهى حداکثرى از زمان، منابع و امکانات
از زمان باید حداکثر استفاده بشود. طرحهائى که سالهاى متمادى طول میکشید، امروز خوشبختانه با فاصلهى کمترى انسان مىبیند که فلان کارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده ماه به بهرهبردارى رسید. باید این را در کشور تقویت کرد.
حرکت بر اساس برنامه، یکى از کارهاى اساسى است. تصمیمهاى خلقالساعه و تغییر مقررات، جزو ضربههائى است که به «اقتصاد مقاومتى» وارد میشود و به مقاومت ملت ضربه میزند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاستهاى اقتصادى کشور در هر زمانى دچار تذبذب و تغییرهاى بىمورد شود.16
اهمیت تحقیق در زمینه اقتصاد مقاومتى
یکى از دوستان اطلاع دادند که یک ستاد دانشجوئى براى تحقیق در اقتصاد مقاومتى تشکیل شده. کار بسیار جالبى است. اینجور کارهاى عمیق، همان چیزى است که کشور به آن احتیاج دارد. شما باید فکر کنید، مطالعه کنید، تحقیق کنید. این تحقیقها اگر به درد آن دستگاه مسئول هم نخورد یا به کار او نیاید یا نپسندد، قطعاً به کار شما مىآید و به درد شما میخورد. این، کار بسیار جالبى است.
همچنین یکى دیگر از دوستان اطلاع دادند که در دانشگاه شریف مرکز مطالعاتىاى تشکیل شده و در این زمینهها کار میکنند. اینها بسیار کارهاى مهمى است. این انگیزهى جوان دانشجو و فکور، خیلى براى آیندهى کشور مهم است.
البته راهحلهائى که گفته شد، بعضى از آنها کاملاً درست است. این را هم من به شما عرض بکنم؛ در همین زمینهى مسائل اقتصادى، پارهاى از آنچه که پیشنهاد و مطرح شد، ما اطلاع داریم که مد نظر مسئولین هست؛ دربارهاش کار میکنند، تصمیمگیرى میکنند، اقدام میکنند؛ منتها همهى اقدامها یا به اطلاع نمیرسد، یا گفتنى نیست. به هر حال اینجور نیست که مسائل اقتصادى در مد نظر آن مسئولین نباشد.17
اقتصاد مقاومتی، معنا و مفهومی از کارآفرینی
دلیل دومِ ما که امروز کار برامان مهم است، کارآفرینى مهم است، این است که ما امروز در مقابل یک فشار جهانى قرار داریم. دشمنى وجود دارد در دنیا که میخواهد با فشار اقتصادى و با تحریم و با این کارهائى که شماها میدانید، سلطهى اهریمنى خودش را برگرداند به این کشور. هدف این است. یک کشور به این خوبى، با این همه منابع، منابع طبیعى، با این موقعیت سوقالجیشى، با همهى امکانات، زیر نگین یک قدرتى در دنیا بوده؛ یک روز انگلیسها بودند، یک روز آمریکائىها بودند - در واقع نظام سلطه، دستگاه سلطه، امپراتورى سلطه. حالا آمریکا یک گوشهاى از این امپراتورى است - اینها مسلط بودند بر این کشور؛ انقلاب دست اینها را کوتاه کرده. سلطه میخواهد برگردد به این کشور. همهى این تلاشها براى این است. مسئلهى انرژى هستهاى بهانه است. آن کسانى که خیال میکنند اگر ما مسئلهى انرژى هستهاى را حل کردیم، مشکلات حل خواهد شد، خطا میکنند. مسئلهى انرژى هستهاى را مطرح میکنند، مسئلهى حقوق بشر را مطرح میکنند، مسائل گوناگون را مطرح میکنند، که اینها بهانه است. مسئله، مسئلهى فشار است، میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند. یکى از کارهاى مهم همین تحریم اقتصادى است. میگویند ما طرفمان ملت ایران نیست! دروغ میگویند؛ اصلاً طرف، ملت ایران است. تحریم براى این است که ملت ایران به ستوه بیاید، بگوید آقا ما به خاطر دولت جمهورى اسلامى داریم زیر فشار تحریم قرار میگیریم؛ رابطهى ملت با نظام جمهورى اسلامى قطع بشود. هدف اصلاً این است. البته ملت ما را نمیشناسند؛ مثل همهى موارد دیگر محاسباتشان غلط اندر غلط است. از نظر نظام سلطه، گناه بزرگ ملت ایران این است که خودش را از زیر بار سلطه آزاد کرده. میخواهند مجازات کنند به خاطر این گناه، که چرا خودت را از زیر بار سلطه، اى ملت! آزاد کردهاى. این ملت راه را پیدا کرده. اصلاً محاسباتشان اشتباه است؛ نمیفهمند چه کار باید بکنند و چه کار دارند میکنند. خب، اما فشار مىآورند؛ فشار اقتصادى از راه تحریمها.
ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینى معناش این است. دوستان درست گفتند که ما تحریمها را دور میزنیم؛ بنده هم یقین دارم. ملت ایران و مسئولین کشور تحریمها را دور میزنند، تحریمکنندگان را ناکام میکنند؛ مثل موارد دیگرى که در سالهاى گذشته در زمینههاى سیاسى بود که یک اشتباهى کردند، یک حرکتى انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، یکى یکى عذرخواهى کنند. چند مورد یادتان هست لابد دیگر. حالا جوانها نمیدانند. در این ده بیست سال اخیر، از این کارها چند بار انجام دادند. این دفعه هم همین جور است. البته تحریم براى ما جدید نیست، ما سى سال است تو تحریمیم. همهى این کارهائى که شده است، همهى این حرکت عظیم ملت ایران، در فضاى تحریم انجام گرفته؛ بنابراین کارى نمیتوانند بکنند. خب، ولى این دلیلى است براى همهى مسئولان و دلسوزان کشور که خود را موظف بدانند، مکلف بدانند به ایجاد کار، به تولید، به کارآفرینى، به پر رونق کردن روزافزون این کارگاه عظیم؛ که کشور ایران حقیقتاً امروز یک کارگاه عظیمى است. همه خودشان را باید موظف بدانند.18
پینوشتها:
1. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور، 1389/6/16
2. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان، 1391/5/16
3. بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی علیه السلام،1392/1/1
4 تا 7. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیسجمهوری و اعضاى هیئت دولت، 1391/6/2
8 و 9. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان، 1391/5/16
10. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیسجمهوری و اعضاى هیئت دولت، 1391/6/2
11. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان، 1391/5/8
12 تا 16. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام، 1391/5/3
17. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از دانشجویان، 1390/5/19
18. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور، 1389/6/16
www.olgooha.com
(جهت مشاهده اندازه بزرگتر یا دریافت فایل بر روی تصاویر کلیک کنید)
رهبر انقلاب:
اقتصاد مقاومتی؛ الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام و فرصت مناسبی برای تحقق حماسه اقتصادی است (۱۳۹۲/۱۱/۳۰ - ۰۹:۰۰)
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با ابلاغ سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» بر اساس بند یک اصل 110 قانون اساسی که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، تأکید کردند: پیروی از الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی، عامل شکست و عقب نشینی دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی علیه ملت ایران خواهد شد، همچنین اقتصاد مقاومتی خواهد توانست در بحرانهای رو به افزایش جهانی، الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.
متن ابلاغیه رهبر معظم انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است:
بسماللّه الرحمن الرحیم
ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی و ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساختهای گسترده و مهمتر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت، اگر از الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است، پیروی کند نه تنها بر همه مشکلات اقتصادی فائق میآید و دشمن را که با تحمیل یک جنگ اقتصادی تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صفآرایی کرده، به شکست و عقبنشینی وا میدارد، بلکه خواهد توانست در جهانی که مخاطرات و بیاطمینانیهای ناشی از تحولات خارج از اختیار، مانند بحرانهای مالی، اقتصادی، سیاسی و ... در آن رو به افزایش است، با حفظ دستاوردهای کشور در زمینههای مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی و سند چشمانداز بیست ساله، اقتصاد متکی به دانش و فناوری، عدالت بنیان، درونزا و برونگرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگوئی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد.
اکنون با مداقه لازم و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی که در ادامه و تکمیل سیاستهای گذشته، خصوصاً سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و با چنین نگاهی تدوین شده و راهبرد حرکت صحیح اقتصاد کشور به سوی این اهداف عالی است، ابلاغ میگردد.
لازم است قوای کشور بیدرنگ و با زمانبندی مشخص، اقدام به اجرای آن کنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصههای مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقشآفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند تا به فضل الهی حماسه اقتصادی ملت بزرگ ایران نیز همچون حماسه سیاسی در برابر چشم جهانیان رخ نماید. از خداوند متعال توفیق همگان را در این امر مهم خواستارم.
سیّدعلی خامنهای
29/ بهمن ماه/ 1392
بسماللهالرحمنالرحیم
سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی
با هدف تأمین رشد پویا و بهبود شاخصهای مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز بیستساله، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با رویکردی جهادی، انعطاف پذیر، فرصت ساز، مولد، درونزا، پیشرو و برونگرا ابلاغ میگردد:
1 - تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط.
2 - پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
3- محور قراردادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویتِ رقابتپذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیتهای متنوع در جغرافیای مزیتهای مناطق کشور.
4- استفاده از ظرفیت اجرای هدفمندسازی یارانهها در جهت افزایش تولید، اشتغال و بهرهوری، کاهش شدت انرژی و ارتقاء شاخصهای عدالت اجتماعی.
5- سهمبری عادلانه عوامل در زنجیره تولید تا مصرف متناسب با نقش آنها در ایجاد ارزش، بویژه با افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقاء آموزش، مهارت، خلاقیت، کارآفرینی و تجربه.
6- افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی(بویژه در اقلام وارداتی)، و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص.
7- تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید(مواد اولیه و کالا).
8- مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید.
9- اصلاح و تقویت همهجانبه نظام مالی کشور با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی، ایجاد ثبات در اقتصاد ملی و پیشگامی در تقویت بخش واقعی.
10- حمایت همه جانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق:
- تسهیل مقررات و گسترش مشوقهای لازم.
- گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز.
- تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات.
- برنامه ریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکلدهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه.
- استفاده از ساز و کار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز.
- ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف.
11- توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.
12- افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیب پذیری اقتصاد کشور از طریق:
- توسعه پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان.
- استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدفهای اقتصادی.
- استفاده از ظرفیتهای سازمانهای بینالمللی و منطقهای.
13- مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق:
- انتخاب مشتریان راهبردی.
- ایجاد تنوع در روشهای فروش.
- مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش.
- افزایش صادرات گاز.
- افزایش صادرات برق.
- افزایش صادرات پتروشیمی.
- افزایش صادرات فرآوردههای نفتی.
14- افزایش ذخایر راهبردی نفت وگاز کشور به منظور اثرگذاری در بازار جهانی نفت و گاز و تأکید بر حفظ و توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز، بویژه در میادین مشترک.
15- افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه(براساس شاخص شدت مصرف انرژی) و بالا بردن صادرات برق، محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی با تأکید بر برداشت صیانتی از منابع.
16- صرفه جویی در هزینههای عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقی سازی اندازه دولت و حذف دستگاههای موازی و غیرضرور و هزینههای زاید.
17- اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی.
18- افزایش سالانه سهم صندوق توسعه ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه به نفت.
19- شفافسازی اقتصاد و سالمسازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیتها و زمینههای فسادزا در حوزههای پولی، تجاری، ارزی و ... .
20- تقویت فرهنگ جهادی در ایجاد ارزش افزوده، تولید ثروت، بهرهوری، کارآفرینی، سرمایه گذاری و اشتغال مولد و اعطای نشان اقتصاد مقاومتی به اشخاص دارای خدمات برجسته در این زمینه.
21- تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن بویژه در محیطهای علمی، آموزشی و رسانهای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی.
22- دولت مکلف است برای تحقق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با هماهنگ سازی و بسیج پویای همه امکانات کشور، اقدامات زیررا معمول دارد:
- شناسایی و بکارگیری ظرفیتهای علمی، فنی و اقتصادی برای دسترسی به توان آفندی و اقدامات مناسب.
- رصد برنامههای تحریم و افزایش هزینه برای دشمن.
- مدیریت مخاطرات اقتصادی از طریق تهیه طرحهای واکنش هوشمند، فعال، سریع و به هنگام در برابر مخاطرات و اختلالهای داخلی و خارجی.
23- شفاف و روان سازی نظام توزیع و قیمتگذاری و روزآمدسازی شیوههای نظارت بر بازار.
24- افزایش پوشش استاندارد برای کلیه محصولات داخلی و ترویج آن.
(جهت مشاهده اندازه بزرگتر یا دریافت فایل بر روی تصاویر کلیک کنید)
آنچه در ادامه میآید پاسخ به این ده سوال است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR آن را منتشر کرده است:
سؤال | پاسخ |
۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟ |
۱.یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است، امّا منحصر به کشور ما هم نیست
۲.درونزا و برونگرا است درونگرا نیست ۳.مردمبنیاد ۴. دانشبنیان ۵.عدالتمحور ۶.همیشه بارور خواهد بود و به مردم کمک خواهد کرد |
۲. اقتصاد مقاومتی درونزا به چه معناست؟ |
یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان.
|
۳. آیا درونزایی اقتصاد مقاومتی همان درونگرایی اقتصاد است؟ |
نه، درونزا است، امّا برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست.
|
۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟ |
اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردمبنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با ارادهی مردم، سرمایهی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند.
|
۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف میشود؟ |
عدالت در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است.
|
۶. با توجه به برنامههای اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟ |
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی و محکمسازی پایههای اقتصاد کشور.
|
۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّقپذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟ |
نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است. چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوقالعاده است.
|
۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟ |
۱. نیروی انسانی ما
ده میلیون دانشآموختهی دانشگاهها بیش از چهار میلیون دانشجو میلیونها نیروی مجرّب و ماهر ۲. منابع طبیعی مجموع نفت و گاز ما از همهی کشورهای دنیا بیشتر است معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی ۳. موقعیّت جغرافیایی با پانزده کشور همسایه هستیم و حمل و نقل ترانزیت داریم در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود ۳۷۰ میلیون جمعیّت در همسایه ما زندگی میکنند ۴. زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری سیاستهای اصل ۴۴، سند چشمانداز زیرساختهای گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه |
۹. آیا با وجود تحریمهای اقتصادی میتوان از ظرفیتهای کشور استفاده کرد؟ |
ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانستهایم به نقطههای بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ مثل تولید علم، مثل صنعت و فناوری.
|
۱۰. اگر تحقق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟ |
۱. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند
۲.صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، باید به تولید ملّی اهمّیّت بدهند ۳. صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر ۴.مردم در همهی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند |
۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟
یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است ــ این آن جنبهی مثبت ــ امّا منحصر به کشور ما هم نیست؛ یعنی بسیاری از کشورها، امروز با توجّه به این تکانههای اجتماعی و زیروروشدنهای اقتصادیای که در این بیست سی سال گذشته اتّفاق افتاده است، متناسب با شرایط خودشان به فکر یک چنین کاری افتادهاند. پس مطلب اوّل اینکه این حرکتی که ما داریم انجام میدهیم، دغدغهی دیگر کشورها هم هست؛ مخصوص ما نیست.
۲. اقتصاد مقاومتی درونزا به چه معناست؟
این اقتصاد درونزا است. درونزا است یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان؛ درونزا به این معنا است.
۳. آیا درونزایی اقتصاد مقاومتی همان درونگرایی اقتصاد است؟
درونگرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما اقتصاد خودمان را محصور میکنیم و محدود میکنیم در خود کشور؛ نه، درونزا است، امّا برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست. اینها را که عرض میکنم، برای خاطر این است که در همین زمینهها الان قلمها و زبانها و مغزهای مغرض، مشغول کارند که [القا کنند] «بله، اینها میخواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در داخل محصور کنند». انواع و اقسام تحلیلها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از این راه ـ که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند میکنند. من عرض میکنم تا برای افکار عمومیمان روشن باشد.
۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟
این اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردمبنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با ارادهی مردم، سرمایهی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند. امّا «دولتی نیست» به این معنا نیست که دولت در قبال آن مسئولیّتی ندارد؛ چرا، دولت مسئولیّت برنامهریزی، زمینهسازی، ظرفیّتسازی، هدایت و کمک دارد. کار اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی دستِ مردم است، مال مردم است؛ امّا دولت ـ بهعنوان یک مسئول عمومی ـ نظارت میکند، هدایت میکند، کمک میکند. آن جایی که کسانی بخواهند سوءاستفاده کنند و دست به فساد اقتصادی بزنند، جلوی آنها را میگیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها کمک میکند. بنابراین آمادهسازی شرایط، وظیفهی دولت است؛ تسهیل میکند.
چهارم، گفتیم این اقتصاد، اقتصاد دانشبنیان است یعنی از پیشرفتهای علمی استفاده میکند، به پیشرفتهای علمی تکیه میکند، اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد؛ امّا معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان میتوانند نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؛ نخیر، تجربهها و مهارتها ـ تجربههای صاحبان صنعت، تجربهها و مهارتهای کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند ـ میتواند اثر بگذارد و میتواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته میشود دانشمحور، معنای آن این نیست که عناصر با تجربهی صنعتگر یا کشاورز که در طول سالهای متمادی کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام دادهاند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش بسیار مهمّی هم به عهدهی اینها است.
۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف میشود؟
این اقتصاد، عدالتمحور است؛ یعنی تنها به شاخصهای اقتصاد سرمایهداری ـ [مثل] رشد ملّی، تولید ناخالص ملّی ــ اکتفا نمیکند؛ بحث اینها نیست که بگوییم رشد ملّی اینقدر زیاد شد، یا تولید ناخالص ملّی اینقدر زیاد شد؛ که در شاخصهای جهانی و در اقتصاد سرمایهداری مشاهده میکنید. در حالی که تولید ناخالص ملّی یک کشوری خیلی هم بالا میرود، امّا کسانی هم در آن کشور از گرسنگی میمیرند! این را ما قبول نداریم. بنابراین شاخص عدالت ـ عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه ـ یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به شاخصهای علمی موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه میشود، امّا بر محور «عدالت» هم کار میشود. عدالت در این بیان و در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است.
۶. با توجه به برنامههای اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است ـ که یک مقداری از آن مربوط به تحریم است، یک مقداری از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان برنامه است ـ نه، این مال همیشه است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی، محکمسازی پایههای اقتصاد؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند. این سؤال اوّل.
۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّقپذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟
پاسخ این است که نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ بهخاطر ظرفیّتها؛ چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوقالعاده است. من حالا چند قلم از ظرفیّتهای کشور را عرض میکنم. اینها چیزهایی است که آمارهای عجیبوغریب لازم ندارد، جلوی چشم همه است، همه میبینند.
۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟
یکی از ظرفیّتهای مهمّ ما، ظرفیّت نیروی انسانی ما است. نیروی انسانی در کشور ما، یکی از بزرگترین ظرفیّتهای کشور ما است؛ این یک فرصت بزرگ است. عرض کردیم، جمعیّت جوان کشور ــ از پانزده سال تا سی سال ــ یک حجم عظیم از ملّت ما را تشکیل میدهند؛ این خودش یک ظرفیّت است. تعداد ده میلیون دانشآموختهی دانشگاهها را داریم؛ ده میلیون از جوانهای ما در طول این سالها از دانشگاهها فارغالتّحصیل شدند. همین حالا بیش از چهار میلیون دانشجو داریم که اینها در طول چند سال آینده فارغالتّحصیل میشوند؛ جوانان عزیز بدانند، این چهار میلیونی که میگویم، ۲۵ برابر تعداد دانشجو در پایان رژیم طاغوت است؛ جمعیّت کشور نسبت به آن موقع شده دو برابر، امّا تعداد دانشجو نسبت به آن موقع شده ۲۵ برابر؛ امروز ما این تعداد دانشجو و فارغالتّحصیل داریم. علاوهی بر اینها، میلیونها نیروی مجرّب و ماهر داریم. ببینید، همینهایی که در دوران جنگ به داد نیروهای مسلّح ما رسیدند. در دوران جنگ تحمیلی، یکی از مشکلات ما، از کار افتادن دستگاههای ما، بمباران شدن مراکز گوناگون ما، تهیدست ماندن نیروهای ما از وسایل لازم ـ مثل وسایل حمل و نقل و این چیزها ـ بود. یک عدّه افراد صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها ـ که بنده در اوایل جنگ خودم شاهد بودم، اینها را میدیدم؛ اخیراً هم بحمدالله توفیق پیدا کردیم، یک جماعتی از اینها آمدند؛ آن روز جوان بودند، حالا سنّی از آنها گذشته، امّا همان انگیزه و همان شور در آنها هست ـ رفتند داخل میدانهای جنگ، در صفوف مقدّم، بعضیهایشان هم شهید شدند؛ تعمیرات کردند، ساختوساز کردند، ساختوسازهای صنعتی؛ این پلهای عجیبوغریبی که در جنگ به درد نیروهای مسلّح ما خورد، امکانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اینها، بهوسیلهی همین نیروهای مجرّب و ماهر بهوجود آمد؛ امروز هم هستند، امروز هم در کشور ما الیماشاءالله؛ تحصیلکرده نیستند، امّا تجربه و مهارتی دارند که گاهی از تحصیلکردهها هم بسیار بیشتر و بهتر و مفیدتر است؛ این هم یکی از امکانات نیروهای ما است؛ هم در کشاورزی این را داریم، هم در صنعت داریم.
یکی از ظرفیّتهای مهمّ کشور ما منابع طبیعی است. من سال گذشته در همینجا راجع به نفت و گاز گفتم که مجموع نفت و گاز ما در دنیا درجهی یک است؛ یعنی هیچ کشوری در دنیا بهقدر ایران، بر روی هم نفت و گاز ندارد. مجموع نفت و گاز ما از همهی کشورهای دنیا ــ شرق و غرب عالم ــ بیشتر است. امسال که من دارم با شما حرف میزنم، کشفیّاتی درمورد گاز شده است که نشان میدهد که از آن مقداری که سال گذشته در آمارهای ما بود، از آن مقدار هم منابع گازی ما و ذخیرههای گازی ما افزایش پیدا کرده است؛ این وضع نفت و گاز ما است. بیشترین ذخیرهی منابع انرژی ــ که همهی دنیا روشنی خود، گرمای خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژی دارد، از نفت و گاز دارد ــ در کشور ما است. علاوهی بر این، معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب در سرتاسر این کشور پراکنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی ــ که مادر صنایع محسوب میشوند ــ در کشور وجود دارد؛ این هم یک ظرفیّت بزرگی است.
ظرفیّت دیگر موقعیّت جغرافیایی ما است؛ ما با پانزده کشور همسایه هستیم که اینها رفتوآمد دارند. حمل و نقل ترانزیت یکی از فرصتهای بزرگ کشورها است؛ این برای کشور ما هست و در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود. در این همسایههای ما، در حدود ۳۷۰ میلیون جمعیّت زندگی میکنند که این مقدار ارتباطات و همسایهها، برای رونق اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی است. این علاوه بر بازار داخلی خود ما است؛ یک بازار ۷۵ میلیونی که برای هر اقتصادی، یک چنین بازاری بازار مهمّی است.
یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری است؛ نرمافزاری مثل این سیاستهای اصل ۴۴، سند چشمانداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین زیرساختهای گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها زمینههای بسیار خوبی برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّتهای یک کشور است.
۹. آیا با وجود تحریمهای اقتصادی میتوان از ظرفیتهای کشور استفاده کرد؟
خب، ممکن است کسی بگوید اگر تحریم نبود از این ظرفیّتها میتوانستید خوب استفاده کنید، امّا [چون] تحریم هست نمیتوانید از این ظرفیّتها استفاده کنید؛ این خطا است؛ این حرف، درست نیست. ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانستهایم به نقطههای بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ یک مثال آن، تولید علم است؛ یک مثال آن، صنعت و فناوری است؛ در اینها ما تحریم بودیم، الان هم تحریم هستیم. در مورد دانشهای پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعینحال، ما در نانو پیشرفت کردیم، در هستهای پیشرفت کردیم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردیم، در صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن، پیشرفت کردیم؛ چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنهها و عرصههای گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم. چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمیدارد، کِی فلان نقطه را موافقت میکند؛ به درک! نگاه کنیم ببینیم خودمان چهکار میتوانیم بکنیم.
۱۰. اگر تحقّق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟
اوّلاً مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. تولید ملّی، اساس و حلقهی اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چهجوری؟ یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند.
دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، آنها هم بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهرهوری را افزایش بدهند. بهرهوری، یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفادهی بهینه بشود؛ کارگر که کار میکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه، این معنای بهرهوری است؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایهگذاری میکند، سعی کند حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینههای تولید را کاهش بدهند؛ بعضی از بیتدبیریها، بیسیاستیها موجب میشود هزینهی تولید برود بالا، بهرهوری سرمایه و کار کم بشود.
سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایهای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و میتوانستند این را در یک راههایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایههای کم، چه سرمایههای افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند.
بعدی، مردم در همهی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند. یعنی چه؟ یعنی همین مطلبی که من دو سه سال قبل از این، در همین جا با اصرار فراوان گفتم، یک عدّهای هم از مردم خوشبختانه عمل کردند، امّا همه باید عمل کنند و آن عبارت است از «مصرف تولیدات داخلی». عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید بهجای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کردهاید، هم کارگر ایرانی را وادار کردهاید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کنندهی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبهروز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش دادهاید. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی بهعنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که میرفتند، [میپرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیشتر به آن رغبت داشتند؛ این باید برگردد و بهعکس بشود.
الف) بلند مدت و میان مدت: مربوط به اصلاح نظام اقتصادی کشور
الف-۱. تکیه بر مردم
اقتصاد مقاومتی شرائط و ارکانی دارد؛ یکی از بخشهایش همین تکیهی به مردم است؛ باید فکری بکنید برای اینکه به بخش خصوصی توانبخشی بشود؛ حالا از طریق بانکهاست، از طریق قوانین لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طریقی که لازم است، کاری کنید که بخش خصوصی، بخش مردمی، فعال شود. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
الف-۲. مقاوم بودن اقتصاد
وظیفهی همهی ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیر قابل نفوذ، غیر قابل تأثیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگه داریم؛ این یکی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است که ما مطرح کردیم. در اقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد؛ باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئهی دشمن قرار بگیرد، مقاومت کند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
الف-۳. اقتصاد دانشبنیان
به نظر من یکی از بخشهای مهمی که میتواند این اقتصاد مقاومتی را پایدار کند، همین شرکتهای دانشبنیان است؛ این یکی از بهترین مظاهر و یکی از مؤثرترین مؤلفههای اقتصاد مقاومتی است. ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
الف-۴. کاهش وابستگی به نفت
کاهش وابستگی به نفت یکی دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی است. این وابستگی، میراث شوم صد سالهی ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیتهای اقتصادیِ درآمدزای دیگری جایگزین کنیم، بزرگترین حرکت مهم را در زمینهی اقتصاد انجام دادهایم. امروز صنایع دانشبنیان از جملهی کارهائی است که میتواند این خلأ را تا میزان زیادی پر کند. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
الف-۵. تبیین دانشگاهی و آکادمیک اقتصاد مقاومتی
آنچه که به نظر ما رسیده، اقتصاد مقاومتی بوده، این یک فکر است، یک مطالبهی عمومی است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهی، همین ایدهی اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید. ۱۳۹۱/۰۵/۱۶
ب) کوتاه مدت: برنامهها و امور اجرائی کشور
ب-۱. حمایت از تولید ملی
یک رکن دیگر اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید ملی است؛ صنعت و کشاورزی...واحدهای کوچک و متوسط را فعال کنید. البته خوشبختانه واحدهای بزرگ ما فعالند و سوددهیشان خوب است، لذا محصول سیمان و فولادمان خوب است لیکن باید به فکر واحدهای متوسط و کوچک باشید؛ اینها خیلی مهم است، اینها در زندگی مردم تأثیرات مستقیم دارد. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
ب-۲. مدیریت منابع ارزی
باید منابع ارزی را درست مدیریت کرد. اشاره شد به ارز پایه؛ در این زمینه هم حرفهای گوناگونی از دولت صادر شد. یعنی در روزنامهها از قول یک مسئول، یک جور گفته شد؛ فردا یا دو روز بعد، یک جور دیگر گفته شد. نگذارید این اتفاق بیفتد. واقعاً یک تصمیم قاطع گرفته شود، روی آن تصمیم پافشاری شود و مسئله را دنبال کنید. به هر حال منابع ارزی باید مدیریت دقیق بشود. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
ب-۳. مدیریت مصرف
مسئلهی مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههای دولتی، هم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسئله توجه کنند که امروز پرهیز از اسراف و ملاحظهی تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است؛ انسان میتواند ادعا کند که این اجر جهاد فیسبیلاللّه را دارد. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
ب-۴. استفادهی حداکثری از زمان و منابع و امکانات
از زمان باید حداکثر استفاده بشود. طرحهائی که سالهای متمادی طول میکشید، امروز خوشبختانه با فاصلهی کمتری انسان میبیند که فلان کارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده ماه به بهرهبرداری رسید. باید این را در کشور تقویت کرد. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
ب-۵. حرکت بر اساس برنامه
حرکت بر اساس برنامه، یکی از کارهای اساسی است. تصمیمهای خلقالساعه و تغییر مقررات، جزو ضربههائی است که به «اقتصاد مقاومتی» وارد میشود و به مقاومت ملت ضربه میزند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاستهای اقتصادی کشور در هر زمانی دچار تذبذب و تغییرهای بیمورد شود. ۱۳۹۱/۰۵/۰
بسماللهالرحمنالرحیم
خوشامد عرض میکنم به همهی برادران و خواهران عزیز و تشکر میکنم که این دعوت را اجابت کردید و در این جلسه حضور پیدا کردید تا انشاءالله با آنچه در این فضای همدلی مطرح میشود، کاری در جهت پیشرفت کشور و گامی در راه رسیدن به آرمانهای بلند کشور انجام بشود و برداشته بشود.
هدف از اینکه به شما برادران و خواهران زحمت دادیم که اینجا تشریف بیاورید، این است که دربارهی سیاستهای اقتصاد مقاومتی که اخیراً ابلاغ شد و اعلام شد، (۱) قدری صحبت بشود که هم تا حدودی تبیین و هم تأکید [شود] بر آنچه لازمهی این سیاستها است و وظایفی که این سیاستهای مهم و اساسی بردوش همهی ما میگذارد. قبلاً سیاستهای گوناگونی در زمینههای اقتصادی ابلاغ شده است؛ مثل سیاست انرژی، سیاست تولید ملی، سیاست اصل ۴۴، سیاست امنیت سرمایهگذاری، سیاستهای آب و غیره؛ در آن سیاستها آنچه کانون توجه در هر بخشی بوده است، ارائهی نقشهیراه بوده؛ یعنی خواستیم مثلاً در زمینهی تولید ملی یا مسئلهی آب یا مسئلهی انرژی و امثال اینها نقشهیراهی ارائه بشود که براساس آن، مسئولان، کار خودشان را پیش ببرند. [اما] در این سیاستها تنها مسئلهی نقشهیراه نیست، بلکه در اینجا شاخصهای درستْ پیمودن راه هم مطرح شده؛ درست مثل علائم راهنمایی و رانندگی. در بندهای مختلف این سیاستها وظایفی تعیین شدهاست که در واقع این وظایف تضمینکنندهی درستی حرکت در این راه است؛ یعنی این سیاستها که فراگیر و عمومی و کلی است، در هر بخشی شاخصههایی را مشخص کرده است که در مطالعهی بندهای سیاستها، کارهایی که باید انجام بگیرد، مشخص است. مجموعهی سیاستهای اقتصاد مقاومتی در واقع یک الگوی بومی و علمی است که برآمدهی از فرهنگ انقلابی و اسلامی ما است؛ متناسب با وضعیت امروز و فردای ما است. من شرح خواهم داد که این مربوط به وضع کنونی و شرایط کنونی کشور نیست، این یک تدبیر بلندمدت برای اقتصاد کشور است؛ میتواند اهداف نظام جمهوری اسلامی را در زمینهی مسائل اقتصادی برآورده کند؛ میتواند مشکلات را برطرف کند؛ درعینحال پویا هم هست؛ یعنی ما این سیاستها را به صورت یک چهارچوب بسته و متحجر ندیدهایم، قابل تکمیل است، قابل انطباق با شرایط گوناگونی است که ممکن است در هر برههای از زمان پیش بیاید؛ و عملاً اقتصاد کشور را به حالت "انعطافپذیری" میرساند؛ یعنی شکنندگی اقتصاد را در مقابل تکانههای گوناگون - که اشاره خواهم کرد - برطرف میکند. این الگو با تلاش و همفکری افراد صاحبنظر و با بحث در مجمع تشخیص مصلحت و حضور رؤسای قوا و مسئولان تهیه شده؛ از کمک صاحبنظران اقتصادی برای تهیهی این الگو بهطور کامل استفاده شده؛ در واقع یکی از محسنات این الگو این است که مورد وفاق است؛ یعنی در مجمع تشخیص وَرز پیدا کرده است و چکشکاری شده، جوانب آن دیده شده؛ رؤسای قوا در مجمع تشخیص حضور دارند، مسئولان گوناگون هم در آنجا هستند، بحث کردند؛ کارِ ملاحظه شده و دقت شده و مستحکم شدهای است.
گرایش به اقتصاد مقاومتی مخصوص ما هم نیست؛ امروز در بسیاری از کشورها - بخصوص در این سالهای اخیر - با تکانههای شدید اقتصادی که در دنیا بهوجود آمد، کشورهای متعددی به دنبال مقاومسازی اقتصاد خودشان برآمدند؛ البته هر کشوری شرایط خاص خودش را دارد. این اقتصاد سرمایهداری با مشکلاتی که ناشی از این اقتصاد بود، از غرب و از آمریکا سرریز شد به بسیاری از کشورها؛ و اقتصاد جهانی در مجموع، یک کل مرتبط به یکدیگر است، طبعاً کشورها از این مشکلات کموبیش متأثر شدند؛ بعضی بیشتر، بعضی کمتر. بنابراین خیلی از کشورها در صدد برآمدند که اقتصاد خودشان را مقاومسازی کنند؛ به تعبیری همین اقتصاد مقاومتی را به شکل متناسب با کشورهایشان برنامهریزی کنند، تحقق ببخشند. به نظر من احتیاج ما به اقتصاد مقاومتی بیش از کشورهای دیگر است؛ ما بیشتر احتیاج داریم که اقتصاد خودمان را مقاومسازی کنیم. اولاً به همان دلیل مشترک بین ما و دیگر کشورها؛ ما با اقتصاد جهانی مرتبطیم، بنای بر همین ارتباط هم داریم، ما قصد جداشدن و مُنعزِل(۲) شدن از اقتصاد جهانی را بههیچوجه نداریم و در شرایط کنونی دنیا نمیتوان هم داشت؛ بنابراین متأثر میشویم از آنچه در دنیا در اقتصادهای جهانی اتفاق میافتد. ثانیاً خصوصیتی است که ما داریم؛ ما بهخاطر استقلالمان، بهخاطر عزتمداریمان، بهخاطر اصرارمان بر تحت تأثیر سیاستهای قدرتها قرار نگرفتن، مورد تهاجم و سوء نیت هم قرار داریم؛ یعنی نسبت به ما - همچنان که در شرایط کنونی مشاهده میکنید - انگیزههای مخالفت و اخلالگری و اشکالتراشی و ایجاد مشکل، بیش از بسیاری از کشورهای دیگر است. بنابراین ما بیشتر بایستی اهتمام بورزیم به اینکه پایههای اقتصاد را محکم کنیم و اقتصادمان را مقاومسازی کنیم؛ نگذاریم وضعیتی وجود داشته باشد که یا حوادث و تکانههای ناگزیر و یا سوءنیتها بتواند در اقتصاد ما اثر بگذارد. بنابراین ما به این نیاز داریم.
من یک فهرست اجمالی از مؤلفهها و ویژگیهای الگوی اقتصاد مقاومتی را مطرح میکنم. من در سه بخش، عرایضم را تقسیم کردهام: یکی فهرست این مؤلفهها است؛ بعد چند نکته برای اینکه ما چرا اقتصاد مقاومتی را امروز یک ضرورت میدانیم و دنبال میکنیم؛ و در بخش سوم هم الزاماتی که بایستی به آنها پابند باشیم.
در این بخش [اول] من ده ویژگی را یادداشت کردهام که به شما عرض میکنم که اینها ویژگیهای این سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که مطرح شده و در واقع مؤلفههای این مجموعه است. یکی مسئلهی ایجاد تحرک و پویایی در اقتصاد کشور و بهبود شاخصهای کلان است؛ از قبیل رشد اقتصادی، از قبیل تولید ملی، از قبیل اشتغال، کاهش تورم، افزایش بهرهوری، رفاه عمومی. در تأمین این سیاستها، تحرکی در اقتصاد کشور و بهبودی در این شاخصها در نظر گرفته شده؛ و از همهی این شاخصها مهمتر، شاخص کلیدی و مهم عدالت اجتماعی است. یعنی ما رونق اقتصادی کشور را بدون تأمین عدالت اجتماعی بههیچوجه قبول نداریم و معتقد به آن نیستیم. کشورهایی هستند که شاخصهایشان خیلی خوب است، مطلوب است، رشد اقتصادیشان خیلی بالا است؛ لکن تبعیض، اختلاف طبقاتی، نبود عدالت در آن کشورها محسوس است؛ ما این را بههیچوجه منطبق با خواست اسلام و اهداف جمهوری اسلامی نمیدانیم. بنابراین یکی از مهمترین شاخصهای ما، شاخص عدالت اجتماعی است. باید طبقات محروم از پیشرفت اقتصادی کشور به معنای واقعی کلمه بهرهمند بشوند. این مؤلفهی اول.
دوم، توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا است که در این سیاستها دیده شده و مورد ملاحظه قرار گرفته. همانطور که عرض کردم برخی از عوارض مؤثر بر اقتصاد کشورها تکانههای اقتصادی دنیا است که پیش میآید؛ مثل همان چیزی که در این سالها پیش آمد و در برهههای دیگری پیش آمده که این تأثیر میگذارد برروی کشورها. من یکوقتی گفتم، رئیس یکی از کشورهای آسیای جنوب شرقی آمد و با من ملاقات کرد؛ (۳) در آن دورهای که در این منطقه آن شکست عجیب به وجود آمد؛ حرف او به من این بود، گفت شما فقط بدانید، ما در یک شب از یک کشور غنی تبدیل شدیم به یک کشور فقیر! یعنی اقتصاد غیر مقاوم اینجوری است. پس یک عامل برای تأثیرگذاری برروی اقتصادها همین تکانههای گوناگون اقتصادی دنیا است که سرریز میشود به کشورها، یک عامل بلاهای طبیعی است که پیش میآید، و یک عامل هم تکانههای تخاصمی است؛ مثل تحریمها و امثال تحریمها. فرض بفرمایید که در مراکز تصمیمگیری، تصمیمگیری بشود روی قیمت نفت، یکوقت قیمت نفت را مِنباب مثال بیاورند به شش دلار، کما اینکه برای ما اتفاق افتاد؛ خیلی از اینها عادی نیست؛ اینها کارهای پیشبینیشده و مؤثر و به دنبال تصمیمگیریهای مشخصی است که از مراکزی دنبال میشود. بنابراین مؤلفهی دوم، توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا است؛ به همین شرحی که عرض شد.
[نکتهی] سوم، تکیه بر ظرفیتهای داخلی است که در این سیاستها دیده شده؛ من بعد راجع به این ظرفیتها، باز مختصری توضیح خواهم داد: چه ظرفیتهای علمی، چه انسانی، چه طبیعی، چه مالی، چه جغرافیایی و اقلیمی. ما ظرفیتهای مهمی داریم؛ یعنی در این سیاستهای اقتصاد مقاومتی تکیهی اصلی برروی ظرفیتهای داخلی است، که بسیار هم گسترده است. نه به این معنا که ما چشممان را به روی امکانات بیرون کشور میبندیم؛ نه، حتماً استفاده میکنیم - استفادهی حداکثری هم میکنیم - منتها نگاه ما، تکیهی ما، اعتماد ما بیشتر برروی مسائل داخلی است؛ تمرکز ما روی امکانات داخلی کشور و داشتههای درونی کشور است.
نکتهی چهارم، رویکرد جهادی است که در این سیاستها مورد ملاحظه قرار گرفته؛ همت جهادی، مدیریت جهادی. با حرکت عادی نمیشود پیش رفت؛ باحرکت عادی و احیاناً خوابآلوده و بیحساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ یک همت جهادی لازم است، تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است. باید حرکتی که میشود، هم علمی باشد، هم پر قدرت باشد، هم با برنامه باشد، و هم مجاهدانه باشد. من در جلسهای که با رؤسای محترم سه قوه برای همین مسئله در هفتههای گذشته داشتیم، (۴) مطرح کردم. خوشبختانه آقای رئیسجمهور با قاطعیت به من گفتند که آن کسانی که در دولت مسئول پیگیری این کارها هستند، تصمیمشان بر همین حرکت جدی و مجاهدانه است؛ خب، این خیلی خوب است؛ یعنی این لازم است، بدون این نمیشود پیش رفت.
نکتهی پنجم، مردممحوری است که در این سیاستها ملاحظه شده. تجربه هم به ما نشان میدهد، بیانات و معارف اسلامی هم تأکید میکند که هرجا مردم میآیند دست خدا هم هست. یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة؛ (۵) هرجا مردم هستند، عنایت الهی و کمک الهی و پشتیبانی الهی هم هست؛ نشانه و نمونهی آن، دفاع هشتساله، نمونهی آن خود انقلاب، و نمونهی آن گذر از گردنههای دشوار این ۳۵ سال [است] چون مردم در میدان بودند، کارها پیش رفته؛ ما در زمینهی اقتصادی به این کمتر بها دادیم. سیاستهای اصل ۴۴ را که ما تصویب کردیم و ابلاغ کردیم، برای همین بود؛ البته حق آن چنانکه باید و شاید ادا نشد. من در همینجا همان سالها، در جلسهی با مسئولین راجع به سیاستهای اصل ۴۴ صحبت کردم؛ (۶) مورد تصدیق همه بود؛ در عمل هم کارهایی انجام گرفت که بایستی شکرگزار بود، لکن آنچنان که حق آن سیاستها بود عمل نشد. ما بایست به مردم تکیه کنیم، بها بدهیم؛ مردم با امکاناتشان باید بیایند در وسط میدان اقتصادی؛ فعالان، کارآفرینان، مبتکران، صاحبان مهارت، صاحبان سرمایه، نیروهای متراکم و بیپایانی که در این کشور وجود دارد، که واقعاً این نیروها هم بیشمارند. بنده سالهای متمادی است که سروکار دارم با قشرهای مختلف مردم؛ درعینحال گاهی یک چیزهایی برای ما آشکار میشود که من میبینم از اینها هم غافل بودیم. اینقدر عناصر آمادهی به کار، یا دارای مهارت، یا دارای ابتکار، یا دارای دانش، یا دارای سرمایه در کشور هستند که اینها تشنهی کارند؛ دولت بایستی برای حضور اینها زمینهسازی کند، اینها را راهنمایی کند که کجاها میتوانند توان خودشان را به کار ببندند، از آنها حمایت بکند؛ مسئولیت عمدهی دولت این است. حالا فعالیت اقتصادی دولت در یک بخشهای ناگزیری، قهراً وجود خواهد داشت؛ لکن باید فعالیت اقتصادی به مردم داده بشود؛ که در این سیاستها مورد ملاحظه قرار گرفت.
مسئلهی ششم امنیت اقلام راهبردی و اساسی است؛ در درجهی اول غذا و دارو. باید تولید داخلی کشور طوری شکل بگیرد که کشور در هیچ شرایطی، در زمینهی تغذیه و در زمینهی دارو دچار مشکل نشود؛ این یکی از مؤلفههای اساسی در این سیاستهایی است که ابلاغ شده. باید خودکفا باشیم، بایستی زمینههای کاملاً کفایت کننده مورد توجه قرار بگیرد.
نکتهی هفتم، کاهش وابستگی به نفت است؛ یکی از سختترین آسیبهای اقتصادی ما همین وابستگی به نفت است. این نعمت بزرگ خدادادی برای کشور ما در طول دهها سال مایهی فروریختگیهای اقتصادی و فروریختگیهای سیاسی و اجتماعی شد؛ باید ما یک فکر اساسی بکنیم. ما نمیگوییم از نفت استفاده نشود، [بلکه] تکیهی ما بر استفادهی حداقلی از فروش نفت خام است؛ نفت را میتوان بهصورت فرآورده در اختیار گذاشت؛ که در این سیاستها دیده شده. یک کار اساسی و مهمی که باید انجام بگیرد این است؛ این همت بلندی لازم دارد که ما در بند سیزده این سیاستها به این پرداختیم و جداً باید این بند عملیاتی بشود.
موضوع هشتم، مسئلهی اصلاح الگوی مصرف است؛ مسئلهی صرفهجویی، پرهیز از ریختوپاش، پرهیز از اسراف، پرهیز از هزینهکَردهای زائد. البته در این زمینه خطاب اول من متوجه به مسئولان است؛ مسئولان نه فقط در زندگیهای شخصی خودشان - که حالا آن یک مسئلهی درجهی دو است - [بلکه] در درجهی اول و در حوزهی مأموریت خودشان باید بجد از ریختوپاش پرهیز کنند. اگر چنانچه این شد یعنی ما مسئولین کشور به این اصل پایبند بودیم، آن وقت این روحیه، این خصلت، این اخلاق، سرریز خواهد شد به مردم. ما امروز در بین مردم و کسانی که دستشان به دهانشان میرسد هم اسراف زیاد میبینیم، در خیلی از موارد اسراف وجود دارد؛ خطاب هم میکنیم به مردم، لکن این از جملهی جاهایی است که «کونوا دُعاةَ الناسِ بِغَیرِ اَلسِنَتِکُم».(۷) مجموعهی مسئولین کشور بایستی در شئون مجموعهی تحت مدیریت خودشان به این توجه کنند: اسراف نباشد؛ الگوی مصرف، یک الگوی حقیقتاً عاقلانه، مدبرانه، اسلامی باشد. ما به مردم نمیگوییم که ریاضت بکشند؛ اینجور گاهی بعضی القا میکنند. بعد از آنکه سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغ شد، هنوز مرکب آن خشک نشده، یک عدهای شروع کردند که "اینها دارند مردم را به ریاضت دعوت میکنند"؛ نه، بههیچوجه اینجور نیست، بلکه بعکس است؛ ما معتقدیم که اگر این سیاستها اعمال بشود، وضع مردم بهتر خواهد شد، طبقات ضعیف گشایش پیدا خواهند کرد. در کشوری که تورم در حد مطلوب باشد، اشتغال در حد مطلوب باشد، آنجا عموم مردم در راحتی و آسایش و رفاه زندگی خواهند کرد. ما بههیچوجه به مردم نمیگوییم ریاضت [بکشند] ما میگوییم ریختوپاش نباشد؛ مصرف کردن یک حرف است، بد مصرف کردن یک حرف دیگر است.
من چند سال قبل از این در سخنرانی اول سال، به تفصیل دربارهی این صحبت کردم. (۸) ما مسئولین باید این را وجههی همت خودمان قرار بدهیم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در مواد غذایی، اسراف در دارو، اسراف در وسایل زندگی، اسراف در وسایل تجمل و آرایش و مانند اینها، بخش مهمی از منابع زندهی کشور را هدر میدهد؛ این هم یکی از چیزهایی است که بایستی مورد ملاحظه قرار بگیرد؛ مصرف خوب و درست، غیر از اسراف کردن و دور ریختن و ریختوپاش کردن است.
نکتهی نهم، فسادستیزی است؛ ما اگر میخواهیم مردم در صحنهی اقتصاد باشند، باید صحنهی اقتصادی امنیت داشته باشد؛ اگر امنیت را میخواهیم، بایستی دست مفسد و سوءاستفادهچی و دورزنندهی قانون و شکنندهی قانون بسته بشود؛ مبارزهی با فساد این است؛ این باید جدی گرفته بشود؛ امروز خوشبختانه مسئولین این را میگویند، لکن گفتن کافی نیست. همهی مسئولین - چه مسئولین اجرائی، چه مسئولین قضائی و چه مسئولین قوهی مقننه - در این جهت مسئولند. اگر چنانچه وضع اجتماع، وضع اقتصادی کشور مثل یک خانهی بی درودروازهای بود که هرکه خواست آمد، هرجور خواست عمل کرد، هرچه خواست برد، خورد، خب معلوم است، انسان نجیبِ شایستهی متینی که میخواهد از راه حلال ارتزاق کند، طبعاً جلو نمیآید. شفافسازی، شرط اصلی این فسادستیزی است؛ باید شفافسازی بشود، باید فضای رقابتی بهوجود بیاید، باید فضای با ثبات بهوجود بیاید؛ فعالِ اقتصادی در این شرایط خواهد آمد و احساس امنیت خواهد کرد. آن وقت در یک چنین فضایی آن کسی که با ابتکار خود یا سرمایهی خود یا کارآفرینی خود ثروتی بهدست میآورَد، نظام اسلامی از او حمایت میکند و تأیید میکند. اگر چنانچه فضا فضای سالمی شد، [آنوقت] کسب ثروت و کسب درآمد یک چیز مباح و مورد تأیید و مورد حمایت نظام است. این هم نکتهی نهم.
و نکتهی دهم از مؤلفههای سیاستهای مقاومتی، مسئلهی دانشمحوری است که این هم یک مشخصهی بسیار مهمی است. خوشبختانه وضع علمیِ امروز کشور این اجازه را به ما میدهد که این بلندپروازی را داشته باشیم که بخواهیم اقتصادمان را اقتصاد دانشبنیان کنیم؛ که من بعداً باز یک اشارهای به این خواهم کرد. ما دانشمند و متخصص و شرکتهای دانشبنیان و افراد مبتکر در کشور زیاد داریم؛ و این جزو مهمترین زیرساختهای اقتصادی است در هر کشور؛ یعنی مهمترین زیرساخت اقتصادی برای یک کشور، وجود نیروهای انسانی است. اگر چنانچه ما به این نکته که نکتهی دهم بود توجه کنیم، طبعاً چرخهی علم تا ثروت - مخصوصاً در بخشهایی که دارای مزیت هستند - به راه خواهد افتاد و امتداد پیدا خواهد کرد؛ و این در اقتصاد مقاومتی انشاءالله روی میدهد. اینها مهمترین مشخصههایی است که در این سیاستها مورد توجه بوده؛ مطالب دیگری هم البته هست که در متن سیاستها وجود دارد؛ مهمترین آنها این ده نکته بود که من عرض کردم.
خب، سؤال این است که آیا مطرح کردن اقتصاد مقاومتی در شرایط کنونی، به معنای این است که ما یک حرکت مقطعی میخواهیم انجام بدهیم؟ چون حالا کشور دچار تحریم و دچار فشار و دچار جنگ اقتصادی است، همچنان که مثلاً هیئتهای فکر و عمل برای مقابلهی با جنگ اقتصادی تشکیل میشود، این سیاستها را برای این ابلاغ کردهایم؟ جواب این است که نه، بههیچوجه اینجوری نیست؛ این سیاستها سیاستهای بلندمدت است؛ برای امروز هم مفید است، برای دورانی که هیچ تحریمی هم ما نداشته باشیم مفید است؛ یعنی سیاستهای بلندمدتی است که بنای اقتصاد کشور بر اینها گذاشته میشود؛ تدبیر مقطعی نیست، این یک تدبیر بلندمدت است، یک سیاست راهبردی است. طبعاً کشوری مثل کشور ما - کشور ما کشور بزرگی است، کشور ریشهداری است، کشور دارای موقعیت ممتازی است، امروز در دنیا کشور بسیار آبرومندی است، دارای فرهنگ مترقی است، دارای سابقهی درخشان و مترقی است، دارای هدفهای بلندی است، حرف نویی مطرح کرده، کشوری با این خصوصیات - نیاز دارد به اینکه اقتصاد آن با همان خصوصیاتی باشد که در سیاستهای اقتصاد مقاومتی مورد ملاحظه قرار گرفته. عرض کردیم این سیاستها سیاستهای متحجری نیست، بسته نیست که اگر چنانچه یک فکر جدید، یک طرح جدید، راه نویی در دنیا بهوجود آمد، نتواند آن را در خودش هضم کند، بههیچوجه اینجور نیست؛ قابل انعطاف است، میتواند تکمیل بشود، میتواند توسعه پیدا کند، لکن خط مستقیم آن تغییر پیدا نخواهد کرد.
در متنی که ما ابلاغ کردیم، در مقدمه این سیاستها چهار نکتهی اصلی را بهعنوان انگیزه و عامل تهیهی این سیاستها ذکر کردیم، این چهار نکته را من اینجا تکرار میکنم: یکی اشارهی به ظرفیتهای فراوان مادی و معنوی کشور بود؛ در مقدمهی ابلاغ شدهی در این سیاستها به این اشاره کردیم، این بسیار مسئلهی مهمی است، ظرفیتهای کشور خیلی وسیع است؛ خیلی از ماها آگاه نیستیم به گسترهی این ظرفیتهای عجیب، یا به اهمیت آن توجه نداریم؛ میدانیم، آمارها دستمان هم هست [توجه نمیکنیم]. بعضی از مسئولین اینجورند، آمارها را دارند، [اما] اهمیت آمارها مورد توجه آنها قرار نمیگیرد؛ حالا از باب مثال نیروی انسانی که من قبلاً هم یک اشارهای کردم. ما الان از لحاظ نیروی انسانی و از جهت دارا بودن نیروی جوان در بهترین وضعیتیم؛ یعنی الان بیش از ۳۱ درصد جمعیت ما بین پانزده سال تا بیستونه سال سن دارند؛ این وضعیت عالی است، فوقالعاده است. البته اگر آنچه من مکرر توصیه کردم در مورد نسل، مورد توجه قرار نگیرد، این امتیاز را در آیندهای نهچندان دور از دست خواهیم داد؛ سیاستهای نسل هم انشاءالله ابلاغ خواهد شد، آنها هم در دست تهیه است. فعلاً اینجوری است وضع ما: بیش از ۳۱ درصد جوان داریم؛ ۲۵ برابرِ اول انقلاب دانشجو داریم - جمعیت کشور از اول انقلاب تا حالا دو برابر شده، جمعیت دانشجو ۲۵ برابر شده؛ یعنی ما از صدوبیستهزار رسیدهایم به چهارمیلیونوصدهزار؛ این چیز مهمی است، خیلی حادثهی عظیمی است؛ هم این رشد مهم است، هم این داراییای که فعلاً داریم مهم است - ده میلیون دانشآموختهی دانشگاهها داریم؛ شصتوپنجهزار عضو هیئت علمی داریم که بیش از ده برابر آن چیزی است که در اول انقلاب وجود داشت؛ پنج هزار شرکت دانشبنیان داریم که الان هفدههزار متخصص و فعال در این شرکتها مشغول کارند، ببینید این ظرفیتها چقدر مهم است؛ نتیجه این شده که طبق گزارش پایگاههایی که رتبهی علمی کشورها را مشخص میکنند، ما در رتبهی پانزدهم دنیا هستیم - در یک پایگاه رتبهی شانزدهم، در یک پایگاه رتبهی پانزدهم، در این حدود - که اینها البته مال سال میلادی گذشته [یعنی سال] ۲۰۱۳ است. این چیز مهمی است. ما در بعضی از رشتههای علمی، رتبهمان از این بالاتر است؛ در بعضی از رشتههای علمی جزو هفت هشت کشور [اول] دنیا و در بعضی جاها جزو چهار پنج کشور اول دنیا قرار داریم. این آن زیرساخت اساسی است: نیروی انسانی.
یک ظرفیت دیگر سرمایههای معدنی است. رتبهی اول نفت و گاز [هستیم] که سال گذشته بنده اول سال گفتم، (۹) ما در مجموع دارایی نفت و گازِ زیر زمین، در دنیا اولیم؛ در گاز دوم، در نفت هم دوم یا سوم؛ اخیراً آقای رئیسجمهور یک گزارشی به من دادند که در خصوص گاز اولیم، در نفت قطعاً دومیم، این خیلی چیز مهمی است؛ هیچ کشوری در دنیا به قدر ایران ما نفت و گاز ندارد. نفت و گاز رگ حیاتی امروز دنیا است، لااقل امروز اینجور است، تا سالها هم اینجور خواهد بود؛ حالا کِی بشریت از نفت و گاز خلاص بشود، بینیاز بشود، معلوم نیست. این مادهی حیاتی و اصلی، در کشور شما از همهی دنیا بیشتر است؛ این ظرفیت کمی است؟ این چیز کوچکی است؟ حالا این نفت و گاز بود، سرمایههای معدنی دیگر [هم همینجور] : معادن طلا، معادن سیمان، معادن فلزهای کمیاب و فلزهای ارزشمند. گزارشهایی که به ما میرسد خیلی گزارشهای تکاندهندهای است در برخی از بخشها؛ این ظرفیتهای معدنی کشور است. ظرفیتهای صنعتی و معدنی، متنوع است و انبوه. رتبهی هفده در اقتصادهای جهان - که این جزو آمارها و گزارشهای بینالمللی است - با حدود هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی. سرمایههای زیربنایی [مثل] راه و سد؛ امروز بیش از ششصد سد در کشور در اندازههای مختلف وجود دارد؛ انقلاب اسلامی این کشور را در وضعیتی تحویل گرفت که حدود ده پانزده سد در سرتاسر کشور بود؛ امروز ششصد و اندی سد در کشور هست؛ در اندازههای بزرگ و کوچک؛ بعضی از آنها بسیار مهم و بزرگ [است]. مسئلهی راه هم همینجور، آمارهای راه هم آمارهای خوبی است. ظرفیت و مزیت جغرافیایی؛ دسترسی به آبهای آزاد، موقعیت چهارراهی شمال و جنوب و شرق و غرب که مسئلهی ترانزیت را - که مسئلهی بسیار مهمی است - برای ما توضیح میدهد. تنوع اقلیمی، ظرفیت انرژیهای پاک [مثل] انرژی آب و خورشید، انرژی هستهای. این ظرفیتها در کشور وجود دارد. بنابراین این نکتهی اول از نکاتی که ما را برمیانگیزد که به دنبال یک مدلی و یک الگویی از اقتصاد باشیم که اسم آن اقتصاد مقاومتی است.
نکتهی دوم، مشکلاتی است که داریم - مشکلات مزمن، مشکلات دیرپا - که اینها جز با یک حرکت اقتصادیِ جمعیِ مهم، امکان ندارد برطرف بشود؛ یکی از آنها وابستگی به نفت است که عرض کردیم، یکی از آنها عادت به واردات است - آن هم واردات بدون اولویت؛ عادتی است که متأسفانه دچار آن هستیم و این عادت را هم نتوانستیم کنار بگذاریم؛ نگاهمان به تولید خارجی است - تورم مزمن، بیکاری، معیوب بودن برخی از ساختارهای اقتصادی ما، اشکال در نظامات مالی ما - نظامات پولی ما، نظامات بانکی ما، نظامات گمرکی ما - اشکال در الگوی مصرف، اشکال در مسئلهی تولید، اشکال در بهرهوری؛ اینها مشکلات موجود کشور است، باید با اینها مقابله کرد. یکی از چیزهایی که هر انسان دلسوزی را و هر مسئول با همتی را برمیانگیزد که کاری و حرکتی از قبیل اقتصاد مقاومتی انجام بدهد، وجود همین مشکلات است. اینها جز با یک حرکت جهادی و جمعی و دلسوزانه و مستمر - با الزاماتی که دارد و عرض خواهم کرد - میسر نخواهد شد.
نکتهی سوم، تهدیدهای اقتصادی خارجی است. خب تحریمها از قبل بود، منتها این تحریمها از حدود زمستان سال ۹۰ تا امروز، تبدیل شده به جنگ اقتصادی، دیگر اسم آن تحریم هدفمند نیست، یک جنگ تمامعیار اقتصادی است که متوجه ملت ما است. علت آن هم، نه مسئلهی هستهای است، نه مسئلهی حقوق بشر است، نه مسائل دیگری از این قبیل است؛ علت آن را خود آنها هم میدانند، ما هم میدانیم؛ علت، استقلالخواهی ملت ایران است؛ علت، داشتن یک حرف نو بر پایهی مبانی اسلام است که برای کشورهای دیگر و ملتهای مسلمان الگو خواهد شد؛ میدانند که اگر جمهوری اسلامی در این عرصهها و میدانها موفق شد، دیگر جلوی رشد این حرکت را در دنیا نمیشود گرفت و این یک حرکت مهمی است؛ مسئله این است. حالا بهانه یک روز انرژی هستهای است، یک روز غنیسازی است، یک روز حقوقبشر است، یک روز حرفهایی از این قبیل است. تحریمها علیه ما، قبل از اینکه اصلاً مسئلهی انرژی هستهای مطرح هم بشود وجود داشت، بعد از این هم وجود خواهد داشت. این مسئلهی هستهای و این مذاکرات اگر انشاءالله به نقطهی حلی برسد، باز خواهید دید همین فشارها وجود خواهد داشت، باید در مقابل این فشارها مصونیتسازی کرد، باید به بنای داخلی استحکامبخشی کرد. اقتصاد را باید قوی کنیم تا دشمن از تأثیرگذاری از این ناحیه مأیوس بشود؛ وقتی دشمن مأیوس شد، خیال ملت و مسئولین کشور هم راحت خواهد شد.
نکتهی چهارم، بحرانهای اقتصادی جهانی است؛ که البته اشاره کردم قبلاً که ناشی است از اقتصاد غرب و اقتصاد آمریکا؛ در اروپا هم در حقیقت سرریز مشکلاتِ آمریکا [بود که] مشکلات را دامن زد، اگرچه زمینهی آن وجود داشت؛ در جاهای دیگر هم همینجور. ما هم که نمیخواهیم دُور خودمان حصار بکشیم؛ ما نمیتوانیم و نمیخواهیم که از لحاظ اقتصادی، ارتباطات را با دنیا قطع کنیم، نه ممکن است، نه مطلوب است، بنابراین تحت تأثیر اینها قرار میگیریم، پس باید مقاومسازی کنیم. این چهار دلیل و چهار انگیزه برای ضرورت اقتصاد مقاومتی بود. این هم بخش دوم عرایض ما.
بخش سوم، الزامات و انتظارات است. خب، حالا این طرح بزرگ، این نقشهیِراه همهجانبه و وسیع، مطرح شد؛ صِرف مطرح کردن سیاستها که مشکلی را حل نمیکند؛ این آغاز راه است. کارهایی باید انجام بگیرد:
در درجهی اول، عزم جدی مسئولان و مدیران اصلی و فعالان مردمی است؛ باید تصمیم بگیرند مسئولین کشور - در درجهی اول، قوهی مجریه، مسئولان دولت؛ و نیز قوهیمقننه؛ و قوهی قضائیه؛ و بخشهای گوناگونی که ارتباطی با مسائل اقتصادی دارند - و حتماً بایستی در این مسئله، عزم جدی و راسخ داشته باشد. بدون تصمیم جدی و راسخ، کار پیش نخواهد رفت.
دوم، ورود در میدان عمل [است] عمل در اینجا یک عمل صالح است؛ هرکسی که در این زمینه اقدام و عمل بکند، قطعاً مصداق «وَ عَمِلوا الصالِحات» (۱۰) خواهد بود. این طرح کلی، این نقشهیراه بزرگ، باید تبدیل بشود به برنامه، برنامههای گوناگون؛ اگر این شد، آنوقت حماسهی اقتصادی به معنای واقعی کلمه بهوجود خواهد آمد. ما امسال را گفتیم سال حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی، بحمدالله حماسهی سیاسی بهوجود آمد؛ حماسهی اقتصادی متأسفانه تأخیر افتاد؛ لکن حالا در پایان سال، این سرآغازی برای حماسهی اقتصادی خواهد بود که قطعاً باید انشاءالله در سال ۹۳ با جدیت کامل از سوی مسئولین دنبال بشود و در عمل باید شروع بشود.
مسئلهی سوم، تبدیل به برنامه و سیاستهای اجرایی است که دستور این کار از سوی رؤسای سه قوه داده شده؛ هم رئیس جمهور محترم، هم رئیس محترم قوهی مقننه، هم رئیس محترم قوهی قضائیه دستور دادهاند به زیرمجموعهی خودشان که برنامههای اجرایی را در هر بخشی تهیه کنند؛ منتها من میخواهم تأکید کنم بر روی زمانبندی؛ باید زمانبندی کنید. من بخشنامههایی که آقای معاون اول برای دستگاهها فرستاده بودند، دیدم؛ باید زمانبندی بشود، مشخص بشود که چقدر کار پیش رفت و تا کِی انتظار تحقق این برنامهسازی و بعد اجرا را باید داشت؛ باید شتاب بگیرد؛ سهم هر قوهای معین بشود. در قوای مختلف - بخصوص قوهی مجریه - سهم هر دستگاهی مشخص بشود؛ شاخصها - بخصوص شاخصهای زمانی - معین بشود که بتوان نظارت کرد و بتوان پیشرفت کار را و صحت مسیر را فهمید.
چهارم، هماهنگی میان بخشهای گوناگون است که البته سازوکار این هماهنگی را باید رؤسای قوا معین کنند. هماهنگی کمک خواهد کرد، هماهنگی بین مجلس و دولت، بین مجلس و دولت و قوهی قضائیه. در بخشهایی بدون هماهنگی نمیشود حرکت کرد؛ در بخشهایی هم هماهنگی دارای تأثیر است ولو نه به آن اندازه؛ به هر حال هماهنگی لازم است. سازوکار هماهنگی را باید رؤسای سه قوه انشاءالله تهیه کنند.
مسئلهی پنجم، نظارت در همهی سطوح است؛ باید نظارت بشود؛ هم رؤسای قوا باید دستگاههای خودشان را تحت نظارت قرار بدهند، هم مجمع تشخیص موظف است که به مسئولیت نظارتی که داده شده بهطور کامل عمل کند و ببیند که چه دارد اتفاق میافتد، رهبری و دستگاه ما هم نظارت خواهد کرد انشاءالله. بنابراین نظارت یکی از الزامات اصلی است.
مطلب ششم، رفع موانع است. موانعی وجود دارد که اینها را میشود برداشت: موانع قانونی [وجود دارد] - که من به رؤسای محترم سه قوه در آن جلسهای که داشتیم گفتم "قانون روی قانون آمدن" کار را مشکل میکند، قوانین مزاحم را باید برداشت؛ این کار را مجلس میتواند انجام بدهد؛ والا ما حالا قوانینی داریم، [اگر] باز یک قانونی روی آن قانون وضع بکنیم، قابل تفسیر و مشکلتراشی است؛ باید ملاحظه کرد، دقت کرد، قوانین مزاحم را پیدا کرد - موانع حقوقی و قضائی هم وجود دارد؛ اینها را باید شناسایی کرد و برداشت. بایستی فعالان اقتصادی، کارآفرینان، مبتکران، سرمایهگذاران، دانشمندان، احساس کنند که با موانع غیر معقول مواجه نیستند، بتوانند حرکت کنند.
الزام هفتم و کار لازم هفتم، گفتمان سازی است؛ باید تصویر درستی از اقتصاد مقاومتی ارائه بشود؛ البته صداوسیما و رسانههای کشور موظفند اما مخصوص آنها نیست. دستگاههای تبلیغاتیِ مخالف با کشور، مخالف با انقلاب، مخالف با پیشرفت ملی ما، خیلی چیزها در چنته دارند و شروع هم کردهاند - ما دیدیم - بعد از این هم بیشتر [خواهند کرد] دربارهی اقتصاد مقاومتی، اشکالتراشی، مانعتراشی، گاهی هو کردن، بیاهمیت جلوه دادن آنچه که در کمال اهمیت و نهایت اهمیت است؛ از این کارها میکنند. نقطهی مقابل آنها بایستی کار بشود؛ مسئولین، صاحبان فکر و دلسوزان، بایستی تصویر درستی را از این حرکت بزرگ و عمومی ارائه بدهند و گفتمانسازی بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند؛ در این صورت، کارْ عملی خواهد شد.
آخرین نکتهای هم که در این زمینه عرض میکنم و عرایضم را تمام میکنم، پایش و اطلاعرسانی است. بایستی مرکز رصد قوی و بینایی وجود داشته باشد که بهطور دقیق پیشرفت این کار را پایش کند؛ اطلاعات را گردآوری کنند، پردازش کنند، استنتاج کنند، احیاناً آن حرکتی را که باید در هر مقطعی و هر مرحلهای انجام بگیرد مشخص کنند، برای هر بخشی شاخص سنجش معین کنند، و در نهایت اطلاعرسانی به مردم انجام بگیرد؛ یعنی مردم دوست دارند بدانند. این مجموعهی عرایضی است که ما به شما برادران و خواهران عزیز میخواستیم عرض کنیم.
کار بزرگی شروع شده، این کار بزرگ را ما میتوانیم انشاءالله با همت، با توکل به خدای متعال، قدم به قدم، با شتاب متناسب و لازم پیش ببریم. و جوری هم هست که به اعتقاد من آثار و نتایج آن بلندمدت هم نیست؛ برنامهها برنامههای بلندمدتی است، لکن نتایج آن خیلی زود به دست خواهد آمد انشاءالله؛ یعنی شروع ثمرات این کار و احساس عمومیِ مردم برای شیرینی نتایج این کار انشاءالله دیر و دور از دسترس نیست. انشاءالله امیدواریم در همین دولت، با پیشرفتی که انجام میگیرد، با کاری که انجام میگیرد، مردم این را احساس کنند و ثمرات این حرکت عمومی و بزرگ را بچشند.
از خدای متعال میخواهیم که به همهی ما کمک کند، همهی ما را هدایت کند، ضعفهای ما را به ما نشان بدهد، ما را بینای ضعفها و نقصهای خودمان قرار بدهد، آنچه را موجب رضای او است به ما الهام کند و ما را موفق به انجام آن قرار بدهد. از همهی شما برادران و خواهران هم تشکر میکنم که نشستید و گوش دادید؛ انتظار دارم که انشاءالله این گوش دادن، مقدمهی یک حرکت عمومی باشد.
و السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) ۱۳۹۲/۱۱/۳۰
۲) برکنار
۳) ۷۶/۹/۱۹
۴) ۱۳۹۲/۱۲/۶
۵) نهجالبلاغه، خطبهی ۱۲۷
۶) دیدار مسئولان اقتصادی و دستاندرکاران اجرای اصل۴۴ قانون اساسی (۱۳۸۵/۱۱/۳۰)
۷) بحارلانوار، ج ۶۷، ص ۳۰۹
۸) ۱۳۷۷/۱/۱
۹) ۱۳۹۱/۱/۱
۱۰) از جمله سورهی عصر، بخشی از آیهی
مبانی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در حوزه دفاعی- امنیتی:
مقدمه:
الگوهای کلان که سعی دارند در جایگاه های فراراهبردی قرار گرفته و ارزش هایی جهانی را نشانه بگیرند ، می بایستی از درون مایه ای محکم و پابرجا برخوردار بوده که در برابر تلاطم های ایدئولوژیک و تمدنی در عرصه جهانی از هویت قومی و استوار خود دفاع کرده و دستاورها و اهداف خود را همواره در معرض بهره برداری قرار دهد. رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) الگو را چنین تعریف کرده اند: «الگو یک وسیله و معیار و میزانی است برای اینکه آن کاری که انسان می خواهد انجام دهد، با آن الگو تطبیق داده شود».
چنانچه تعریف رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) را با عناصر اقتدار ملی که سه مولفه اصلی است، مقایسه کنیم، نقش الگو در اقتدار ملی می تواند به صورت زیر ظاهر شود:
1- میزانی برای کمک به افزایش قدرت تشخیص (تشخیص صحیح و به موقع)
2- معیار و چارچوبی برای تصمیم گیری سریع
3- وسیله برای اجرای روان امور
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در خصوص جایگاه و ویژگی های نهایی الگو به عنوان یک سند بالادستی و منعطف می فرمایند: «این الگو یک نقشه جامع است وقتی می گوییم الگوی ایرانی- اسلامی، یعنی یک نقشه جامع. بدون نقشه جامع، دچار سردرگمی خواهیم شد؛ هم چنان که در طول این سی سال، به حرکت های هفت و هشتی، بی هدف و زیگزاگ مبتلا بودیم و به این در و آن در می زدیم. گاهی یک حرکتی را انجام دادیم، بعد گاهی ضد آن حرکت و متناقض با آن را - هم در زمینه فرهنگ، هم در زمینه اقتصاد و در زمینه های گوناگون- انجام دادیم. این به خاطر این است که یک نقشه جامع وجود نداشته است. بنابراین، هیچ یک از اسناد بالادستی و مدل های موجود در کشور در سال های گذشته تا کنون، الگوی مدنظر نیست و نتوانسته است انتظاراتی را که از این الگو می رود، برآورده سازد.
ایشان هم چنین در خصوص کارکردهای مورد انتظار از الگو به عنوان یک سند بالادستی می فرمایند: «این الگو، یک سند بالادستی خواهد بود. نسبت به همه اسناد برنامه ای کشور و چشم انداز کشور و سیاست گذاری های کشور، یعنی حتی چشم اندازهای بیست ساله و ده ساله که در آینده تدوین خواهند شد، باید بر اساس این الگو تدوین شوند؛ سیاست گذاری هایی که خواهد شد- سیاست های کلان کشور- باید از این الگو پیروی کند و در درون این الگو بگنجد».
از این رو هر الگویی که خود را در جایگاه یک سرمشق یا مکتب جهانی قرار دهد باید در پنج حوزه از غنایی زاید الوصف و بنیانی مرصوص و اکمالی اتمام برخوردار باشد. این پنج حوزه عبارتند از:
* فلسفه و منطقی شایسته و واقع گرا
*اندیشه و آرایی مستدل و حکیمانه
* بستر و زمینه های منسجم و همه جانبه
* عرصه و عرضه هایی انسانی و تعالی بخش
* اهداف و مقاصدی تحرک بخش و تعهد آور
این پنج حوزه را به تعبیری می توان مبانی بنیادین و روبنائی یک الگو و یا مکتبی جهانی دانست که در آن واضعان و طراحان این الگو می بایست به اصول، عرصه ها، بستر، پیشبرنده ها، محرک ها و مقاصد توجه تام و جامعی داشته باشند. از این رو، در لزوم بازشناسی الگوی پیشرفت در کشور به عنوان مسئله ای ضروری و حیاتی، تردیدی باقی نمی ماند. امروز انقلاب اسلامی به حدی از توانمندی رسیده است که می تواند با برنامه ریزی حساب شده، الگویی طراحی کند که به فرموده رهبر معظم انقلاب «سایر کشورها نیز حتی غیر مسلمان از آن استفاده کنند».و بی تردید برای رسیدن به «پیشرفت» نیازمند الگوی راهبردی هستیم که در کوتاه ترین زمان ممکن و با کم ترین خطا ما را به این مقصود برساند. تدوین الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، موضوعی راهبردی است که باید در مورد آن نظریه پردازی و تصمیم سازی کرد تا راهنمای برنامه های میان مدت و بلند مدت کشور قرار گیرد که البته این الگو سندی بالادستی برای همه اسناد برنامه ای و چشم اندازی کشور خواهد بود.
الگوی اسلامی پیشرفت، الگویی مبتنی بر مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی اسلامی و در چارچوب حقوق و اخلاق اسلامی است. این الگو جهان شمول است و می تواند با شرایط زمانی و مکانی گوناگون منطبق شود. بر این اساس، الگوی پیشرفت، الگویی نظری است، یعنی مجموعه نظام مندی از مفاهیم، اصول موضوعه، قوانین و راهبردها است که در ساختاری منطقی، وضعیت موجود را تحلیل و وضعیت مطلوب را تبیین می کند و راهبرد حرکت از وضعیت موجود به مطلوب را ارائه می دهد. این الگو، در بخش تحلیل وضعیت موجود، الگویی توصیفی و در بخش ارائه وضعیت مطلوب و راهبردها، الگویی هنجاری است. رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) می فرمایند: «اتصاف الگوی اسلامی پیشرفت به ایرانی بودن به دلیل تطبیق این الگو بر شرایط و ویژگی های تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و دفاعی ایران است. به همین دلیل الگوهای سایر کشورها برای کشور مناسب نیستند. این بحث (وجه توصیف الگوی پیشرفت به اسلامی و ایرانی) با بحث ثابت و متغیر در شریعت اسلامی ارتباط وثیقی دارد.
مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) دو موضوع دفاع و امنیت را از بسترها و پیشران های پیشرفت ایرانی- اسلامی در کشور می دانند که بایستی به همراه دیگر عرصه ها به آن توجه ویژه داشت. رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) در تشریح علت انتخاب کلمه «اسلامی» نیز بر ضرورت اتکای اهداف، ارزش ها و شیوه های این الگو بر معارف و مبانی اسلام تاکید می کنند و می فرمایند: «پیوستگی و عدم تفکیک دنیا و آخرت و محور بودن انسان در نگاه اسلام از دیگر نکاتی است که در زمینه محتوای اسلامی الگوی پیشرفت باید مورد توجه قرار گیرد. محور بودن انسان در اسلام و در فلسفه های مادی غرب کاملا متفاوت از یکدیگر هستند. هدف نهایی اسلام، رستگاری انسان است و در این نگاه همه مسائل از جمله عدالت، رفاه، امنیت و عبادت مقدمه یا اهداف میانی می باشند». رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) در تشریح عرصه زندگی به عنوان یکی از عرصه های پیشرفت، توجه به مسائل و خطوط اصلی زندگی مانند امنیت، عدالت، رفاه، آزادی، حکومت، استقلال و عزت ملی را در بحث الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت ضروری دانستند. بنابراین، در این الگو باید به امنیت، توجه کافی شود.
از سوی دیگر این گونه اسناد و مطالبات در طراحی مکاتب یا به تعبیری مگاپارادایم ها می بایستی در درون خود ارزش ها و آرمان هایی را نهادینه کنند تا بتوان با اتکاء بر آنها عرصه های تئوری و عملی را در پیشبرد این گونه امور جامعیت بخشیده و آن را در تزاحم و رقابت های جهانی مصون نگه داشته و به سلامت عبور داد. پیشرفت، مستلزم وجود امنیت و قابلیت های دفع تهدید است. از سوی دیگر، تامین امنیت، به پیشرفت در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و ... نیاز دارد. راهبرد امنیتی هر کشور می بایست متضمن منافع ملی و منطبق با توانایی های آن باشد. از آنجا که امنیت و قابلیت های دفع تهدید هر دو به یکدیگر وابسته اند، ضعف هر یک موجب تضعیف دیگری و در دور بعد موجب تضعیف بیشتر خود می شود. این امر روند نامناسبی را به وجود می آورد که در نهایت ممکن است کشور را به مرحله نابودی بکشاند.
امنیت و قابلیت های دفع تهدید در جمهوری اسلامی ایران، به دلایلی، دارای ویژگی های خاص و منحصر به فردی است که مهم ترین این ویژگی ها عبارت اند از:
- حاکمیت مبانی اسلامی و ایدئولوژیکی؛
- الگوی مردم سالاری دینی و اتکا به نظر مردم؛
- محوریت جریان جهانی مقابله با استکبار جهانی.
این عوامل اهمیت و ضرورت تبیین نقش امنیت و قابلیت های دفع تهدید را در الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت دو چندان می سازد. بنابراین، ارتباط تنگاتنگ بین بقا، تحکیم و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران با امنیت، با توجه به موارد زیر مشخص کننده میزان ضرورت و اهمیت این پژوهش است:
1. ضرورت تبیین نقش دفاع و امنیت در الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت؛
2. ضرورت بررسی روش مند مفهوم اساسی دفاع و امنیت در اسلام؛
3. لزوم تبیین نقش محوری دفاع و امنیت در تامین اهداف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ....؛
4. لزوم تبیین ارتباط بین دفاع و امنیت و سایر اجزای الگو و نقش دفاع و امنیت در تحلیل وضع موجود، مطلوب و ارائه راهبردها.
لذا با بهره گیری از میثاق ملی همچون قانون اساسی به طراحی و ترسیم نقشه ای جامع در پیاده سازی این فرآیند ایدئولوژیک می پردازد. بر این اساس عرصه های امنیت و دفاع نیز در الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت باید خودرا در 4 محور به ارزش های ملی و الهی در قانون اساسی اتصال داده و نحله های فکری و عمل راهبردی خود را سامان دهند.
* زیرساخت های شناختی و معرفتی در الگو:
در این محور پاسخ های اساسی به این نکته که چرا باید در روند پیشرفت از ارزش های اساسی و منافع مورد هدف دفاع کرده و آن را امن و مصون از هر گونه تهدید کرد ، دنبال و محقق می شود .رویکردهای معرفتی و شناخت بایدها و نبایدهای فکری و نظری در باب ارزش های امنیت و دفاع از نگاه ایرانی و اسلامی باید قادر به پاسخگویی به این سئوال می باشد.
* انسجام و یکپارچه سازی رفتارهای دفاعی- امنیتی در الگو
الگوهای فراراهبردی یا مگاپارادایم ها همواره از یک زنجیره منسجم و شبکه ای برخوردارند تا بتوانند در توازن، تعادل و تحرک یکپارچه با دیگر حوزه ها و عرصه های پیشرفت هم چون اقتصاد، عدالت و امثالهم به پیش بروند.
*استحکام و استواری در نگاه به آینده و فراسوی حیات در الگو
پارادایم های ماندگار و الگوهایی که به دنبال تعمیم و ترویج جهانی خود هستند باید حیات و دوام جامعه انسانی را هدف همت خود قرار دهند آن را در برابر تهدیدات ایمن ودر برابر انواع تهاجمات و ناملایمت ها، به واکنش دفاعی و خود مصونیت سازی سوق دهند. ماندگاری و حیات ایدئولوژی های جهانی در گرو طراحی مگاپارادایم هایی از امنیت و دفاع است که بیشترین سطح تعهد، مسئولیت، مشارکت و ضرورت را در مدافعان حریم خود برانگیزد.
*جامعیت و واقع گرایی اهداف آرمانی نظام سیاستی در الگو
یکسونگری مگاپارادایم ها همواره محکوم به شکست و تردید است و امنیت و دفاع نیز بواسطه ویژگی های خاص مفهومی و شرایط ویژه ای که بر اساس آن مرجعیت تام خود را از نظام سیاستی و دولت و اهداف آن برمی گیرد می بایستی همواره در طراحی سازکارها و چشم انداز خود در فراسوی نظام سیاسی به ترکیب واقع گرایی آرمانی توجه نماید که در غیر این صورت شاهد امنیت نامتوازن و یا دفاع شکننده خواهیم بود.
نحوه ترسیم مبانی دفاعی- امنیتی در الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت
در خصوص رابط دفاع ، امنیت و پیشرفت اندیشمندان نظرات متفاوتی را مطرح نموده اند. برخی دفاع ، امنیت را پیش فرض پیشرفت دانسته اند. بعضی دفاع ، امنیت را بستر پیشرفت می دانند، عده ای آن را حاصل و نتیجه پیشرفت می دانند. بعضی نیز به وجود رابطه ای دو سویه بین دفاع ، امنیت و پیشرفت قائل هستند.
امنیت و قابلیت های دفع تهدید ؛ پیش فرض پیشرفت
بر اساس این رویکرد، اجرای برنامه های پیشرفت در یک جامعه، در گرو امنیت و قابلیت های دفع تهدید آن جامعه است. زیرا در صورتی که مردم یک جامعه برای زندگی عادی خود از محیطی امن برخوردار نباشند، و احساس تهدید نمایند، به جای امکانات آموزشی، بهداشتی یا اقتصادی و سیاسی، متقاضی و نیازمند شرایط امن برای ادامه حیات خود خواهند بود.
امنیت و قابلیت های دفع تهدید بستر پیشرفت
از نظر قرآن، جوامعی که در گذشته به رفاه و آسایش مطلوب و رشد اقتصادی و تمدنی خوب و مناسبی رسیدند، جوامعی بودند که از نعمت امنیت برخوردار بودند. گزارش قرآن از جوامع پیشین و تبیین وتحلیل رشد و پیشرفت تمدنی و اقتصادی آنان، نشان می دهد که به عنوان یک بستر تا چه اندازه نعمت امنیت مهم بوده است(سبأ: 15و18).
پیشرفت؛ عامل افزایش امنیت و قابلیت های دفع تهدید
برخی از اندیشمندان، پیشرفت را عامل افزایش توسعه می دانند. به بیان دیگر این عده امنیت و قابلیت های دفع تهدید را نتیجه یا محصول پیشرفت می دانند. به عنوان نمونه عده ای از محققان، پیشرفت علمی کشورها را تامین کننده و تضمین کننده امنیت کشورها به ویژه کشورهای به اصطلاح در حال پیشرفت می دانند.
دفاع ، امنیت و پیشرفت؛ نسبتی مستقیم
برخی معتقدند که دفاع ، امنیت و پیشرفت، نسبتی مستقیم دارند. به عبارت دیگر هرچه از مفهوم حداقلی امنیت (حفظ بقا، و فقدان تهدید) به مفهوم و رویکرد حداکثری (کسب قدرت و توانایی، همگرایی و همکاری) آن نزدیک می شویم، پیشرفت قابلیت تحقق نظری و عملی بیشتری پیدا خواهد کرد.
امنیت و پیشرفت؛ رابطه ای دو سویه
امروزه رابطه بین پیشرفت و امنیت، واضح تر از گذشته شده و اندوخته های فکری و نظری نیز در این خصوص غنی تر شده است. به طوری که تحقیقات و مطالعات متعددی در خصوص رابطه ای بین این دو متغیر انجام شده است.ترسیم مبانی در دو حوزه فوق الذکر هیچ گاه نمی تواند بدون توجه به حوزه ها و سازوکارهایی که گفته شد صورت پذیرد. تجربه تاریخی علوم راهبردی نشانگر آن است که آسیب پذیری تمامی مگادایم ها برخاسته از ضعف انسجام در 6 حوزه آرمان ها، چشم اندازها، کارکردها، مطالبات انسانی، جامعیت طراحی، پیاده سازی و تعالی بخشی است لذا در دو حوزه دفاع و امنیت نیز باید این کارکردها را استخراج و به تعبیری دیگر به کالبدسازی این پیکره در نگاه فراپارادایمی پرداخت. برای طراحی موفق مبانی زیرساختی و اصولی عارضی و یا روبنایی این دو کارکرد و یا عرصه و بستر شکل گیری الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید به انتظار و مطالبه طراحان این الگو از امنیت و دفاع پرداخته و به سئوالات ذیل پاسخ و بر اساس اصل جامعیت و دورنگری به طراحی اصول و مبانی این دو حوزه بپردازند.
* دفاع و امنیت از چه جایگاه و ارزشی در شکل گیری و یا ترسیم الگو برخوردارند؟
* کارکردهای دفاعی- امنیتی از ارزش اصالی یا ارزش عارضی در الگو برخوردارند؟
* میزان تاثیرگذاری و اجتناب ناپذیری این دو حوزه در عملکرد و تحقق الگو چقدر است؟
* ارزش های ماندگاری، تداوم، همه جانبه سازی، انسجام و مشارکت پذیری دفاع و امنیت با عناصر الگو چگونه حاصل می شود؟
* چگونه می توان کارکردهای دفاعی- امنیتی را به عنوان بستری غیر قابل تردید و تزلزل در طراحی تداوم و پیاده سازی الگو جای داد؟
* آیا سازکارهای دفاعی- امنیتی در الگو می تواند جذابیت های جهانی و استدلال های حمایتی از خود را کسب و باعث قوام مطلوبیت های دیگر الگو شود؟
* چگونه می توان نظریه های دفاعی- امنیتی در الگو را با ارزش های اقتدار و استقلال ملی پیوند داده و ارزش های جهانی آن را نیز گسترش و پشتیبانی نمود؟
* قوام اندیشه و آراء دفاعی- امنیتی از چه منابعی سرچشمه گرفته و دیدگاه منابع موصوف در دفاع از حریم، حقوق، کرامت و عدالت در جوامع انسانی چه ابزارها و رفتاری را مشروع قلمداد می کند؟
* پدیده هایی که موجب شکل گیری هویت دفاعی- امنیتی در جوامع انسانی می شود چگونه الگو را شکل داده و آن را تحت تاثیر قرار می دهد؟
* اولویت ها و ترتب های دفاعی- امنیتی در مقابل تهدیدات و بی نظمی ها چگونه و بر اساس چه منطق و مرجحاتی تفسیر و تعیین می شود؟
* مرجعیت و موضوعات دفاعی- امنیتی در روند و فرایندهای شکل گیری، اجرا و استقرار الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت چگونه تفسیر و یا تثبیت شده و مشروعیت و حقانیت خود را از چه منبعی اخذ و معنا می یابند؟
* منابع و منافع مورد تعقیب در کارکردهای دفاعی- امنیتی از چه اتصالی به ارزش های فلسفی قدرت در الگو برخوردار بوده و چگونه به اهداف انسانی و الهی وفادار می مانند؟
* حوزه های دفاعی- امنیتی در شرایط بحرانی و دفع تهدیدات سرنگون ساز چگونه برتری و کنش موفق و بازدارنده را طراحی، ترکیب، گزینش و پیشنهاد می کند؟
بدیهی است بدون پاسخ به این سئوالات ذکر مبانی در الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت فاقد غنا و عمق لازم بوده و در روند طراحی این نقشه جامع و عمیق ابتر و ناکارآمد خواهد بود. از سوئی دیگر نیز تحقیقات متعدد انجام شده در حوزه های دفاعی و امنیتی به عنوان بستر و عرصه لازم در این الگو متاسفانه از توجه جدی به این سازکارها محروم بوده و یا با تساهل از آن عبور کرده است لذا کمتر سهمی از اندیشه دفاعی- امنیتی، ایده دفاعی- امنیتی، ارزش های دفاعی- امنیتی، رویکرد انسانی دفاعی- امنیتی، اولویت های مبنایی دفاع و امنیت، سازکارهای همه جانبه سازی دفاع و امنیت، ترکیب و زنجیره سازی قدرت نرم دفاعی- امنیتی و دهها ضرورت دیگر در طراحی نقش و جایگاه دفاع و امنیت در الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت غافل بوده است. و در ادامه نیز اگر این الگو، جامع و مانع طراحی نشود و جنبه های فرا راهبردی دفاع و امنیت، در آن لحاظ نشود، ممکن است به الگویی تبدیل گردد که خود مولد ناامنی و شکنندگی سطح استقلال در جامعه شود. و چه بسا به روریکردی نایل شویم که خود مخل امنیت و تولید کننده بسترهای تهدید پذیری در جامعه باشد. تدوین راهبردی مطلوب و کارآمد برای ارتقای دفاع و امنیت و پیشرفت پایدار، مستلزم شناخت وابستگی پیشرفت به کارکردهای دفاعی و امنیتی و وابستگی متقابل این دو پدیده به یکدیگر است. افزون بر این، کنش و واکنش متقابل پیشرفت و کارکردهای دفاعی و امنیتی در سیاست جهانی انجام می پذیرد. در عصر حاضر شناخت این بستر و تاثیر آن بر پیشرفت کارکردهای دفاعی و امنیتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ زیرا تحولات فناوری و روند جهانی شدن ادغام فزاینده واحدهای ملی شده است بی توجهی به وابستگی متقابل پیشرفت و کارکردهای دفاعی و امنیتی و آشنا نبودن با شرایط جهانی این عوامل، نه تنها امر پیشرفت را دشوار می سازد، بلکه کارکردهای دفاعی و امنیتی کشو را نیز با مخاطرات فراوانی روبه رو خواهد ساخت.
حسین عصاریان نژاد
اقتصاد مقاومتی؛ اقتصاد دفاعی یا ترمیمی؟
امروزه جمهوری اسلامی در حوزههای اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصهی نظر و در کتابهای درسی و چه در عرصهی عمل و تجارب بشری مشابه و مابهازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریهپردازی و الگوسازی در این عرصههای جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم، «اقتصاد مقاومتی» است.
اگر تمام دانش انباشته و کتابهای مرسوم اقتصادی دنیا را مطالعه کنید، نظریه یا تجربهای مدون و مکتوب دربارهی اقتصاد مقاومتی نخواهید یافت. در تمام متون و کتابهای اقتصاد، هیچ پیشینهای نظری یا عملی از تحریم بانک مرکزی نخواهید دید و از آنجا که این امر تاکنون سابقه نداشته، چگونگی واکنش به آن هم امری بدیع است. حتی اگر مطالعاتی هم در این باره صورت گرفته باشد، در طبقهبندیهای محرمانه و امنیتی قرار گرفته و امکان دسترسی به آن برای کارشناسان معمولی وجود ندارد. نتیجه اینکه اقتصاددان انقلاب اسلامی نمیتواند از نظریههای متداول برای حل مشکل و مسألهی خود بهره بگیرد. لذاست که جنبش نرمافزاری و الگوی اسلامی- ایرانی ادارهی جامعه، شکل بدیعی به خود میگیرد که الهامبخش جمیع ملتهای آزاده خواهد بود.
چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی
اقتصاد موازی
تعریف اول از اقتصاد مقاومتی به مثابهی «اقتصاد موازی» است؛ یعنی همانطور که انقلاب اسلامی با توجه به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملکرد انقلابی، اقدام به تأسیس نهادهایی مانند کمیتهی امداد، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و بنیاد مسکن نمود، امروز نیز بایستی برای تأمین اهداف انقلاب، این پروژه را ادامه داده و تکمیل کند؛ چرا که انقلاب اسلامی به اقتصاد مقاومتی و به نهادسازیهای مقاومتی در اقتصاد نیاز دارد که چه بسا ماهیتاً از عهدهی نهادهای رسمی اقتصادی برنمیآید. پس باید نهادهایی موازی برای این کارویژه ایجاد کند؛ یعنی ما در کشورمان به «اقتصاد پریم» نیاز داریم.این امر البته به معنای نفی نهادهای مرسوم نیست. کما اینکه اکنون ما همزمان از هر دو نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهاد ارتش جمهوری اسلامی برای دفاع از انقلاب بهرهمندیم. البته این الگو در مدلهای حکمرانی مرسوم در دنیا و اتفاقاً در کشورهایی که از تجربه و توان حکمرانی بیشتری برخوردار باشند وجود دارد و این کشورها از نظامهای چندلایهی سیاستگزاری و ادارهی امور عمومی برخوردارند. به عنوان مثال میتوانیم از حضور همزمان نهادهای دولتی، سازمانهای مردمنهاد، خیریه و بنگاههای خصوصی در عرصهی بهداشت و سلامت یا حتی در عرصهی دفاعی و امنیتی کشورهای توسعهیافتهی غربی نام ببریم. البته مهمترین مشکل این الگو این است که حسب نیازهای خاص انقلاب اسلامی و در عرصهی اجرا با سؤالات نوینی روبهرو خواهد بود، زیرا مثلاً هیچ تصوری از «بانک مرکزی موازی» در یک کشور و سامانبخشی به عرصهی پولی- مالی کشور در دو لایهی دولتی و عمومی وجود ندارد. اما باز هم منطقاً نمیتوان این الگو را در زمرهی مدلهای ادارهنشدنی و غیرمعقول به حساب آورد.
اقتصاد ترمیمی
تعریف دوم از اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی «مقاومسازی»، «آسیبزدایی»، «خللگیری» و «ترمیم» ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است. یعنی اگر در رویکرد قبلی میگفتیم که فلان نهاد نمیتواند انتظارات ما را برآورده کند، در رویکرد جدید به دنبال آن هستیم که با بازتعریف سیاستهای نهادهای موجود، کاری کنیم که انتظارات ما را برآورند. مثلاً در این تعریف، ما از بانک مرکزی یا وزارت بازرگانی میخواهیم که کانونهای ضعف و بحران را در نظام اقتصادی کشور شناسایی کنند و خود را بر اساس شرایط جدید اقتصادی، تحریمها یا نیازهای انقلاب اسلامی بازتعریف نمایند و در نتیجه عملکردی جهادی ارائه دهند. در مقام تمثیل میتوان گفت این کار شبیه همان کاری است که «پتروس فداکار» با فروبردن انگشت خود در تَرَک دیوارهی سد انجام داد؛ یعنی باید ترکهای ساختاری دیوار نهادهای اقتصادی را ترمیم کنیم. این مسأله یعنی ترمیم و مقاومسازی ساختارهای اجرایی و اداری کشور حسب نیازهای مختلف و مقتضیات زمان و مکان هم امری دور از ذهن نیست. کشورهای توسعهیافته نیز در برهههایی از تاریخ اقتصادی خود، مجبور به مقاومسازی ساختارهای اقتصادی شدند. مثلاً غرب پس از دو شوک نفتی ۱۹۷۹ و ۱۹۸۳ میلادی، اقدام به جایگزینی سوختهای فسیلی با سایر سوختهای نوین کرد؛ بهطوری که امروزه با قیمتهای بالای یکصد دلار نیز دچار شوک نفتی نمیشود. با این توضیحات ما امروز فقط نیازمند عزمی ملی برای اجرای این پروژهی ملی و ارزشی هستیم.اقتصاد دفاعی
تعریف سوم از اقتصاد مقاومتی، متوجه «هجمهشناسی»، «آفندشناسی» و «پدافندشناسی» ما در برابر آن هجمه است. یعنی ما باید ابتدا بررسی کنیم که مخالفان ما حمله به اقتصاد ایران و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت میدهند. بنابراین وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافتهایم که ابزارها و شیوههای هجمهی دشمن را پیشاپیش شناخته باشیم و بر اساس آنها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین و اجرا کنیم. بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد شد.اقتصاد الگو
چهارمین تعریف نیز این است که اساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاهمدت سلبی و اقدامی صرفاً پدافندی نیست؛ بر خلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را یا پدافندی یا کوتاهمدت میدانستند، این رویکرد چشماندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلندمدت را شامل میشود. این تعریف هم که به نظر میرسد دور از دیدگاههای رهبر معظم انقلاب نیست، رویکردی ایجابی و دوراندیشانه دارد. در این رویکرد، ما در پی «اقتصاد ایدهآلی» هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهامبخش و کارآمد بوده و زمینهساز تشکیل «تمدن بزرگ اسلامی» باشد. بدین معنا اساساً در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یکی از مؤلفههای مهم الگو میباید متضمن مقاومت و تحقق آن باشد. در این مقوله است که اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد کارآفرینی و ریسکپذیری و نوآوری میشود.البته همهی این چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی به نوعی با هم رابطهی «عموم و خصوص مِنوجه» دارند، منتها برخی کوتاهمدت و برخی بلندمدت هستند و البته ترکیبی از استراتژیهای مطلوب را نیز برایمان به تصویر میکشند.
پینوشتها:
* استادیار دانشکدهی معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق(علیه السلام)
منبع: www.khamenei.irاقتصاد مقاومتی؛ رنسانسی در اقتصاد ایران و جهان اسلام:
نویسنده: حجتالاسلام سید یدالله شیرمردی
ایران مهد معادن و منابع طبیعی
بنابر شواهد باستان شناسی مهد استخراج فلزات توسط بشر، فلات ایران و آناتولی بوده است. نخستین اکتشافات مربوط به استفاده از فلزات توسط ایرانیان به حدود 6500 سال قبل از میلاد در علی کوش واقع در دشت دهلران مربوط میشود. در”کوخت یزد” و در "قلعه زری” در شمال دشت لوت و "چهل کوره” در سیستان شواهدی از بهره برداری معادن در دوران ساسانی مشاهده میشود. گلولههای متعدد آهنی از جنس هماتیت طبیعی از هزاره پنجم پیش از میلاد در تپه "سیلک” کاشان کشف شدهاند. ذوب آهن در ایران در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد آغاز شده است. در هزاره سوم پیش از میلاد، کرمان یکی از منابع مهم طلای تمدن سومر بوده است. معادن سرب از هزاره چهارم قبل از میلاد تا هزاره اول بعد از میلاد همواره مورد توجه ایرانیان بوده است و ... .اولین بیمارستان دانشگاه و رصدخانه در ایران
ایرانیان نقش بسزایی در اختراع خط داشتند و این میراث تمدن ساز بشری مرهون تلاشهای نیاکان ماست. اولین بیمارستان و دانشگاه جهان یعنی جندی شاپور توسط ایرانیان ابداع شد. اولین و بزرگترین رصدخانه جهان در مراغه توسط خواجه نصیرالدین طوسی در قرن هفتم هجری ساخته شد.ابرشهر تجاری نیشابور
موقعیت جغرافیایی ایران در هارتلند جهان و یا به تعبیری قلب زمین قرار دارد و درست در شاه راه ارتباطی سه قاره مهم آسیا، آفریقا و اروپا محسوب میشود. نیشابور بر سر راه جاده ابریشم با حدود 4 میلیون جمعیت یکی از مهمترین مراکز تجاری و صنعتی ایران بوده است. در اواسط جنگهای صلیبی نیز مغولها به ایران حمله کردند و نیشابور آن زمان یک میلیون نفر جمعیت داشت و اولین «نظامیه» در آنجا تأسیس شد.اولین شهرک صنعتی دانشبنیان
خواجه رشیدالدین فضلالله در قرون هفتم و هشتم هجری اولین شهرک صنعتی دانش بنیان را در ایران بنا نهاد.مکتوب خواجه به فرزندش سعدالدین حاکم قناصرین که حاکی از اختتام ربع رشیدی است با 24 کاروانسرا و1500 دکان و سی هزار خانه، باغات، حمامات، انبارها، آسیاها، دکاکین کاغذ سازی، ضرابخانه باکارگران و صنعتگرانکه از هر شهر و مملکت در آنجا جمع کرده، با قراء قرآن و مؤذنین و حکما و دانشمندان که در کوچه علماء به آنها منزلداده شده بود، باشش یا هفت هزار نفر طلبه علم و پنجاه نفر طبیب هندی و چینی و مصری و شامی که هر یک از اینهاملزم هستند ده شاگرد تربیت نمایند با مریضخانه (دارالشفاء) با کحالها و جراحها و شکسته بندها که هر یک از ایشانپنج نفر شاگرد از نوکران خواجه دارند و به آنها تعلیم میدهند، و شرح حقوقی که نقدا و جنسا به تمام آنها دادهمیشود که البته برخی از این موقوفات در گسترهی سرزمینهای اسلامی پخش شدهبودند.
غفلت از 65 درصد اراضی زراعی کشور
90 میلیون هکتار از اراضی کشور ما اراضی مرتعی، 4/12 میلیون هکتار اراضی جنگلی، 51 میلیون هکتار مستعد برای زراعت و باغبانی و 4/11 میلیون هکتار سایر اراضی است. در حال حاضر فقط از 35 درصد پتانسیل اراضی کشور استفاده میکنیم.ظرفیت انرژیهای پاک در کشور
به لحاظ انرژیهای پاک در داخل کشورمان ظرفیتهای عظیمی از انرژی خورشیدی، بادی، آبی و... وجود دارد. فقط به عنوان نمونه در حد فاصل شهرهای خواف و سمنان یک دالان بادی وجود دارد که می توان با نصب توربینهای بادی چیزی بالغ بر 50 هزار مگاوات برق تولید کرد.ایران رتبه دهم جاذبههای تاریخی و رتبه پنجم جاذبههای طبیعی
صنعت گردشگری در ایران از ظرفیتهای بسیار بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است. بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری، ایران رتبه دهم جاذبههای باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبههای طبیعی را در جهان دارا است و یکی از امنترین کشورهای منطقه و جهان از لحاظ امنیت برای گردشگران خارجی است. با این حال درآمدهای حاصل از ظرفیت های توریسم در ایران بسیار اندک و ناچیز است.اقتصاد مقاومتی اقتصاد ریاضتی نیست
اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری سیاست های کلی آن را ابلاغ فرمودند: یعنی تکیه بر این ظرفیت و منابع درونی کشور و ملت ایران که موارد فوق تنها شمای کوچکی از آن محسوب میشود. اقتصاد مقاومتی به معنای انزوای سیاسی و یا اقتصاد ریاضتی نیست بلکه این اقتصاد نقطه عطفی در شکوفایی ظرفیت های داخلی با تکیه بر ساخت درونی قدرت است.اراده ملی و توافق نخبگی در اقتصاد مقاومتی
یکی از مهمترین الزامات اقتصاد مقاومتی عزم ملی و بسیج همگانی است. تنها و فقط یک اراده ملی و توافق نخبگی میتواند زمینههای باروری ظرفیت های درونی کشور را فراهم کند. اگر بخشی از نخبگان ما به جای توجه به این همه ظرفیت درونی شیفته زرق و برق های توخالی بیرون از کشور شوند و این شیفتگی به نوعی خودباختگی منجر شود نمی توان به تحقق اهداف روشن اقتصاد مقاومتی امیدوار بود. فضیل بن عیاض گوید: از امام صادق در مورد معامله با خلفای عباسی سوال کردم. حضرت جواب دادند: ای فضیل! [با اینان معامله نکن زیرا] به خدا قسم، ضرر اینان از کفار بیشتر است.در جای دیگری می فرمایند: "لَوْ لَاأَنَّ بَنِی أُمَیَّةَ وَجَدُوا مَنْ یَکْتُبُ لَهُمْ، وَ یَجْبِی لَهُمُ الْفَیْءَ، وَ یُقَاتِلُ عَنْهُمْ، وَ یَشْهَدُ جَمَاعَتَهُمْ، لَمَا سَلَبُونَا حَقَّنَا، وَ لَوْ تَرَکَهُمُ النَّاسُ وَ مَا فِی أَیْدِیهِمْ، مَا وَجَدُوا شَیْئاً إِلَّا مَا وَقَعَ فِی أَیْدِیهِم ؛ اگر کسانی پیدا نمی شدند که برای بنی امیه بنویسند و مالیات جمع کنند و برایشان بجنگند و در اجتماعات آنان حاضر شوند، هرگز نمی توانستند حق ما را بگیرند. اگر مردم آنان را با اموال و دارایی هایشان رها می کردند، چیزی جز آنچه در دستانشان بود به دست نمی آوردند.” یعنی نگاه صرف به بیرون و تکیه بر منابع دشمنان که در نهایت منجر به تقویت آنها می شود در شریعت اسلامی هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ سیاسی مردود است.بخش خصوصی خط مقدم اقتصاد مقاومتی
از سویی یکی دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی اعتماد به بخش خصوصی بر اساس سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی باید باشد. این مردم هستند که می توانند برنامهها و اهداف اقتصاد مقاومتی را محقق کنند و دولت تنها باید در مقام نظارت و تنظیم کنندگی قرار بگیرد. امروز با احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور انتظار این است که قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه کشور با در نظر گرفتن الزامات توامان سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و همچنین سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی تدوین و تنظیم شود. مجلس شورای اسلامی نیز بایستی همسو و همدل با دولت با پایش قوانین و اصلاح مواد و تبصره های قانونی که مانع از تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی می شوند نرم افزارهای قانونی و پشتوانه اجرایی این سیاست های کلی را فراهم کند. اجرای صحیح و بی وقفه اقتصاد مقاومتی در عین الگوسازی در منطقه قادر است جهان اسلام را نیز به حرکت درآورد. چرا که این الگو از اقتصاد در واقع یک شعبه از اقتصاد اسلامی است و ساخت درونی حکومت اسلامی را مستحکم می نماید.انشاءالله ابلاغ این سیاست های کلی و حیاتی با ایجاد یک اراده نخبگی و عزم ملی در داخل کشور و با همگرایی قوای سه گانه به نقطه عطفی در اقتصاد ایران و به تبع آن اقتصاد جهان اسلام تبدیل شود.
منبع مقاله : مشرق نیوز