شاخص های مدیریت جهادی در اقتصاد و فرهنگ:
- نگاه کارشناسانه و مدبرانه به مشکلات اقتصادی و معیشتی.
- توجه یه تولیدات داخلی و صادرات کالا.
- شناسایی نیازهای ضروری و اساسی مردم در خوزه اقتصاد.
- سوق دادن هدفمندی یارانه ها به سمت خدمات عمومی و ضروری مردم.
- نگاه واقعگرایانه به اقتصاد جهانی و چگونگی نحوه تعامل با دنیای خارج و رواب کشورها.
- شناسایی صحیح و به موقع از ظرفیت ها و امکانات و پتانسیل های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در داخل کشور.
- بهره گیری صحیح از منابع در داخل کشور (حامل های انرژی و ...).
- متناسب کردن قیمت ها با درآمد مردم.
- بالا بردن هزینه های کالاهای تجملاتی وارداتی (خودروهای لوکس و ...).
- توزیع عادلانه بر حسب نیاز در سطح کشور به منظور افزایش انگیزه در جهت حمایت از سیاستهای اقتصادی.
- ایجاد فرصتهای برابر برای تمام بنگاههای اقتصادی و سرمایه گذاران داخلی.
- سوق دادن تمامی ابزار فرهنگی کشور و رسانه های داخلی در تبلیغ و تشویق مردم به مصرف صحیح محصولات و تولیدات داخلی.
- بالا بردن ساعات بهره وری کار در سطح کشور (ادارات و کارخانجات و ...)
- کاهش تعطیلات رسمی.
- بالا بردن یرعت گردش سرمایه در کشور و توزسع تسهیلات.
- بالا بردن اشراف کامل دستگاههای نظارتی و کنترلی بر اقتصاد کشور.
- ایجاد فضای کامل امنیت اقتصادی برای سرمایه گذاران در اقتصاد داخلی.
- ایجاد سیستم های جدید با حفظ پتانسیل و آمادگی قبلی در جهت حل معضلات و مشکلات پیش بینی نشده در موضوعات اقتصادی.
- بالا بردن نقش بنگاههای خرد اقتصادی در داخل کشور جهت افزایش تولید.
- تصویب و تسهیل قوانین برای کارآفرینی و حمایت از تولیدات داخلی.
- نگاه ویژه به مناطق محروم و کم برخوردار به منظور ایجاد و برقراری عدالت اجتماعی و بالا بردن انگیزه های حمایتی مردم.
جهت مطالعه اصل مطلب اینجا را کلیک کنید
منبع : جامعه خبری تحلیلی الف www.alf.ir
واکاوی مدیریت جهادی:
قبل از پرداختن به اصل مطلب، ابتدا نگاهی داریم به بعضی از بیانات مقام معظم رهبری که ایشان در ضمن آن ها به روشنگری در باب "مدیریت جهادی" پرداخته اند:
- "با حرکت عادی نمی شود پیش رفت. با حرکت عادی و احیانأ خواب آلوده و بر خساسیت نمی شود کارهای بزرگ را انجام داد. یک همت جهادی لازم است. تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای ای کارها لازم است. باید حرکتی که می شود، هم علمی باشد، هم پر قدرت باشد، هم با برنامه باشد و هم مجاهدانه باشد" بیانات در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقامتی 20 اسفند 1392
- "روحیه جهادی لازم است. ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جایی که با روحیه ی جهادی وارد میدان شده، پیش رفته. این را ما در دفاع مقدس دیدیم. در جهاد سازندگی دیدیم. در حرکت علمی داریم مشاهده می کنیم. اگر ما در بخش های گوناگون، روحیه ی جهادی داشته باشیم، یعنی کار را برای خدا، با جدیت و به صورت خستگی ناپذیر انجام دهیم (نه ففط به عنوان اسقاط تکلیف)، بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت" بیانات در حرم مطهر رضوی 1 فروردین 1390
- "کار جهادی یعنی از موانع عبور کردن، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمان ها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادی است. کار را باید جهادی انجام داد تا انشاءالله خدمت خوبی انجام بگیرد" بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت 6 شهریور 1392
جهت مطالعه اصل مطلب اینجا را کلیک کنید
منبع : پایگاه اطلاع رسانی حوزه www.hawzah.net
شاخصه های مدیریت جهادی از دیدگاه قرآن:
- ایمان و اخلاص.
- اتحاد و وحدت.
- احسان و ایثار.
- اسنغفار از اسزاف.
- پرهیز از سستی.
- نظم.
- پرهیز از غرور و عجب.
- توکل.
- ذکر بسیار خدا.
جهت مطالعه اصل مطلب اینجا را مطالعه کنید
منبع : کیهان www.keyhan.ir
ابعاد و مولفه های مدیریت جهادی:
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس و اعضای شورای اسلامی، شهردار، معاونین و شهرداران مناطق مختلف تهران تاکید کردند:
در اداره کلان شهر تهران و همچنین در اداره کشور باید روحیه خدمت به مردم با نیت خدایی و با تکیه بر علم و درایت یا همان روحیه مدیریت جهادی حاکم باشد تا بتوان از مشکلات عبور کرد و به پیش رفت.
جهت مطالعه اصل مطلب اینجا را کلیک کنید
منبع : راسخون www.rasekhoon.net
مدیریت حهادی مطالبه حدی مقام معظم رهبری است:
مدیریت جهادی از مطالبات جدی مقام معظم رهبری است. علمی، پر قدرت، با برنامه و مجاهدانه کار کردن از محورهای سخنان مقام معظم رهبری بوده که با این موضوعات می توانیم روی مسائل مختلف عمیق فکر کنیم و نگاه کوتاه مدت نداشته باشیم.
جهت مطالعه اصل مطلب اینجا را کلیک کنید
منبع : باشگاه خبرنگاران www.yjc.ir
مدیریت جهادی مفهومی مغفول مانده:
مدریت جهادی، یادگاری است گران سنگ از دوران دفاع و حماسه که در آن، تهیه و تجهیز سرمایه های انسانی و مادی و برنامه ریزی فعالیتها و انجام اقدامات، همه در فضایی برگرفته از آموزه های اصیل دینی صورت می گرفته است و مهمترین ویژگی آن، ذوب اراده ی انسان در اراده ی الهی بوده و البته نماد این امتزاج عاشقانه، فرمانبری آگاهانه از ولی امر یا ولی فقیه زمان است.
جهت مطالعه اصل مطلب اینجا را کلیک کنید
منبع : قرارگاه فرهنگی مدیریت جهادی www.q-mj.ir
مدیر جهادی کیست؟ مدیریت جهادی چیست؟
(جهت مشاهده اندازه بزرگتر و دریافت فایل بر روی تصویر کلیک کنید)
با دبیرخانه دائمی مدیریت جهادی بیشتر آشنا شوید:
دبیرخانه دائمی مدیریت جهادی ذیل مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران و با هدف تولید ادبیات علمی و تخصصی و تبیین مفهوم و مدل فرهنگ و مدیریت جهادی در تیر ماه 1393 راه اندازی شد.
جهت آشنایی بیشتر با دبیرخانه دائمی مدیریت جهادی اینجا را کلیک کنید
ابعاد و مؤلفه های مدیریت جهادی:
یکی از مباحثی که در سال های اخیر در ارتباط با سبک زندگی در جامعه مورد توجه قرار گرفته شناخت جایگاه آن در ساختار مدیریتی جامعه اسلامی است. اگر دین را به عنوان راهبردی برای زندگی و شاخصی برای پایش کیفیت و ترسیم حیات مطلوب بدانیم، طبیعتاً مدیریت جامعه اسلامی و دینی هدف اصلی خود را پیاده سازی ارزشها در جامعه با افق تبدیل آن به کیفیت زندگی و راهبرد چگونگی دستیابی به این کیفیت و سبک زندگی می داند.
زمانی که مقام معظم رهبری از واژه سبک زندگی صحبت کردند، چنین استنباط شد که ایشان در پی بازگو نمودن نوعی از زندگی هستند که در قیل و قال دنیای صنعت و اطلاعات در حال محو شدن است. شیوه ای از زندگی که سعادت دنیا و آخرت در آن بنا شده است. بر این اساس روش زندگی مدیریتی بر اساس شاخص ها و ارزش های تجربه شده ی دفاع مقدس به نام مدیریت جهادی ارائه گردید تا احیاگر بسیاری از روش هایی باشد که در حال فراموشی هستند. سبکی که در کمال سادگی مملو از آرامش و هدایت گری است.
منظور از جهاد، صرفاً نبرد و مبارزه رودر رو نیست بلکه جهاد به معنای زندگی پویا، هدفمند و آمیخته با کار و تلاش مفید است که می تواند در عرصه های دفاعی، سازندگی، مدیریتی و رفع مشکلات بشریت باشد. با این مبنا می توانیم از پدیده ای به نام سبک زندگی جهادی سخن بگوییم.
ترویج سبک زندگی جهادی توسط مدیریت جهادی
در دنیای حاضر سبک های مختلفی برای زندگی وجود دارد اما جهادگران با اقتباس از دوران هشت سال دفاع مقدس و بهره مندی از تجربیات جهادی آن دوران شیوه ای را در پیش گرفته اند که به نام سبک زندگی جهادی معروف است. یکی از مباحثی که در سالهای اخیر درباره ارتباط سبک زندگی جهادی و تاثیرگذاری آن بر شرایط جامعه مطرح بوده است شناخت جایگاه سبک زندگی در ساختارهای مدیریتی جامعه اسلامی است.
یکی از وظایف و اهداف مهم حاکمیت و مدیریت در جامعه اسلامی شناخت سبک زندگی و معرفی آن به اجتماع و تبدیل آن به یک حرکت جاری در زندگی مردم است. این که سبک زندگی از کجا استخراج شود، موضوع مهمی است و طبیعتاً منابع و متون دینی از مهمترین منابعی هستند که چگونگی کیفیت دینی به زندگی بخشیدن را تامین می کند. وقتی به این منابع مراجعه می کنیم، متوجه می شویم که این منابع زندگی را با چند شاخصه هدفمندی، تحرک، پویایی و آگاهی تعریف می کنند. مهمترین روش برای پیاده سازی و معرفی این سبک به جامعه، حمایت و عمل به آن توسط مدیران دینی است.
مغایرت مدیریت جهادی با شیوه های تکنوکراتی مولود فرهنگ سرمایه داری
فرهنگ مدیریت جهادی با مصرفگرایی، اشرافیگری و شیوههای تکنوکراتی که مولود فرهنگ سرمایهداری است مغایرت دارد. تفکر سرمایهداری جامعه را به سمت مصرفگرایی و انحراف از مسیر آرمانهای انقلاب و عدالت سوق می دهد. این نکتهای بود که وفاداران مدیریت جهادی از آن دوری میکنند. برای تبیین سبک مدیریت جهادی ابعاد، الگوها، مؤلفه ها و فرهنگ مبتنی بر آن تشریح می گردد:
۱: الگوی مدیریت جهادی: تفاوت اصلی آن مدیریت جهادی با سایر نظام های مدیریت، پیش فرض ها و مبانی فکری آن مقتبس از مدیریت اسلامی است. برای مثال، کسب سود در مدیریت اسلامی و سایر نظام های مدیریت دارای اهمیت می باشد. ولی در سایر نظام ها حصول حداکثر سود به عنوان هدف اصلی مطرح است، در مدیریت جهادی سود به عنوان وسیله محسوب می شود. البته کسب سود حتی در مقیاس وسیع و کلان مذموم نیست و اگر از طریق قانونی، شرعی و با تلاش به دست آید جزء عبادات و فضیلت ها محسوب می شود. بنابراین مدیریت جهادی را نباید در مقابل سایر نظام های مدیریت قرار داد، بلکه مدیریت اسلامی بر شانه های مبانی فکری اندیشه اسلامی از سایر نظریه های مدیریت استقبال می کند و بهره برداری می نماید.
۲: فرهنگ و مدیریت جهادی: فرهنگ جهادی یک مفهوم کلی است که از جمله مصادیق آن دین محوری، ولایت مداری، ایثار، مردم گرایی، خودباوری، نوآوری، ماموریت پذیری و... می باشد. نظریه و عملکرد فرهنگ و مدیریت جهادی در مرتبه نخست بر جنبه های انسانی سازمان توجه دارد. فرهنگ و مدیریت جهادی را می توان عمل، فراگرد، پیامد یا حالتی دانست که برای تعالی انسان ها پدید می آید و این به نوبه خود به معنی پیش بردن، روان سازی رشد، متحول کردن فرصت ها، کامل کردن، برتری بخشیدن یا بالا بردن امور انسانی است.
۳: ابعاد و مولفه های مدیریت جهادی: مهم ترین ابعاد و مؤلفه های مدیریت جهادی را می توان به شرح زیر ارائه نمود:
الف: بعد ساختاری(دارای مؤلفه هایی نظیر: مدیریت برای خدا، مدیریت ولایتی، انعطاف پذیری ساختار، تشکیلات مناسب با شرایط)
ب: بعد رفتاری(دارای مؤلفه هایی نظیر: خودباوری، پرکاری، تحول آفرینی، پویایی، سختکوشی، سرعت عمل در کارها )
ج: بعد زمینه ای(دارای مؤلفه هایی نظیر: مشارکتپذیری، قناعت، نهادینه کردن اخلاق و ارزشهای دینی در محیط کار واهمیت دادن به بیتالمال)
بر این اساس فرهنگ و مدیریت جهادی دارای یک اصل محوری و بنیادی است که آن تاکید تام بر معنویت و ارزشهای اخلاقی- اسلامی- انسانی است. در واقع، مدیریت جهادی بدون معنویت وجود نخواهد داشت. امروزه با پیشرفت های علم تاثیر معنویت بر شاخص های کارآمدی و کارایی، سلامت سازمانی، خدمت دهی مناسب، بهره وری، تکریم و... بر هیچکس پوشیده نیست.
مدیریت جهادی کارگزار اجرایی تحقق «الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت»
بنا به تعبیر مقام معظم رهبری « اگر مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای جهانی، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد.» بر این اساس مدیریتی جهادی همتی مردانه می طلبد و داستان پر فراز و فرودی دارد.
بی شک مهمترین روش برای پیاده سازی و معرفی این سبک به جامعه، عمل به آن و حمایت توسط مدیران کشور است که باید تک تک برای رسیدن به این مهم برنامه ریزی کنند و نیازی به نیروی کنترل کننده نداشته باشند، چرا که در سایه برنامه ریزی صحیح و پیاده سازی توسط مدیران، این سبک مدیریتی از طریق عمل آن ها در جامعه تسری می یابد و تبدیل به سبک حاکم شود. در الگوی «مدیریت جهادی» نهادستیزی و تجربه ستیزی به اسم انقلابی گری و آرمانگرایی و عدالتطلبی هیچ جایگاهی ندارد.
اجتناب از سیاستزدگی به معنای ارجحیت منافع و مصالح ملی بر منافع فردی و جناحی از دیگر شاخصههای مدیریت جهادی است. مدیریت جهادی غایت خود را اثبات «کارآمدی دین در اداره جامعه» میبیند و کارگزار اجرایی تحقق «الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت» است.
انقلاب اسلامی و مدیریت جهادی:
براساس گفتمان رهبر معظم انقلاب فرآیند تحقّق هدف هاى اسلامى درپنج گام مهندسی شده است. این مراحل یا یا اهداف عبارتند از: 1. انقلاب اسلامی2. نظام اسلامی3. دولت اسلامی 4. کشوراسلامی5. دنیای اسلامی یا تمدن نوین اسلامی.[1]براساس بیانات رهبر معظم انقلاب، انقلاب اسلامی در حال حاضر در گام سوم، یعنی ساخت دولت اسلامی قرار دارد. ساخت نظام اسلامی در ابتدای انقلاب و براساس آرمان ها و اهداف بنیان گذار انقلاب که برگرفته از منابع اسلامی بود، با موفقیت انجام شد، اما این سوال مطرح می شود که چرا علی رغم سپری شدن سه دهه از انقلاب اسلامی هنوز گام سوم تحقق نیافته است؟ بیتردید در این روند وقتی نقش عوامل مختلف برای این منظور بررسی می شود دلالت براین حقیقت دارد که از انگیزه مردم در حفظ و تدوام و تعمیق انقلاب، نقش رهبری در هدایت کلان آن، وجود منابع و ظرفیت های نظام و سرمایه انقلاب در تحقق بخشی گام سوم کاسته نشده است. در این میان، به نظر می رسد حلقه مفقوده این روند، نوع و سبک مدیریت بوده که با فراز و نشیبهایی روبرو بوده است.
الف) سبک های مدیریت در فرایند انقلاب اسلامی
1. سبک مدیریت غیرجهادی با ویژگیهایی نظیر:
1-1. دارای مبانی برون دینی و برون مرزی
2-1. تصلب در اعمال روش های علمی در مدیریت بدون لحاظ تعهد و معنویت
3-1. سود محوری
4-1. خاصگرایی و نداشتن باور عمیق به توان سایر منابع انسانی
5-1. رفاه طلبی و عافیت طلبی
6-1. عدم دغدغه مردمی و درد مردم نداشتن
7-1. نگاه به مدل های مدیریتی رایج غربی
8-1. بی توجهی و عدم باور به عدالت اجتماعی
2. سبک مدیریت جهادی با ویژگیهایی نظیر:
1-2. مبتنی بر تفکر اسلام ناب و تلاش برای گسترش ارزشهای دینی
2-2. محصول و مولود انقلاب اسلامی
3-2. تکلیف گرایی معطوف به نتیجه
4-2. عقلانیت و درایت محور توأم با اخلاق و معنویت
5-2. دانش پایه همراه با تعهد و برخورداری از نیروی انسانی متعهد، متخصص و با انگیزه
6-2. آرمان گرای واقعبینانه
7-2. ایثار و اخلاص و تقید به اخلاق اسلامی در فعالیتهای سازمانی
8-2. باور عمیق به توانایی فردی، گروهی و ملی و اعتماد به جونان و برقراری ارتباط سالم و سازنده میان مردمی و مسئولین جهادی
9-2. کار و تلاش بی فقه با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت و قرار دادن رضای حق در انجام کارها، تلقی عبادت از کار،
10-2. استفاده از همه ظرفیتها و راه های میان بر برای رسیدن به هدف
11-2. روحیه مبارزه با فقر و عشق به محرومان
ب) ضرورت مدیریت جهادی در دهه چهارم انقلاب
1. قرارگرفتن در مرحله ساخت دولت اسلامی
2. درس آموزی و عبرت از کارکرد مدیریت های غیرجهادی در فراز نشیب روند انقلاب اسلامی
3. ضرورت کاهش فاصله رشد و پیشرفت با رقبای جهانی
4.ضرورت تحقق اهداف مندرج در سند چشم انداز
5. عبور از انباشت مشکلات در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی
6. مقابله با فشارهای بی سابقه قدرت های سلطه گر
7. تداوم ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی
8. اقتضای اقتصاد مقاومتی
9. و .....
ج) موانع مدیریت جهادی
1. عدم درک لازم از ابعاد، ماهیت و ضرورت های مدیریت جهادی بویژه در دهه چهارم انقلاب
2. وجود رویکردهای متعارض و بی اعتقاد به مدیریت جهادی و نفوذ تفکرات وایده های روشنفکری غرب گرا
3. عملکرد برخی از مدیران منتسب به نیروهای ارزشی و سوء استفاده مخالفان مدیریت جهادی
4.وجود غفلت ها در میان مسئولان و بی توجهی به دغدغه ها و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب
5. عدم بازتولید صحیح ایده و تفکر جهادی از دهه 1370 به بعد توسط مسئولان، نخبگان، رسانه ها و مراکز علمی، پژوهشی و آموزشی
6. و....
د) مصادیق مدیریت جهادی
1- اقدامات جهادی در محرومیت زدایی از روستاها و مناطق محروم در ابتدای انقلاب
2- مدیریت هشت ساله دفاع مقدس
3- محرومیت زدایی با طرح جهاد سازندگی پس از سالهای دفاع مقدس
4- مدیریت بحران های طبیعی مثل زلزله بم
5- پیشرفت فن آوری هسته ای، نانو تکنولوژی، سلول های بنیادی، هوا و فضا و...
6- و....
و) دستاوردهای مدیریت جهادی
1- افزایش کارآمدی حکومت دینی و نظام اسلامی در اداره جامعه.
2- ارتقائ ضریب امنیت ملی از طریق کسب رضایتمندی مردم.
3- تولید قدرت نرم در ابعاد مختلف و خنثی سازی تهدیدات نرم
4- شکوفا سازی خلاقیت های فردی و نوآوری.
5- شناخت و به فعل رساندن ظرفیت های نهفته.
6- نقش آفرینی بیش از پیش مردم در فرآیند پیشرفت و توسعه.
7- حاکمیت یافتن روحیه ایثارگری و باورها و آموزه های اسلامی
8- و...
پیوست؛ مقالات برگزیده انقلاب اسلامی و مدیریت جهادی
فهرست
مقاله اول؛ فرهنگ جهادی در اندیشه امام خمینی... 4
مقاله دوم؛ مدیریت جهادی تجربهای موفق در جمهوری اسلامی ایران.. 8
مقاله اول؛ فرهنگ جهادی در اندیشه امام خمینی
گنجینه گهربار بجای مانده از فرمایشات خردمندانه حضرت امام بستر اصلی را برای بازیابی معیارها و جهت گیریهای مبنایی وزارت جهاد کشاورزی در زمینه های مختلف فراهم می کند. به همین سبب شناخت ابعاد و زوایای گوناگون روحیه جهادی از منظر بانی آن همیشه و خاصه در شرایط فعلی پس از ادغام و تحولات حاصل از آن ضرورتی است انکارناپذیر. به این منظور ما در مقاله حاضر با سیری اجمالی در گستره افکار امام عظیم الشان به تشریح فرهنگ جهادی بعنوان طریقتی نوین عناصر اساسی آن جهت گیریها و بایسته های آن و بطور کلی معیارهای بنیادین این فرهنگ پرداخته ایم.
کلام اول
قل انما اعظکم بواحده آن تقوموا لله مثنی و فردی
اندیشه های تابناک حضرت امام ـ بزرگ جهادگر عصر ما ـ در زمینه فرهنگ و روحیه جهادی گنجینه گرانبهایی برای نیل به توفیقات مضاعف و فزاینده جهاد کشاورزی است. به همین علت می توان گفت ژرف نگری در رهنمودهای امام راحل منشور حرکت و تلاش جهادگران را در مسیر زندگی شغلی شان بخوبی نمایان می کند. این مهم بعلاوه تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت تقویت فرهنگ جهادی ما را بر آن داشت تا با کالبد شکافی فرامین حضرت امام از سال 58 تا 68 معیارهای بنیادی این فرهنگ عناصر اساسی جهت گیریهای کلی و بایسته های آن را استخراج و ارائه نمائیم. امید است در این زمینه توفیق لازم حاصل شده باشد.
فرهنگ جهادی طریقتی نوین
در نخستین صبحگاهان پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی که نسیم تحول و امید و سرافرازی و آبادانی ملت و کشور وزیدن گرفت و بیرق استقلال و آزادی بر بامسرای این دیار به اهتزاز درآمد جهادگر بزرگ امت ما ـ خمینی کبیر ـ بانگ سازندگی و نوسازی سرداد و فریاد برآورد که “خرابیها زیاد هست و ما باید به همت ملت آن خرابیها را ترمیم کنیم.... همه قشرهای ملت زن و مرد پیر و جوان دانشگاهی و دانشجو مهندسان و متخصصان شهری و دهاتی همه با هم باید تشریک مساعی کنند و این ایران را که خراب شده است بسازند... و سازندگی و جهاد سازندگی را شروع کنند. ” این فرمان آغازی بود بر طریقتی نوین بنام “فرهنگ جهادی” که با دم مسیحایی خورشید جماران پی ریزی شد و طی سالیان چند در پیچ و خم حوادث و رویدادهای بیشمار انقلاب و در عرصه ها و میادین مختلف خدمت رسانی به مناطق محروم و دفاع مقدس و در کوران عداوتهای ضد انقلاب و شهید و مجروح شدن جمعی از جهادگران شجاع این فرهنگ نوین سازمانی چنان تکوین تکمیل و صیقل یافت که متمایز و برتر از همه فرهنگهای سازمانهای سنتی و وارداتی و ناکارآمد پیشین گردید.
عناصر اساسی فرهنگ جهادی
فرهنگ جهادی بر سه عنصر کلی و اساسی استوار است که بدون این عناصر شاکله وجودی آن از میان می رود. این عناصر عبارتند از:
اول) عشق به ارزشهای مقدس اسلام ناب محمدی اسلامی که به زعم امام راحل “غرب و در راس آن آمریکای جهانخوار و شرق در راس آن شوروی جنایتکار را به خاک مذلت خواهد نشاند. (که خوشبختانه شوروی سابق چنین شد و آمریکا نیز چنین خواهد شد) اسلامی که پرچمداران آن پابرهنگان و مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن ملحدان و کافران و سرمایه داران و پول پرستانند. اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه قدرتمندان بازیگر و مقدس نمایان بی هنرند”
در فرهنگ جهادی اسلام راستین اسلام ناب محمدی است و به لحاظ همین ویژگی است که حضرت امام خطاب به حاملان این فرهنگ می فرماید: “فرزندان عزیز جهادی ام ! به تنها چیزی که باید فکر کنید به استواری پایه های اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم است”
دوم) عشق به امام و ولایت در تار و پود فرهنگ جهادی اطاعت از امام و ولایت موج می زند و چنان شور و نشاطی در وجود جهاد گران ایجاد می کند که چون رایحه دل انگیز جنه الماوی شیفتگانش را مجذوب خود می نماید بطوریکه با هر فرمان او سر از پا نشناخته و چون پیروان موسای کلیم به هر بحر و بر پرخطری پا می نهند. از سازندگی روستاها و سنگر سازی دفاع مقدس و بازسازی مناطق جنگ زده گرفته تا خطه های سیل زده زلزله زده و محروم واقصی نقاط دور افتاده عرصه گامهای مستحکم و سازنده آنان است.
براستی که تعبیر دل نشین “از تو به یک اشاره از ما بسر دویدن” مصداق بارز چنین فرهنگی است. چنانکه رهبر معظم انقلاب نیز بر این نکته تصریح فرموده اند که جهادگران عاشق امامند و رگ جانشان به امام وصل است.
به همین علت بود که حضرت امام از همان ابتدا نماینده ای از سوی خود در میان جهادگران تعیین کردند که نقش اساسی در برقراری ارتباط متقابل و استحکام و استقرار فرهنگ جهادی ایفا نموده است
سوم) عشق به خدمتگزاری خالصانه بدون شک شیفتگی به اسلام ناب و ولایت بستر ساز عشق دیگری است که همان “خدمتگزاری به مردم” می باشد. چرا که در فرهنگ جهاد کار نه فقط یک وظیفه صرف اداری بلکه امری مقدس و عبادی شمرده می شود. در حقیقت فلسفه اجرایی همه سیاستها طرحها برنامه ها و پروژه های سازمانی در فرهنگ جهاد خدمت خالصانه و صادقانه به مردم خصوصا محرومان و مستمندان است. به همین سبب در فرهنگ جهاد خدمت خالصانه به بندگان خدا و رفع مشکلات و مصائب آنان و تامین نیازهای اساسی شان عبادت محسوب می گردد.
چنانکه کارنامه درخشان این فرهنگ حاکی از آن است که وجب به وجب نقاط دورافتاده و ناشناخته و محروم این مرز و بوم مزین به تلاش �� پیکار جهادگران میباشد. بطوری که ستمدیدگان و خان گزیده ها و روستائیان عزیز هنوز خاطرات خوش آن دوران را در محافل خود زمزمه می کنند.
براستی چه زیبا امام بزرگوار در آخرین پیام خود عنصر خدمتگزاری جهادگران را توصیف کرده است: “عشق جهاد در خدمت به اسلام و مردم چشم دل عشاق خدمت به دین و مردم را روشن نموده است. شجاعت دلیرمردان و شیرزنان جهادی مان در جهادمان علیه کفر و بیداد زبانزد خاص و عام است. وسعت دامنه گذشت و ایثار مردان و زنان جهاد جنگ و صلح بزرگ و کوچک فقیر و غنی این مرز و بوم را فرا گرفته است”
جهت گیری های بنیادی فرهنگ جهادی
براساس رهنمودهای حضرت امام دو جهت گیری اساسی برای فرهنگ جهادی وجود دارد که جهادگران می بایست همه فعالیتها و برنامه های خود را معطوف به آن دو نمایند.
1 ـ جهت گیری اعتقادی: در عرصه اعتقادی فرهنگ جهاد در مسیر استوار کردن و ترویج و تحکیم اسلام ناب محمدی (ص) پیش می رود. تا آنجا که حضرت امام خطاب به فرزندان جهادی خود می فرمایند به تنها چیزی که باید فکر کنید استواری پایه های اسلام ناب محمدی (ص) است.
به همین علت امام بزرگوار کرارا حاملان فرهنگ جهاد را توصیه به خودسازی اخلاص در کارها جهاد با نفس و پرهیز از انحراف نموده اند. بنابراین جهت گیری اعتقادی مهمترین نوع جهت گیری در فرهنگ جهادی است و معیار اصلی سنجش ارزشی بودن و قداست فعالیتها و هر نوع رفتار سازمانی بحساب می آید.
2 ـ استقلال واقعی: حضرت امام همواره بر بریدن رگه های وابستگی به خارج و خود کفا کردن کشور که همان استقلال واقعی است بخصوص در بخش کشاورزی و امنیت غذایی تاکید نموده اند. در حقیقت امام راحل سمت و سوی همه سیاستها و برنامه های فرهنگ جهادی را از بعد اجرایی تنها و تنها نیل به خودکفایی و استقلال می داند نه چیز دیگر. چنانکه در آخرین پیام خود خطاب به جهادگران فرموده اند: “امیدوارم که از سیاست صحنه های سخت نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی عبور کنید که اگر ایران را بر پایه استقلال واقعی پایه ریزی نکنیم هیچ کاری نکرده ایم” در جای دیگر می فرمایند: “ما باید خودکفا بشویم در همه چیز منجمله در قضیه کشاورزی” و باز در جای دیگر تاکید می کنند: “مسئله کشاورزی در کشور ما در راس امور است. به حمدالله مملکت از نظر منابع طبیعی همه چیزش خوب است. آب و زمین خوب دارد و مردمش آگاه و در فکر کشاورزی هستند” و “آن عده ای که می گویند از نظر کشاورزی نمی شود خودکفا شد اطلاع دقیق ندارند” بطوریکه “ایران می تواند یکی از استانهایش مال خودش را کفاف بدهد و مابقی صادر شود”
بایسته های فرهنگ جهاد
حال باید دید چگونه می شود هم عناصر اساسی فرهنگ جهاد را حفظ نمود و هم جهت گیریهای اعتقادی و اجرایی آن را جامه عمل پوشاند. به این منظور نیز می توان با غور در گلشن اندیشه های پر فیض امام راحل بایسته های زیادی را استخراج و بعنوان ملزومات فرهنگ جهادی ارائه نمود که بی تردید جهادگران یا حاملان این فرهنگ تنها با تمسک به این بایسته ها می توانند هم بر توفیقات اعتقادی خود یعنی استواری پایه های اسلام ناب محمدی بیفزایند و هم توفیقات اجرایی خود را که نیل به استقلال و خودکفایی است افزایش دهند. برخی از این بایسته ها از منظر امام عبارتند از:
1 ـ توجه داشتن به خدا و اخلاص در کارها
2 ـ خودسازی و جهاد با نفس یا جهاد اکبر در کنار تلاش و سازندگی
3 ـ پرهیز از انحراف تخریب شلوغ کاری و امور خلاف مصلحت اسلام و انقلاب
4 ـ داشتن روحیه اخوت اسلامی و همه با هم برای پیشبرد امور (به عبارت دیگر توجه به اصل مشارکت و مردم گرایی دینی)
5 ـ رعایت قانون و انجام وظیفه و اجتناب از تداخل در سایر امور
6 ـ تلاش بی وقفه و مستمر در کارها
7 ـ داشتن روحیه گذشت ایثار و فداکاری
8 ـ سنگرساز بی سنگر بودن در عرصه جنگ و دفاع (متناسب با شرایط و در عرصه های گوناگون)
9 ـ اشتیاق خدمت به اسلام و مسلمین بخصوص محرومان جامعه
10 ـ داشتن روحیه شجاعت و دلیری در انجام کارها
11 ـ تلاش و پیکار بر علیه فقر و تنگدستی و رذالت و ذلت
12 ـ کوشش برای نیل به آزادی واستقلال و خودکفایی واقعی بویژه در بخش کشاورزی
13 ـ داشتن روحیه شور و نشاط اسلامی در کارها
14 ـ آشنایی با علوم جدیدی که برای خدمت به مردم و آبادانی مملکت مفید است
15 ـ اعتقاد به اولویت کشاورزی در توسعه کشور
16 ـ الگو و نمونه شدن جهادگران برای سایر جوانان مسلمان و متعهد
17 ـ انجام بیشترین خدمات با کمترین امکانات (خدمت بیشتر توام با صرفه جویی در بیت المال)
18 ـ اطلاع رسانی اقدامات ارزنده فرهنگی و عمرانی از طریق صدا و سیما
19 ـ بهره مندی از جمیع عوامل تاثیرگذار از جمله رسانه ها و نفوذ روحانیون برای جلب توجه و اعتماد مردم
20 ـ تقویت روح ایمان در میان مخاطبان
21 ـ اجتناب از دلسردی در هنگام بروز کسری بودجه یا مشکل در امور
22 ـ نجات مظلومین از ظلم و گرفتاری
23 ـ کوشش جهت انجام کارهای بسیار خوب و عالی برای اسلام و مسلمین
24 ـ عبادت شمردن خدمت به مستمندان و محرومان جامعه
کلام آخر
کلام آخر اینکه بنظر حضرت امام که بانی و مبتکر اصلی فرهنگ و روحیه جهادی در عصر حاضر است جهاد شمایل دنیای آزادی واستقلال در عرصه کار و تلاش و پیکار علیه فقر و تنگدستی و رذالت و ذلت است.
همین فرهنگ جهادی بود که بزرگترین آبرو را به انقلاب اسلامی داد و باز همین فرهنگ بود که نهال انقلاب را در روستاها و شهرهای دورافتاده به گةل نشاند.
لذا نباید تردید به خود راه داد که بازگشت به فرهنگ جهادی ضرورتی است انکارناپذیر بطوریکه بارها این مهم توسط رهبر معظم انقلاب نیز مورد تاکید قرار گرفته است. چنانکه معظم له در یکی از سخنرانی های خود قبل از ادغام این وزارتخانه توصیه فرمودند که ارزشهای جهادی در وزارتخانه جدید حاکم شود و باز در سخنرانی دی ماه سال 82 خود ضمن یادآوری این نکته که “آنچه انقلاب اسلامی به مردم ما داد فرهنگ جهادی بود. فرهنگ جهادی در همه صحنه ها و عرصه ها به کار می آید و در زمینه کارهای زیربنایی کشاورزی و دامداری و امثال اینها هم از اول انقلاب روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد” تاکید نمودند که “ما این روحیه را باید حفظ کنیم. این روحیه با کارعلمی و نظم تشکیلاتی هیچ منافاتی ندارد بلکه اتفاقا کار علمی را هم همین روحیه جهادی بهتر میکند... آن جایی که حرکت و روح جهادی وجود دارد انسان در ایمان آرمان و خدمت به دیگران حل می شود و خود را فراموش می کند. این روحیه را باید در جامعه تقویت کرد. کشاورزی و دامداری ما با این روحیه رونق واقعی خود را پیدا خواهد کرد. ” فرمایشات مقام معظم رهبری حاکی از نگرانی ایشان در این زمینه است. این نگرانی که به وضوح می توان در سخنرانی دی ماه سال 82 معظم له مشاهده کرد.
امید است مجموعه قوانین ساختارها و بسترهای سازمانی و پرسنلی در وزارت جهاد کشاورزی چنان تدوین و تعریف شوند که هر روز بیش از گذشته روحیه جهادی در این تشکیلات و نظام بوروکراسی کشور تقویت گردد.
در پایان با ذکر دو توصیه از سفارشات و وصایای حضرت امام مطالبم را به پایان می برم:
الف) امیدوارم که از سیاست صحنه های سخت نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی عبور کنید که اگر ایران را بر پایه استقلال واقعی پایه ریزی نکنیم هیچ کاری نکرده ایم.
ب) وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال با همه ابعادش به پیش و بی تردید دست خدا با شماست اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید.
منابع و مآخذ
1 ـ فرمایشات حضرت امام از صفحات متعدد “کتاب امام خمینی (ره) و جهاد سازندگی” ـ تالیف غلامرضا خارکوهی ـ چاپ موسسه تنظیم و نشر آثار امام نقل شده است.
2 ـ فرمایشات مقام معظم رهبری از “کتاب ده سال تلاش” (چاپ وزارت جهاد سازندگی) و “مجله پیام جهاد کشاورزی” ـ شماره 25 نقل گردیده است.
مقاله دوم؛ مدیریت جهادی تجربهای موفق در جمهوری اسلامی ایران[2]
چکیده :
با صدور فرمان حضرت امام در تاریخ 26 خرداد 1358، انبوه امت همیشه در صحنه، متشکل از اقشار مختلف مردم، اعم از زن و مرد، پیر و جوان، کارمند، نظامی، روحانی و دانشجو به دعوت آسمانی آن حضرت لبیک گفته و جهادی برای ترمیم خرابیهای روستاها تشکیل دادند. جهادگران با عشق به ولایت و خدمت به مردم مسلمان و به منظور تحقق آرمانهای آن بزرگوار در همه صحنههای انقلاب حضور یافتند.
جهاد سازندگی با توجه به نحوه تشکیل و فعالیت خود ویژگیهای خاص دارد که در جایی دیگر اتفاق نیفتاد. این ویژگی در تمامی ارکان جهاد از جمله نظام مدیریتی جهاد نیز تحقق یافت. مدیریت جهادی متأثر از فرهنگ جهادی میباشد که به صورت یک رفتار در جهاد سازندگی بروز نموده است. از ویژگیهای مدیریت جهادی میتوان مسئولیتپذیری، پرکاری و سخت کوشی، احساس رضایت از خدمت به مردم، رعایت شئونات اسلامی و اخلاقی در رفتار با ارباب رجوع، اخلاص و دهها مورد دیگر را نام برد.
مدیریت در جهاد در قالب یک نظام شورایی به وجود آمد. این شورا سه عضو داشت و به همراه نماینده امام در جهاد سازندگی نظارت بر کارهای جهاد را بر عهده گرفتند. از بدو تأسیس جهاد سازندگی تاکنون تحولات کارکردی و در نتیجه تحولات مدیریتی فراوان داشته است که هدف این مقاله تبیین کردن ویژگیهای مدیریتی آن میباشد.
برای تحقق اهداف مقاله سعی شده است از تجارب شخصی نویسنده و سخنان شخصیتهای کشوری در خصوص جهاد استفاده گردد. در این رابطه مقاله به چهار بخش تقسیم میشود. پس از مقدمه در بخش اول، ویژگیهای مدیریت جهادی در بخش دوم آورده میشود. بخش سوم به معرفی مدل مدیریت جهادی می پردازد.نتیجه گیری و پیشنهادها در بخش چهار بیان میگردد.
1- مقدمه
بعد از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی ایران، رهبر کبیر انقلاب با فرمانی تاریخی مردم را به جهاد خواند، به جهادی برای ساختن ویرانهها، برای زدودن جهلها، به جهاد علیه نظام استثماری حاکم بر روستا، علیه ستم، علیه غارت و چپاولی که سالهای سال بر جان روستاها رفته بود. جمعی از مردم مسلمان و متعهد و برومند ایران اسلامی به قصدقربت و در جهت خدمت به قشر مستضعف و محروم راهی روستا شدند. جهاد، مرکزی برای پرورش انسانها و رشد نیروهای مؤمنی که آمادگی داشتند که در تخصصهای بالا و تعهدهای فراوان کار کنند تبدیل گردید. نیروهای مؤمن به انقلاب با انگیزههای ارزشی و انقلابی به جهاد سازندگی پیوستند و در شکل آن تأثیر گذاشتند و روحیه خاص در آن ایجاد کردند. بطوری که رهبر انقلاب فرمودند: "جهاد سازندگی از معجزات انقلاب اسلامی و از ارجمندترین دستاوردهای انقلاب است."(روابط عمومی، 1359: 7)
هر چند که در ابتدای کار نه سازمانی بود و نه مدیریتی متشکل، ولی پس از زمانی کم، جهاد انسجام لازم خود را بدست آورد. و نظام مدیریتی جهاد شکل گرفت. اساس مدیریت در نظام جهادی بر پایه رهبری و هدایت انسانها به سوی وظایف خودشان و به سوی سازندگی پایهگذاری شد. مدیران در جهاد وظیفه هدایت، رهبری و نقش سوق دادن انگیزه هارا برای کار و تلاش داشتند. مدیران جهادی در همه عرصهها و زمینهها، تلاش خود را بر این گذاشتهاند که با امر رهبری و اطاعت از رهبری در تمام صحنههای حساس انقلاب حضور رسانند و به عنوان بازوی انقلاب باشند. مدیران جهاد از متن جامعه برخاستند و به همین جهت رابطهای عمیق با بقیه جامعه داشته و از این عامل به بهترین نحو در اجرای کارهای جهاد بهرهبرداری کردند. ارزشهایی که مدیران جهادی به وجود آوردند توانسته تمایز آنها را از دیگر ادارات و سازمانها ایجاد کند. در این رابطه است که نظام مدیریتی جهاد از تمامی لحاظ میتواند به عنوان الگویی مناسب برای سازمانها و دستگاههای اجرایی کشور قرار گیرد. اکثر مسئولین همیشه جهاد را مورد تأیید قرار دادهاند. بطوری که حضرت امام در آخرین پیام خود خطاب به جهادگران فرمودند:
" عشق جهاد در خدمت به اسلام و مردم چشم دل عشاق خدمت به دین و مردم را روشن نموده است." (ایروانی،1379 : 25)
برای نشان دادن دیدگاه مسئولین کشور نسبت به جهاد، سخنان بعضی از آنها ارائه میشود. مقام معظم رهبری خطاب به جهادگران فرمودند:
" جهاد سازندگی به حقیقت یکی از زادههای انقلاب است و برکات آن در جنگ و صلح، در دفاع و سازندگی برای همه مشهود بود و امیدوارم که روز بروز این نهاد مقدس تقویت شود."
2- ویژگیهای مدیریتی جهاد
تاریخچه تشکیل جهاد سازندگی نمایانگر رهیافتهای جدید مدیریتی است که منجر به تحولات شگرفی در عرصه مدیریت کلان و مدیریت میانی جامعه گردیده است. عملکرد مثبت جهاد در مقایسه با سایر دستگاههای اجرایی مؤید این نظریه است.
مدیریت جهادی چه ویژگیهایی دارد که توانسته الگو برای سایر دستگاههای اجرایی شده و این نهاد را نسبت به دیگر دستگاهها متمایز نماید؟ مقام معظم رهبری در دیدار با جهادگران در تاریخ 20/11/76 در مقابل ویژه گیهای مدیریت جهادی بعضی از آفتهای سازمانهای دولتی را چنین دسته بندی کردند:
1- عدم احساس مسئولیت در اجرای مجموعهها
2- غلط بودن شکل چیدن افراد
3- پرداختن مسئولان سطح بالا به خود
4- عدم ارتباط مناسب سازمانی بین مدیران با کارکنان
و اما خصوصیت مدیر جهادی برخاسته از مکتب و مفاهیم اعتقادی او است. این ویژگیها منبعث از ارزشهای اسلامی میباشد. بطور معمول در جهاد، باتقواترین و متخصصترین افراد در ردههای مدیریت برگزیده میشوند.
از جمله دلایل توفیق مدیر جهادی، درک ضروریات و نیازهای جامعه بوده و با سرعت و آیندهنگری، کار جهاد را انجام دادن است. مدیریت همراه با روح معنوی و دینی و شعور انقلابی که توانسته الگو برای سایر دستگاههای اجرایی شود. مقام معظم رهبری درباره خصوصیات جهاد در مصاحبهای فرمودند:
" از ویژگی جهاد سازندگی جوان بودن آن است زیرا جوانی یک حالت درخشندگی دارد. گرچه جوان تجربه ندارد اما یک چیزی معادل تجربه دارد و آن عبارت از شور و شوق و احساس و گستاخی و خطرپذیری است.
از خصوصیت جهاد این است که مقرراتی برای خودش پیدا کرد و این مسأله خیلی حائز اهمیت است."
بطور کلی ویژگیهای مدیریتی جهاد را میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد.
1-2- مدیریت برای خدا:
در مدیریت برای خدا ضمن اینکه دو اصل عدم تقدم برخدا و رسول و همچنین ایمان به آخرت محور اندیشهها و کارها قرار میگیرد، رفتارهای مدیر در کلیه شئون با یکدیگر تزاحمی نداشته و در کلیه وضعیتها با هم هماهنگ بوده و حرکات با یکدیگر تعامل مثبت دارند. یک مدیر الهی مسئولیت را به عنوان امانت الهی میداند و به دنبال رضایت اوست.
حضرت امام در جمع مسئولین جهاد میفرمایند که برای خدا به بندگان خدا خدمت کنید و ثنا و اجر را از او طلب کنید که او جزای شما را و اجر شما را عطا میفرماید. آن چیزی ک حجم عمل را زیاد میکند ولو حجم مادیش کم است و آن لله بودن و اخلاص است. لذا یکی از خصوصیات مدیرجهاد، اعتقادی کار کردن و کار برای خدا و تلاش برای زدودن فقر و محرومیت از روستاها است. او با اخلاص و تقوا و احساس رضایت از خدمت به مردم و روحیه کار بدون چشم داشت، کار میکند. کار برای او عبادت است.
مدیریت جهاد، مدیریت ایثاری و داشتن هدفی والا و برتر از اهداف مادی است. هیچ یک از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و حتی وضعیت خانوادگی، او را از مسیر اصلی دور نمیکند. او اولویت کار جهاد را بر کار خانواده قرار میدهد. در این رابطه است که حضرت امام در خرداد سال 59 خطاب به جهادگران میفرمایند:
" همه احساس میکنند این زحمتهایی که میکشند نظیر همان جوانهایی که در صدر اسلام زحمت میکشیدند که دنبال این نبودند از مردم اجرتی بگیرند، است."
مقام معظم رهبری نیز به جهادگران این گونه خطاب فرمودند:
" مدیران جهاد این احساس را دارند که برای به نوا رساندن انسانهای بینوا رنج میبرند و آن روستایی محروم و بینوا از تلاش آنها لذت میبرند."
2-2- مدیریت ولایتی:
از آنجاییکه تأسیس جهاد بر مبنای فرمان ولی فقیه و رهبر انقلاب میباشد، اطاعت و تبعیت از ولایت فقیه و التزام عملی به آن از اولین و مهمترین خصوصیت مدیریت جهادی است. این اعتقاد از طریق دفتر نمایندگی ولایت فقیه در جهادسازندگی نهادینه شد.
3-2- انعطاف پذیری ساختار و تشکیلات مناسب با شرایط:
تغییرات تشکیلاتی متناسب در دورههای زمانی مختلف با توجه به وظایف و شرایط خاص زمانی از جمله ویژگیهای جهاد در دورههای مختلف میباشد. مدیران جهاد در هر زمان متناسب با نیاز خود آیین نامههایی را طراحی کردند. ایجاد نظام اداری غیر متمرکز، مطرح کردن شخصیت حقوقی مستقل برای جهاد استانها تحت عنوان سازمان، از طرحهای نو محسوب میگردد که جهاد برای خود طراحی نمود. البته مدیران جهادی با بازخوردگیری از نتایج تغییرات تشکیلاتی و آییننامهای به دنبال رسیدن به یک ساختار تشکیلاتی بهینه بوده است.
4-2- مدیریت داوطلبانه، تحول آفرین، پویا و انعطاف پذیر در مأموریتها:
استقبال جهاد از پذیرفتن مسئولیتهای خطیر در هر دوره با توجه به نیاز انقلاب و تطبیق آن با تشکیلات جهاد از معرفهای بارز پویایی در جهاد است. روحیه ریسک پذیری یکی از ویژگیهایی است که مدیران جهادی با این روحیه توانستهاند با سختیها درآویزند و با مشکلات دست و پنجه نرم کنند. برای این کار جهاد با انعطاف مناسب برای انجام هرگونه فعالیت لازم و تغییر و تحول مناسب با وظایف و مأموریتها در مقطع حساس و قالبهای مناسب، خودش را سازماندهی کرده است. مدیر جهادی در قبول وضع موجود ناآرام بوده و به دنبال ایجاد تحول میباشد. البته در انجام مأموریتها انعطاف لازم را نیز دارد. روحیه توکل از روحیه هایی است که در درون جهاد همیشه زمینه مناسب را برای رشد فراهم کرده است و مدیر جهادی همیشه آماده پذیرش مسئولیتهای جدید و مهم در سطح کشور را دارد.
5-2- خودباوری:
ویژگی خودباوری یکی از اصول مورد استفاده در عمر سازمانی جهاد میباشد. این خصیصه با خون و فرهنگ انقلاب و جهاد عجین شده است. انجام کارهاییکه برای بار اول توسط جهاد تجربه شده دلالت بر استفاده صحیح از این ویژگی دارد. این ویژگی مدیریت جهادی الهام گرفته از فرمایشات امام خمینی(ره) در بهمن ماه سال 1358 به جهادگران میباشد. ایشان خطاب به جهادگران فرمودند:
"انشاءاله این جهاد سازندگی ایران را خودکفا کند."
با توجه به این ویژگی جهاد درخصوص انجام طرحهای کلان و زیربنایی و به وجود آمدن ساختار تشکیلاتی متناسب با آن نیازها، پیشتاز میباشد.
6-2- توجه به نیروی انسانی به عنوان منابع مهم کاری:
عمدهترین سرمایه جهاد سازندگی نیروهای انسانی هستند که با احساس تکلیف معجزات چشمگیری را انجام میدهند. دیدگاه مدیران جهاد با این سرمایه عظیم از ویژگیهای ذیل برخوردار است:
1- توجه خاص به کرامت والای انسانی نیروها و نگهداری آنها در جو معنوی از سرلوحه کارهای مدیر جهادی است.
2- عدم برخورد ابزاری با آنها
3- حساسیت نسبت به حل مشکلات آنها. همیشه زمانی برای گوش دادن به مسائل آنها در نظر میگیرد. در مراسم شادی یا غم کارکنان در خارج از محل کار شرکت نموده یا نمایندهای به مراسم اعزام میدارد. حتیالامکان با مشکلات آنها آشنا شده و در رفع آن بطور اساسی میکوشد.
4- توقع از نیروها در حد توان آنها
5- توجه به افزایش دانش و مهارت از نکات بارز جهاد میباشد. مدیر جهادی با توجه به تغییرات و تحولات سریعی که در جهان امروز وجود دارد، آموزش مداوم، منظم و اصولی کارکنان را ضروری میداند. لذا آموزش برنامهریزی شده و همیشگی از کارهای مدیر جهادی است. مدیر جهادی در آموزش نیروهای جهاد خست به خرج نمیدهد.
6- ایجاد ارتباط عاطفی با کارکنان. مدیر با برگزاری جلسات خارج از محل کار به ایجاد رابطه عاطفی با کارکنان کمک مینماید.
7-2- پرکاری، سختکوشی، خستگی ناپذیری و سرعت عمل در کارها:
از آنجاییکه مدیر جهادی در کارها انگیزه عبادی دارد، او در برابر سختیها ایستادگی کرده و اراده قوی در رفع مشکلات دارد. او به موقع در محل کار حضور پیدا میکند و آخرین کسی است که از اداره جهاد خارج میشود. او در کارها دارای تعهد و صداقت میباشد. توجه به کار و سرعت انجام آن با در نظر گرفتن شرایط و نیازها جامعه از اهداف مدیر جهادی است. بطوری که مقام معظم رهبری در بسیاری از سخنرانیهای خود تأکید بر سرعت عمل جهادگران دارند.
عشق، صبر، ایمان و توکل به خداوند منان، پایبندی به انجام فرایض دینی و مذهبی، کم توقع بودن، آمادگی پذیرش مسئولیت، انعقادپذیری، خلوص در کارها، دینداری، مردم باوری، اخلاق حسنه، تلاشگری، خطرپذیری، تعصب کاری، بها دادن به نیروها، از خودگذشتگی، خستگیناپذیری، داشتن وجدان کاری، خلاقیت و ابتکار عمل در کارها، دوری از تشریفات زاید، احساس الفت و یکی بودن با نیروها، صداقت درکارها، رعایت شئونات، روحیه شهادتطلبی و ایثارگری همه و همه این خصیصهها از ویژگیهای مدیریت جهادی است که در طول بیش از بیست سال که از عمر جهاد میگذرد همچنان پابرجا و عامل این شده است که مدیران جهاد مقبولیت بالایی در بین مسئولین کشور برخوردار هستند.
8-2- مدیریت مشارکتپذیر:
لبیک اقشار مختلف مردم اعم از دانشجو، کارمند، بازاری و ... به فرمان حضرت امام خمینی (ره) درخصوص حضور در جهاد سازندگی و سرلوحه قرار گرفتن شعار"همه با هم" نشان دهنده توجه به مشارکت مردمی در جهاد دارد.
مدیر جهادی مردم را دوست داشته و باور دارد که عزیزترین مردم نزد خدای رحمان، روستاییان محروم، مستضعف و مؤمن هستند. ارتباط نزدیک با مردم موجب تلفیق دانش نو با دانش بومی شده است که در نتیجه با شناخت هر چه بیشتر معضلات، راهکار برای مشکلات سریع انجام میگیرد.
از یک سو روابط بین مردم و جهاد، روابطی بسیار ساده، بیآلایش و خودمانی بوده که باعث ایجاد محبت جهاد در دل مردم شده و از سوی دیگر روابط بین نیروها و مدیر در جهاد بسیار انسانی و دوستانه است.
مدیریت در جهاد به صورت شورایی به وجود آمد که فرهنگ مشارکتی کار کردن را در جهاد پایه گذاری نمود. این ویژگی در بالاترین مقطع تصمیمگیری جهاد در وزارت و همچنین در استانها باعث شده که تصمیمگیری و مدیریت جهادی بر مبنای تخصص نیروهای جهاد و کارآمدیهای آنها در انجام وظایف باشد. ایجاد فضای صمیمی و مسالمتآمیز و برادرانه در حل مسائل و مشکلات و تحمل یکدیگر در مقابل حل مسائل از ویژگیهایی است که هرکس میتواند در درون جهاد آن را حس کند و این زمینه همکاری همه اعضاء را فراهم کرده است.
ارتباط با مردم و برخورد خوب با آنها و استفاده از امکانات، نیروها و ابتکارات آنها از ویژگیهای جهاد است. بطوریکه حضرت امام در آبان ماه سال 1358 در تأیید این امر خطاب به جهادگران فرمودند:
" این همدردی که پیدا شده است اسباب اطمینان است. اینها اسباب این میشود که خود آن اهالی آنجا هم به کار واداشته میشوند."
اعتماد داشتن به نیروهای جهاد، اهمیت دادن و لحاظ کردن نظرات آنها، میدان دادن و تفویض اختیار به جهادگران از ویژگیهای مدیریت جهادی است. از انتقاد آنها نمیهراسد و پاسخگوی به سئوالاتشان میباشد. هر چند که در محل کار مهربان و صمیمی میباشند اما در کارها جدی و قاطع هستند. احترام متقابل مسئول و نیرو در جهاد وجود داشته و اصل این نکته که هر یک از نیروهای جهاد تنها از یک رئیس مافوق دستور گرفته و رعایت سلسله مراتب و تعیین خطوط اختیار و ارتباط در بین جهادگران وجود دارد.
9-2- نهادینه کردن اخلاق و ارزشهای دینی در محیط کار:
رعایت شئونات اسلامی و اخلاقی در رفتار با ارباب رجوع، حساسیت به مسایل شرعی و حفظ شعائر و ظواهر اسلامی در محیط کار از ویژگیهای مدیریت جهادی است. مدیران جهادی همیشه با توجه به این فرمان امام عمل مینمایند:" علاوه بر اینکه جهاد سازندگی میکنید جهاد با نفس خودتان هم بکنید."
10-2- مدیریت قناعتی با اهمیت دادن به بیتالمال:
دلسوزی در جهت حفظ بیتالمال و استفاده از آن در جای خود و انجام کارها با کمترین هزینه و بیشترین راندمان و کارآیی از ویژگی های مدیر جهادی است. با توجه به وصیت نامه الهی سیاسی حضرت امام (ره) که فرمودند: "بودجهای که از آن ارتزاق میکنید مال ملت است و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصاً مستضعفان باشید." از تجملات پرهیز کرده و تعهد و دلسوزی در حفظ بیتالمال میکوشد و از اسراف در هزینهها دوری کرده و با آن مقابله میکند.
3- مدل مدیریت جهادی
شاید بتوان قرن بیستم را قرن خلق مدلها و تئوریهای مهم مدیریت به شمار آورد.ایجاد یک سازمان، فرایندی است که توجه خود را به رفتار، زمینه ها و ساختار معطوف می دارد. در این رابطه ارزشها و مفاهیم سازمانی جهادسازندگی را می توان در قالب نظری مدل سه شاخگی (ساختار، رفتار و زمینه)ارائه نمود.
منظور از بعد ساختار، همه عناصر، عوامل و شرایط فیزیکی و غیر انسانی سازمان می باشند که با نظم، قاعده و ترکیب خاصی بهم پیوسته و چهار چوب و بدنه فیزیکی سازمان را می سازند. همچنین بعد ساختاری مدل بر اساس یک رویکرد وظیفهای و فرآیندی به مدیریت تبیین شده است و بر این پایه که مدیریت یک فراگرد است (رضاییان، 1380: 8) متغیرها نقش بیشتری در مدیریت منابع انسانی به عنوان محوریترین موضوعات مطرح در شناخت مدیریت در نظر گرفته شدهاند. عامل مدیریت برای خدا و عامل مدیریت ولایتی و عامل انعطاف پذیری ساختار و تشکیلات مناسب با شرایط در این بعد مد نظر قرار گرفته شده است.
منظور از بعد رفتاری، انسان و روابط انسانی در جهادسازندگی می باشند که با نرم های رفتاری، ارتباطات (غیر رسمی) و الگوهای خاصی به هم پیوسته و محتوای اصلی جهادسازندگی را تشکیل می دهند که در واقع عوامل زنده سازمان محسوب می شوند. عوامل ساختاری و رفتاری «درون سازمانی» می باشند. عامل مدیریت داوطلبانه، تحول آفرین، پویا و انعطاف پذیر در مأموریتها و عامل خودباوری و عامل توجه به نیروی انسانی به عنوان منابع مهم کاری وعامل پرکاری، سختکوشی، خستگی ناپذیری و سرعت عمل درکارها در این بعد مد نظر قرار گرفته شده است.
منظور از بعد زمینه تمام شرائط و عوامل محیطی و «برون سازمانی» می باشند که به سازمان محیط بوده و سیستم های اصلی یا ابر سیستم های سازمان را تشکیل می دهند. بعد زمینه مهمترین و اصلی ترین بعد است و نه تنها بقاء و رشد دو بعد دیگر بلکه بوجود آورندهی دو بعد دیگر نیز در جهادسازندگی بوده و خلاصه بقاء و رشد کلی جهادسازندگی بدان وابسته بوده است عامل مدیریت مشارکتپذیر و نهادینه کردن اخلاق و ارزشهای دینی در محیط کار و مدیریت قناعتی با اهمیت دادن به بیتالمال در این بعد مد نظر قرار گرفته شده است.
.ارتباط بین عوامل ساختاری- رفتاری- زمینهای به نحوی است که هیچ پدیده یا رویداد سازمانی نمیتواند خارج از تعامل این سه بعد صورت گیرد. بدین معنی که نوع روابط موجود بین این سه بعد از نوع لازم و ملزومی بوده وبه مثابه سه شاخه روییده از تنه واحد حیات سازمان میباشند. در چنان رابطهای الزاماً عوامل ساختاری- رفتاری- زمینهای بطور وقفهناپذیر و به شکل روابط سیستمی دائماً با هم در تعامل بوده و در واقع سه بعد ساختار- رفتار- زمینه سه گونه از یک نوع (عمدتاً از نوع غالب زمینه) بوده و بین آنها به هیچ وجه سه گانگی حاکم نبوده بلکه سه گونگی حاکم است. بنابراین تمایز و تشخیص این سه جنبه ا زحیات سازمانی صرفاً نظری بوده و فقط به منظور تجزیه و تحلیل و شناخت مفاهیم و پدیدههای سازمانی می باشد (میرزایی اهرنجانی، 1377: 316)
پتیگرو در فرآیند دگرگونیهای راهبردی سازمان و تغییرات استراتژیک به ابعاد سه گانه «متن، محتوا و فرآیند» توجه می کند و متن و زمینه را به عوامل بیرونی و درونی را شامل منابع، توانمندیها، فرهنگ و سیاستشناسی در سازمان تلقی مینماید (رحمان سرشت، 1377: 324)
در مدل سه شاخگی فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از شاخصههای مهم بعد زمینه در نظر گرفته میشود و در این باره گفته شده است که: «به زبان پژوهشی اگر متغیرهای ساختاری را به عنوان متغیر مستقل (x) و متغیرهای رفتاری را به عنوان متغیر وابسته (Y) فرض نماییم، متغیرهای زمینه یا فرهنگ سازمانی متغیر میانجی یا مداخلهگر خواهد بود. و اگر متغیرهای رفتاری را به عنوان متغیر مستقل (X) و متغیرهای ساختاری را عنوان متغیر (Y) فرض نماییم، متغیرهای زمینه یا فرهنگ سازمانی، متغیرهای نهانی را تشکیل خواهند داد. چون این نوع متغیرها در هر دو صورت متغیرهای «برون سازمانی»بوده و عوامل ساختاری و رفتاری را خواه ناخواه تغییر یا تعدیل مینماید. جستجو برای عوامل متغیرهای فرهنگ سازمانی حساس ترین و مشکلترین بخش جستجو برا�� یافتن علل و عوامل مؤثر بر بعد رفتاری و بعد ساختاری می باشد زیرا محل تلاقی معیارهای، متغیرها و «ارزشهای درونی» یک سازمان با شاخصها، متغیرها و «ارزشهای برونی» یا اجتماعی است. (میرزایی اهرنجانی، 1377: 321)
به این ترتیب بعد زمینه برای شناسایی و آسیبشناسی مدیریت شامل هم عوامل درونی و هم بیرونی خواهد بود که در این خصوص فرهنگ سازمانی به معنای «مجموعه ای از ارزشهای کلیدی، باورهای مشترک و درکی که اعضا و کارکنان از سامان دارند» (دفت، 1374: 661) به عنوان یک موضوع مهم در بعد درونی زمینه مورد توجه قرار گرفته است. همچنین موضوعاتی هم چون سیاست و تعهد سازمانی از مقولاتی است که به عنوان بستر و زمینههای درون سازمانی مورد توجه میباشد.
ابعاد و مؤلفه ها و شاخصها در مدل مدیریت جهادی می تواند عوامل متعددی باشد که در این مدل ده عامل ارائه شده است. در جدولشماره 1 به طور کامل عوامل ارائه شده است:
جدول (1): ابعاد و مؤلفه ها و شاخصها در مدل مدیریت جهادی
1 - بعد ساختاری
1-1- مدیریت برای خدا
2-1- مدیریت ولایتی
3-1- انعطاف پذیری ساختار و تشکیلات مناسب با شرایط
2- بعد رفتاری
1-2- مدیریت داوطلبانه، تحول آفرین، پویا و انعطاف پذیر در مأموریتها
2-2- خودباوری
3-2- توجه به نیروی انسانی به عنوان منابع مهم کاری
4-2- پرکاری، سختکوشی، خستگی ناپذیری و سرعت عمل در کارها
3- بعد زمینه ای
1-3- مدیریت مشارکتپذیر
2-3- نهادینه کردن اخلاق و ارزشهای دینی در محیط کار
3-3- مدیریت قناعتی با اهمیت دادن به بیتالمال
[1] - من چهار پنج سال پیش همین جا در حسینیه این مطلب را با مجموعه ى کارگزاران مطرح کردم؛ گفتم انقلاب اسلامى، نظام اسلامى، دولت اسلامى و بعد کشور اسلامى (8/6/1384) وقتى کشور اسلامى پدید آمد، تمدن اسلامى به وجود خواهد آمد؛ آن وقت فرهنگ اسلامى فضاى عمومى بشریت را فرا خواهد گرفت. اینها همهاش با مراقبت و با تقوا عملى است؛ تقواى فردى و تقواى جماعت و امت.
[2] - دکتر خسرو موحد
فرمول جهادی:
گفتاری از: مهندس حسینعلی عظیمی
یکی از پرسشهای رهبر معظم انقلاب در حوزهی سبک زندگی که در سفر سال گذشتهی ایشان به خراسان شمالی(1391) مطرح شد، چرایی ضعف جامعهی ما در مقولهی «کار جمعی» بود. این در حالی است که ما در عرصهی عمل، الگوهای مناسبی نظیر جهاد سازندگی را در این زمینه تجربه کردهایم. برای بررسی نمونهای موفق از کار جمعی با معیارهای اصیل انقلاب اسلامی، پای صحبتهای مهندس حسینعلی عظیمی، از فرماندهان قرارگاه «کربلا»ی جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس نشستیم؛ الگویی که امروز هم میتواند راهگشا باشد.
به نظر من در «کار جمعی» از نوع «یاریگری سازمانیافته»، ما نمونههای واقعی و موفقی در کشور داشتهایم. مردم ما در جهاد سازندگی کار جمعی کردند، در بسیج کار جمعی کردند، در سپاه و در جنگ کار جمعی کردند. و از مردم شهرها گرفته تا روستاها و عشایر، به شکل سازمانیافته در جنگ شرکت کردند.
کار جمعی با الگوی جهادی
اولاً کلمهی «جهاد» بدون «ولایت» معنا ندارد. اگر کلمهی جهاد به همان معنی که همه میدانیم، در جهاد سازندگی وجود داشت، به این خاطر بود که ولی امر مسلمین دستور داد که تشکیل شود. یا وقتی ولی امر میگویند جهاد اقتصادی، نباید هر کسی که کار اقتصادی میکند، بگوید این جهادی است و یکی دیگر هم بگوید این کار من هم جهادی است، آنوقت چهبسا دو نفر مسلمان علیه هم کار جهادی کنند یا کار هم را خنثی کنند. میبینید که امروز در برخی کشورهای دنیا میگویند ما کار جهادی میکنیم، اما میروند و همدیگر را میکشند! این به خاطر عدم وجود رهبری است.
جهادی که در اسلام داریم، مثل جهاد سازندگی یا جهاد حراست از مرزها، بدون ولایت ممکن نیست. ما جهاد را در ادبیات دینیمان تعریف میکنیم. وقتی امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه سپاه و بسیج را برای بُعد امنیت انقلاب تشکیل دادند، جهاد سازندگی را هم در بُعد پیشرفت اقتصادی دیدند. یا وقتی رهبر معظم انقلاب در بُعد اقتصادی دستور جهاد میدهند، یعنی جهاد در راه خدا برای مقابلهی اقتصادی با دشمن و برای رفع محرومیتهای مردم، و چنین چیزی بدون رهبری نه شکل میگیرد و نه تداوم مییابد.
چند وقت پیش یکی از بچههای قدیمی جهاد در اثر بُرش سوخت موشک شهید شد. ایشان ۱۴۰۰ بار این سوخت را بریده بود. یعنی داوطلب شده بود که این خطر را بپذیرد و بالاخره هم شهید شد. اگر فکر میکرد که این کارش جهاد برای خدا نیست، آیا این کار را انجام میداد؟ لابد مثلاً ۱۰ بار خودش میبرید و میگفت نوبت من تمام شد و یکی دیگر برود. اینها آن چیزی است که به ما جهش میدهد. اینهاست که تحولی با سرعت بالاتر از تصور بشر غیر معتقد به خدا را ایجاد میکند.
الگویی مبتنی بر تجربهی بومی
وقتی میگوییم میخواهیم در اقتصاد کار جهادی بکنیم، باید به تجربههایی مانند جهاد سازندگی نگاه کنیم. آن سازمان تجربهی موفق گذشتهی ماست که منطبق با اسلام و دین شکل گرفته بود. ما در علوم انسانی نمیتوانیم از غرب تقلید کنیم. در مدیریت انسانی هم همچنین. جهادسازندگی در بُعد اقتصادی تشکیل شد با هدف محرومیتزدایی و آبادکردن خرابیها و عقبافتادگیهای ایران؛ یعنی یک جهاد اقتصادی. کندشدن روند این فعالیت جهادی به خاطر غلبهی فرمولهای غربی مدیریت بود. شهید بهشتی رحمتاللهعلیه میگفت و تذکر میداد که: جهاد باید خودش پیش برود و نباید مقررات دولتی را بر آن حاکم کنیم تا این الگو شود برای سازمانهای بومی خودمان.
تفاوت کار جمعیِ جهادی با غیر جهادی
دو تفاوت در نوع کار جمعی جهادی با دیگر کارهای جمعی و گروهی وجود داشت. اول اینکه دستور رهبر دین بود. وقتی رهبر معظم انقلاب که ولی امر است، دستور داد برای رفع عقبافتادگیها و خرابیها قیام لِلّه کنید، این دستور را به چه کسی داد؟ او رهبر کل مردم بود و بنابراین دستورش به همهی مردم بود و تفاوتی برای کارمند دولت، نظامی، روستایی، شهری، پیر، جوان و زن و مرد نداشت.
دومین فرق اساسی این بود که اگر کسی به جهاد سازندگی میپیوست، داوطلبانه و برای رضای خدا بود. وقتی حضرت امام دستور جهاد دادند، یک چنین جمعی تشکیل شد. ما نمیگوییم همهی مردم آمدند، اما همهی مردم همکاری بسیار زیادی کردند؛ هر کسی در وُسع خودش. به اسم کاروان شهید بهشتی در اصفهان کامیون راه میافتاد و کمکهای مردم را جمع میکرد. بعد از چند ساعت صفهای طویل کامیونهایی پر از امکانات راه افتاده بود، امکاناتی که پشتیبانی جنگ جهاد اعلام کرده بود بچههای جبهه نیاز دارند.
ببینید این اتفاق چقدر سازمانیافته بود؟ اگر این کار سازمانیافته نبود، چه کسی این کمک را از آن پیرزن در آن گوشهی کشور میخواست بگیرد، حفاظت کند، حمل کند و به خط مقدم و به سنگرها برساند و به دست رزمندهها بدهد تا امانتی را ادا کرده باشد؟ آیا بدون سازمان و تفکر سازمانی میشد چنین کاری کرد؟
یک نمونهی قابل تسرّی
الگوی پشتیبانی جهادی جنگ هم قابل تسرّی است. مثلاً برای عملیات والفجر هشت گفتند که ما ۳۰هزار سنگر پنجضلعی نیاز داریم! آن زمان فقط تیرآهنش در ایران ساخته میشد و صفحههایی که روی ستونهای آن سنگرها میافتاد، خارجی بود. پلاستیکش خارجی بود. آن مسئول میگفت ما اینقدر سنگر میخواهیم و دیگر نمیگفت این هم پولش. جهاد چه کار میکرد؟ ما مسئولین شورای جهاد استانها را صدا میکردیم. میگفتیم استان فارس! استان خراسان! استان اصفهان! استان آذربایجان شرقی! استان آذربایجان غربی و ...! ما ۳۰هزار سنگر پنجضلعی نیاز داریم. بر حسب سابقهی عملیاتهای قبلی، توان استانها (توان جهادی و اقتصادی) ساخت سنگرها را بین این استانها تقسیم میکردیم. وقتی مسئولین استانی جهاد به استان خود برمیگشتند، سهم خود را بین شهرستانها تقسیم میکردند. بعد مسئولین جهادها میرفتند شهرستانشان و توضیح میدادند و توجیه میکردند. آن مسئول میآمد آهنفروش محل را صدا میکرد و میگفت: حاجآقا این بچهها دارند برای اسلام زحمت میکشند و حالا نیاز به آهن دارند. شما دو تا تریلی آهن ببر دم مغازهی فلانی بریز، این هم سهم تو. همین عنصر جهادی میرفت درِ مغازهی جوشکار و آهنها را به او تحویل میداد.
ببینید، این افراد احساس میکردند به خاطر اینکه این آهنها را دادهاند یا این جوشکاری را کردهاند، در واقع در جبهه هستند و در خدمت جنگ و دفاع از کشورند. این یعنی «همه با هم»۱. آن سازمان جهادی که ولیّ امر در رأس آن بود، مردم را توجیه میکرد که این کار در واقع سهم جهاد آنهاست. جهاد سازندگی اینطور مردم را مدیریت میکرد و دیدیم که ۳۰هزار سنگر پنجضلعی که میلیاردها تومان قیمت تولید و انتقالش بود، درست در زمان و مکان معین به دست رزمندگان رسید.
کار جمعی علمی
جهاد سازندگی را گذاشتیم کنار و بهسمت ایجاد تعاونی رفتیم. به نظر من تعاونی یک سلول سوسیالیستی است. گفتیم چند نفر که میخواهند کار اقتصادی کنند، شرکت سهامی خاص درست کنند. سهامی خاص، سلول اول نظام سرمایهداری است. حرف جهاد این بود که تجربهی همه را به کار بگیریم. یعنی جهادی با دانش حرکت میکند اما دانش خود را بلافاصله یاد میدهد و منتقل میکند. بنابراین یک سلول جهادی که هم یاد میدهد و هم سعی میکند از هر کسی شده یاد بگیرد، خست در علم و دانش ندارد. فرق این سلول جهادی را با سلول سهامی خاص ملاحظه کنید. شما با چند تن از دوستان خود یک شرکت سهامی خاص دایر میکنید. این شرکت یک هنر کامپیوتری دارد، یک نوآوری مکانیکی دارد و یا یک فناوری دارد و میخواهد کار کند. اما چون یک شرکت سهامی خاص برای سود و نه لزوماً برای رضای خدا تشکیل شده و نیز سرمایهای که دارد، دانش است، آن را به کسی یاد نمیدهد. میخواهد محصولی تولید کند و بفروشد و سود کند و سودش را بیشتر کند. باب توزیع دانش، همینجا بسته میشود. ما میخواهیم فناوریهای نو را در کشور همگانی کنیم، میآییم برای نیروهای نخبه شرکت سهامی خاص درست میکنیم.
شرکت فرمولش جهادی نیست بلکه سهامی خاص است. این شرکتها اولین کاری که میکنند این است که ورودی اطلاعاتشان را به روی همه میبندند تا سرمایهشان حفظ شود. نخبهای که هر روز باید چیزی به جامعه بدهند و مثلاً در سال ۱۰ اختراع داشته باش، به او میگوییم تو اختراع نکن! همین را که داری تولید کن و نانت را بخور! او اهتمامش مصروف این میشود که از کجا در بیاورد؟ با کجا قرارداد ببندد؟ کجا وام بگیرد؟
جهاد اما چه بود؟ جهاد مرکز تحقیقاتی داشت که برای خدا فکر میکرد. هرچه را که بهدست میآورد، بین کارگاههای مردم توزیع میکرد که آنها بیایند تولید کنند. این کجا و آن کجا؟ هر دو یک آدم هست با یک فناوری با همان تحقیقات. این فقط مدل سازمانش با شرکت سهامی خاص فرق دارد. چرا مرکز تحقیقات «الشریف» وابسته به جهاد، ظرف چند سال آن طور جهش در کشور ایجاد کرد؟ این بمبی است که دنیا نمیتواند جلویش را بگیرد. این فرمول سازمان جهادی است که باید به دنبالش برویم. این فرمول را میتوانند همهجا به کار گیرند.
جهاد اقتصادی هم کار جمعی میخواهد
الان و در معرکهی جنگ اقتصادی که به ما تحمیل شده، نباید تجربهی «پ.م.ج.ج»۲ را کنار بگذاریم و مردم را به کار نگیریم. الان باید به مردم ۹ دی و ۲۲ بهمن مأموریت و سهم کار بدهیم. این مردم دلشان میخواهد جهاد کنند. این جنگ و رویارویی اقتصادی، مدیریتی به سبک جهادی میخواهد.
شاید خیلیها ندانند که بزرگترین ابداع جهاد سازندگی، سازمان «پ.م.ج.ج» بود. این تجربهای بود که نسبت به شکل اولیهی جهاد کاملتر شده بود، برای اینکه مأموریت سختتری داشت و کار سختتری بر عهدهاش بود. شهدای زیادی در میان اینها بودند که خداوند پردههای حجاب را از جلوی آنها کنار زده بود؛ «وَ الَّذینَ جَاهَدُوا فینَا لَنَهْدِیَنَّهُم سُبُلَنا»۳. راه را خداوند به آنها نشان میداد. آن تجربه هم چون عینی بود و دیده و تجربه شد، پس قابل استفاده و تکرار است.
ما نمیگوییم عین آن سازمان را باید ایجاد کنیم. جهاد سازندگی اولیه پدیدهی متکاملی نبود، اما باید ببینیم تجربهاش چه بود، جوهرش چه بود، اصولش چه بود و به کجا رسیده بود. مثلاً الگوی جهادی توسعهی کردستان چه بود؟ از جهادهای استانهای دیگر به کردستان رفتند. کردستان جایی بود که هم عزیزان اهل سنت ما آنجا بودند و هم شیعیان، اما جهاد در آنجا چنان مدیریت کرد که منشأ تحول شد. دل مردم را به دست آورد و با خودش همراه کرد، چون خالصانه خدمت میکرد. همان روزها سران گروهکهای ضد انقلاب در کردستان مصاحبه کردند و گفتند نیروهای نظامی ایران ما را از کردستان بیرون نکردند! بلکه جهادسازندگی کردستان را از دست ما بیرون آورد.
پینوشتها:
۱. بخشی از شعار جهاد سازندگی که برگرفته از پیام امام خمینی رحمتالله علیه برای دستور تأسیس آن بود.
۲. پشتیبانی مهندسی جنگ جهاد سازندگی
۳. سورهی مبارکهی عنکبوت، بخشی از آیهی ۶۹؛ و کسانى که در راه ما کوشیدهاند، بهیقین راههاى خود را بر آنان مىنماییم...
منبع: پایگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
امام علی علیه السلام :
أحسَنُ الحَسَناتِ حُبُّنا و أسوَأُ السَّیِّئاتِ بُغضُنا؛ بهترینِ نیکیها، محبّت و علاقه به ماست و بدترینِ بدیها، دشمن داشتن ماست. غرر الحکم و دررالکلم، ح 3363
امام خمینی رحمتاللهعلیه:
الگو حضرت فاطمه زهرا است. الگو پیغمبر اسلام است. ما باید از این خاندان سرمشق بگیریم. همه باید به حضرت زهرا اقتدا کنیم و همه باید دستورمان از اسلام را به وسیله او و فرزندان او بگیریم و همان طوری که او بوده است، باشید.
امام خامنهای مدظلهالعالی:
من معتقدم که براى جوان مسلمان، بخصوص مسلمانى که با زندگى ائمّه و خاندان پیامبر اکرم و مسلمانان صدر اسلام آشنایى داشته باشد، پیدا کردن الگو مشکل نیست و الگو هم کم نیست. البته در زمان خودمان هم الگو داریم. امام راحل الگوست. این جوانان بسیجى ما الگو هستند؛ هم کسانى که شهید شدند و هم کسانى که امروز زندهاند. ببینید چه الگوهایى مىشود پیدا کرد.
تفاوت های مدیریت جهادی زمان جنگ با شرایط کنونی :
گفتوگو با دکتر حمید خیرآبادی
اشاره:
یکی از معیارهای بیانشده در شعار سال 93، مدیریت جهادی است. مدیریت جهادی ناظر بر نقش مسئولان در تحقق شعار امسال است که باید از طرق مختلف مورد توجه قرار گیرد. میتوان ادعا کرد که یکی از نمودهای اصلی مدیریت جهادی در کشور ما، تجربیات فرماندهان و رزمندگان در طول دوران دفاع مقدس بوده است. الگوی مدیریت جهادی یکی دیگر از ثمرات جنگ برای کشور است که باید مورد توجه قرار بگیرد. گروه اقتصادی برهان در گفتوگویی با دکتر حمید خیرآبادی، پژوهشگر علم مدیریت و از مسئولان مرکز تحقیقات میانرشتهای دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، به بررسی زوایای مختلف و تفاوتهای مدیریت کنونی و زمان جنگ پرداخته است. وی، که تحلیلگر مسائل جنگ از نظر مدیریتی است و پایاننامهاش در حوزهی «مدیریت در زمان جنگ تحمیلی» بوده است معتقد است: «خوراک فکری دانشگاههای نظامی خودمان عمدتاً از عملیاتهای خودمان است و هیچوقت نمیگوییم در فلان عملیات جنگ جهانی دوم چه اتفاقی افتاد و چه متدهایی بهکار گرفته شد، بلکه میگوییم عملیات بیتالمقدس یا فتحالمبین چگونه بود. لذا این یک ویژگی منحصر بهفرد است که توانستیم در عرصهی دفاع مقدس و حوزهی نظامی یک نرمافزار بومی تهیه کنیم.» پرسشوپاسخهای ما را با این پژوهشگر در مورد درسهای جهاد نظامی در جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی بخوانید.
در دفاع مقدس و جنگ و در عرصهی نظامی، ما توانستیم نرمافزار دفاعی برای خودمان تهیه کنیم و این نرمافزار خیلی جاها محل رجوع دیگران بوده است؛ مثلاً عملیات والفجر هشت در خیلی از دانشگاههای دنیا تدریس میشود یا عملیات بیتالمقدس بهعنوان یک الگو در بسیاری از دانشگاهها تدریس میشود.
چگونه میتوان از فرهنگ جبهه و دفاع مقدس برای مدیریت جهادی استفاده کرد؟ درسهای 8 سال جنگ تحمیلی برای امروز مسئولان کشور چیست؟
در دفاع مقدس، چند ویژگی وجود داشت که عرصهی جنگ را از بقیهی عرصهها جدا کرده بود. یکی از این ویژگیها، این بود که ما در این عرصه توانستیم یک نرمافزار بومیاسلامی متناسب با خودمان برای نیروهای مسلح خودمان تهیه کنیم، این ویژگی بارز آن است. اما مشاهده میشود که در عرصهی اقتصاد، نرمافزاری که برای مدیریت کشور داریم (سعی کردیم نرمافزار بومی باشد) در بسیاری از ویژگیها غربی است. همچنین، نرمافزار مدیریتی ما بسیار به فرهنگ غربی وابسته است و متناسب با فرهنگ و مبانی دینی ما نیست. در دفاع مقدس و جنگ و در عرصهی نظامی، ما توانستیم نرمافزار دفاعی برای خودمان تهیه کنیم و این نرمافزار خیلی جاها محل رجوع دیگران بوده است؛ مثلاً عملیات والفجر هشت در خیلی از دانشگاههای دنیا تدریس میشود یا عملیات بیتالمقدس بهعنوان یک الگو در بسیاری از دانشگاهها تدریس میشود.
خوراک فکری دانشگاههای نظامی خودمان عمدتاً از عملیاتهای خودمان است و هیچوقت نمیگوییم در فلان عملیات جنگ جهانی دوم چه اتفاقی افتاد و چه متدهایی بهکار گرفته شد، بلکه میگوییم عملیات بیتالمقدس یا فتحالمبین چگونه بود. لذا این یک ویژگی منحصر به فرد است که توانستیم در عرصهی دفاع مقدس و حوزهی نظامی یک نرمافزار بومی تهیه کنیم. موضوعی که وجود دارد این است که چطور میتوانیم این نرمافزار را در زمینههای دیگر هم داشته باشیم، مثلاً در عرصهی اقتصاد و مدیریت؛ آیا میتوانیم مدلی که در جنگ پیاده کردیم را وارد کنیم و آن مدلها را شبیهسازی کنیم؟
مقدمات آمادگی این نرمافزار چیست؟
این را میتوان در چند مبنا نگاه کرد. یکی بحث نیروی انسانی ما در زمان جنگ است که چه ویژگیهایی داشتند و آیا جامعهی ما در حال حاضر این نیروی انسانی را از لحاظ فرهنگی دارد یا باید روی این فرهنگ کار شود تا نیروی انسانیمان را به دفاع مقدس برسانیم. یک بحث دیگر ساختارهای سازمانی ماست که در زمان دفاع مقدس چگونه بوده است و الآن چگونه است. بحث دیگر برنامهها و نگاههای بلندمدت ماست که باید با زمان دفاع مقدس مقایسه شود.
اگر در مورد نیروهای انسانی بحث کنیم، دفاع مقدس ما نیروهایی داشت که جنگ را اداره میکردند. نیروی انسانی، که در دوران دفاع مقدس وارد عرصه شد و کار انجام میداد، ویژگیهای بارز داشت که باعث میشد با دست خالی کار را جلو ببرند. خیلی از نیروهایی که وارد جنگ شدند، نیروهای نظامی نبودند؛ مثلاً یک بسیجی میآمد میگفت چون امام گفته باید حصر آبادان شکسته شود یا خرمشهر آزاد شود، لذا میرفت و دنبال این بود چگونه این کار را انجام دهد و حتماً سعی میکرد این کار را انجام دهد و نمیگفت که آموزش ندیدهام یا امکانات ندارم و... اینجا میگفت باید این کار را انجام دهم لذا خودش میرفت، آموزش میدید تا کار را انجام دهد و سعی میکرد امکانات مورد نیاز را تهیه کند.
حال سؤال این است که بدنهی فکری کشور چقدر بحث جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی را قبول دارد؟
ما در بحث فرهنگسازی باید همه را به این برسانیم که نیازمند روحیهی جهادی در انجام امور هستیم. حداقل در جاهای کلیدی کشور از نیروهایی استفاده کنیم که اینها را قبول دارند و میخواهند در این فضا کار کنند و این را برای خودشان یک مأموریت ویژه میداند. نیروی انسانی خیلی تعیینکننده است و باید سعی کنیم که آنها را توجیه کنیم و از نیروهایی که انگیزهی بیشتری دارند و میتوانند تأثیرگذارتر باشند استفاده کنیم.
در دفاع مقدس، یک ویژگی دیگر از نیروهای انسانی این بود که خودشان را وقف کار میکردند و با عشق و میل و رغبت کارهایشان را انجام میدادند. اما آیا در عرصهی مدیریت جهادی، مدیران ما این ویژگی را دارند که اینطور کار کنند؟ این فضای جهاد باید توسط رسانهها جا بیفتد. اینکه چه ویژگیهایی دارد آیا نیروهای انسانی حال حاضر خودشان را وقف کار میکنند؟ ما الگوهایی هم در دنیا داریم؛ مثلاً در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم هیچ چیزی وجود نداشت، آنها فرهنگ جهادی را در کار، خیلی بهتر از ما پیاده میکنند. ما در کار خیلی آرام و کند کار میکنیم. اگر ما با قصد قربت و نیت الهی به آن سمت حرکت کنیم، خدا هم ما را در این راه کمک میکند. ما باید بهشدت در بحث فرهنگی کار کنیم. اینکه مجاهد کیست و مجاهدت چیست. هرگاه ما موفق بودیم با روحیهی مجاهدت بوده است؛ مثلاً ژاپنیها معنی مجاهدت را در فرهنگ خود خوب فهمیدند.
بحث دیگر ساختارهای سازمانی ماست که در جهاد بسیار مهم است. یک ویژگی، که در جهاد وجود دارد، این است که اگر لحظهای کوتاهی کنی، یک ضربهی آنی میخوری. این برای ساختار سازمانی ما باید تداعی شود. ما باید به سمت ساختارهای سازمانی چابک و سریع برویم. مشکلی که وجود دارد این است که در ساختارهای سازمانی ما بعد از انقلاب هیچ اتفاقی نیفتاده است. سازمانهای ما مربوط به همان دورهی شاه است؛ یعنی با انقلاب سازمانها با همان سیستم منتقل شدند به سازمانهای انقلاب و هیچ اتفاقی رخ نداد.
آیا بعد از انقلاب نهاد موفقی داشتیم که بتواند الگو باشد؟
مثلاً سپاه یک سازمان انقلابی است. سپاه بعد از انقلاب بسیار موفق بوده است. باید بررسی کنیم سپاه چه ساختاری داشته که عملکردش اینگونه بوده است. اما خیلی از سازمانهای اقتصادی ما موفق نیستند؛ چون بسیار کند و تنبل هستند و خروجی کافی ندارند. ما الآن برای اینکه عدهای بیکار نشوند، خیلی محافظکارانه عمل میکنیم؛ اما باید جاهایی که کمکاری انجام میشود، مشخص شود تا در عرصهی جهاد کارایی لازم را پیدا کنند.
در عرصهی جنگ، هر کوتاهیای از نیروها در طی جنگ خودش را نشان میدهد. مثلاً در دوران اول انقلاب، با تفکری که وجود داشت، تعداد زیادی از روستاها و شهرها برقکشی شد. به نظر من، خود سازمانهای ما باید تغییر کنند. سازمانهای ما انقلابی نیست. ما هرجا سازمانها را انقلابی کردیم، برنده شدیم. سازمانهای ما یک نقطه ضعف هستند.
بحث دیگر عزم است. اینکه نظام عزم جهاد داشته باشد؛ یعنی احساس خطر کنند، مثلاً در بحث بنزین متوجه شدیم که اگر کمکاری کنیم ضربهی سنگینی میخوریم که توانستیم از آن جلوگیری کنیم. بسیاری از ناکارآمدیهای ما به پاشنهی آشیل ما تبدیل شده است. در بحث برنامهها هم باید بهگونهای باشیم که بتوانیم به این سمت حرکت کنیم. در نظامی که طراحی اقتصادی وجود دارد، اولاً، نیروی انسانی توجیه است. افرادی که در کل واحدها گذاشتیم و از نظر سازمانی سازمان را چابک کردیم و با جهاد متناسب شده است. حالا باید برای رسیدن به هدف برنامه داشته باشیم و با برنامه جلو برویم و برنامه هم باید جهادی باشد. بهگفتهی مقام معظم رهبری، ما نمیخواهیم معمولی جلو برویم. اگر معمولی جلو برویم، همیشه همینقدر که عقب هستیم، عقب میمانیم ما باید سریعتر حرکت کنیم و از راههای میانبر برویم که عقبافتادگی خودمان در سالهای گذشته را جبران کنیم. برای این کار باید یک برنامهریزی جهادی داشته باشیم. در دوران دفاع مقدس، در چهار ماه اول، ما برای بیرون کردن عراقیها کاملاً ناامید شدیم، چون چهار عملیات انجام دادیم که هر چهارتا با شکست مواجه شد. اینجا تفکر انقلابی به وسط آمد؛ شخصی مثل شهید باقری آمد نزد طراح جنگ آن دوران و با دید اینکه ما باید دشمن را بیرون کنیم، شروع به کار کرد. لذا هرچه جلوتر میرفتیم میدیدیم نقاط ضعف دشمن مشهودتر میشود. میفهمیم شیوهی کار آنها چیست و امکاناتشان کجاست و به این ترتیب برنامهها خیلی دقیق میشود.
به نظر من، اگر در سه عامل اصلی، یعنی نیروی انسانی و ساختار سازمانی و برنامهها، بتوانیم تغییر و تحول ایجاد کنیم، میتوانیم مدیریت جهادی را که مد نظر مقام معظم رهبری است؛ انجام بدهیم.
ما چه کارهایی را باید فوری و چه کارهایی را باید در طولانیمدت انجام دهیم؟
الآن یکی بحث جهاد است و اینکه کل مجموعهی ما حالت جهادی به خود بگیرد. بحث دیگر تعیین مصداق است که آیا این کار در فضای اقتصاد مصداق جهاد است یا خیر؛ مثلاً در کشور ما پایین آوردن نرخ بهره چقدر میتواند مجاهدت باشد. آیا بحث مسکن الآن مجاهدت است یا خیر.
معیاری که تعیین کند در چه زمینههایی باید حرکت کنیم چیست؟
اگر ما قرار است جهادی کار کنیم، به نظر من، مهمتر از فرصتهای شغلی که به وجود میآید روحیه است. ما باید افراد جامعه را به این سمت بیاوریم که هزینهها را کم کنیم. وقتی سازمانها جهادی شد و افراد روحیهی جهادی پیدا کردند، خیلی کارها میتوان انجام داد. ما باید الآن بدانیم مشکل اصلی کشورمان کجاست و در بحث فرهنگی چه مشکلاتی داریم. به نظر من، اگر فرهنگ جا بیفتد و افراد جهادی شوند، در طی سالهای بعد هم این مطلب ادامه پیدا میکند، ما باید این را برای همهی افراد جامعه جا بیندازیم.
منبع: برهان
فرهنگ جهادی از دید اساتید حوزه و دانشگاه:
به مناسبت اعلام سال 93 به عنوان سال «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» از سوی رهبر معظم انقلاب، دیدگاهها و دغدغههای فرهنگی تنی چند از اساتید حوزه و دانشگاه را جویا شدیم که در پی میآید.
* آیتالله روحالله قرهی، مدیر حوزه علمیه امام مهدی (علیه السلام):
رهبر معظم انقلاب نگران این قضیه هستند که عدهای در روزنامه، کتاب، فیلم، تئاتر و ... به حقیقت ناب و فرهنگ حقیقی انسانها هجمه کنند. معظمله نگران این هستند که به نام فرهنگ، ضدفرهنگ به وجود بیاید، در حقیقت ایشان نگران گوهر وجودی انسان هستند.
«فرهنگ غربی» چیزی را به وجود میآورد که باعث خمودگی انسانها و باعث تسلط دشمن بر انسان میشود، همچنین باعث میشود که دشمن از او سواری بگیرد و مانند زمان طاغوت انسانها را در حال دیگری ببرند و منافع و منابع کشور را یک عدهای خاص به خصوص خارجیها غارت و تسلط پیدا کنند.
* محمدعلی آذرشب رئیس مرکز مطالعات فرهنگی ایران و عرب:
در حوزه فرهنگ و تمدنسازی از کارهای سطحی، قشری و گزارشی دوری کنیم و به سمت واقعیات برویم. آیا در جامعه ما عناصر سهگانه تمدنسازی فرهنگ یعنی «احیا»، «عزت» و «استماع» حاکم است؟
ما زمانی که صحبت از جلسات آزاداندیشی و گفتوگو میکنیم، نخست باید طاغوتزدایی کنیم و نگوییم فقط حرف من درست است باید حرف بقیه را هم گوش دهیم و ارزیابی کنیم، بنابراین این مسئله استماع که یکی از مؤلفههای فرهنگ اسلامی است اگر نباشد، تمدن سازی صورت نمیگیرد.
* حجتالاسلام حمید پارسانیا، رئیس کمیسیون حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی:
غفلت از فرهنگ، غفلت از اهداف، آرمانها و ارزشی است که انقلاب اسلامی برای آن تکوین یافته است. اگر انقلاب اسلامی یک انقلاب سیاسی و اقتصادی نباشد که البته انقلاب در این زمینهها نیز بوده، باید گفت که انقلاب اسلامی ما از افق فرهنگ به وجود آمده است.
اگر برشهایی را به فرهنگ، جامعه و نظام اجتماعی بزنیم و سهم خاصی برای هر یک از آنها قائل باشیم برخی اقتصاد و برخی سیاست را اصل میداند اما براساس نگاه قرآنی مسئله فرهنگ، اصل است.
* آیتالله سیداحمد خاتمی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
دغدغه رهبر معظم انقلاب با این رفع میشود که مسئولان فرهنگی ما حساسیت بایسته داشته باشند و از لیبرالیسم فرهنگی و تساهل و تسامح فرهنگی دوره اصلاحات دوری کنند. وگرنه اگر لیبرالیسم فرهنگی یا آن تساهل و تسامح زنده شود، قطعاً رخنه در فرهنگ ما و در نتیجه رخنه در شالوده انقلاب پدید خواهد آمد.
* ابراهیم فیاض عضو هیئت علمی دانشگاه تهران:
مشکل امروز در بحث گفتمانسازی و حوزههای معرفتشناسی، شکاف بین حوزه و دانشگاه است. حوزه به شدت تمایل به درون گرایی و بازگشت به آثار گذشته دارد اما دانشگاه به غربگرایی متمایل است. با این ساختار حوزهها به شدت سنتگرا و درونگرا میشوند و به روز حرکت نمیکنند اما دانشگاه با غربگرایی سعی در مثبت نشان دادن زشتیها دارد. بنابراین با این ساختار خود به خود مسائل اخلاقی هم در جامعه کمرنگ میشود. اختلاف میان حوزه و دانشگاه، اختلاف جهانبینی با زندگی روزمره و در نهایت بحران در فرهنگ و زندگی است.
در دیگر امور نیز این نقیصه دیده میشود. مثلاً سینمای ما به شدت سیاهنما شده و رادیو و تلویزیون هم معرفتشناسی صحیح ندارد، اینجاست که ضد گفتمان ایجاد میشود تا بن مسائل دینی زده شود.
* آیتالله مرتضی مقتدایی قائم مقام رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
در امور فرهنگی امروز یک نابسامانی به نظر میآید. جناب آقای دکتر روحانی که با شعار اعتدال و امید آمد، بعضی از افراد -که زمینه فساد در آنها بوده است- از این مسأله ذوقزده شدند و رو به تسامح و تساهل آوردند، به عبارتی دیگر به اباحیگری روی آوردند، این مسائل قطعاً به ضرر کشور است.
یکی از مسائل مهم در فرهنگ اسلامی سبک زندگی است، باید سبک زندگی اسلامی در جامعه ترویج شود و مردم با این سبک آشنا شوند، نوع رفتآمد و معاشرت با یکدیگر، روابط والدین با فرزندان، رابطه فرزندان با والدین، نوع رابطه و رفتوآمد با همسایگان و بستگان، اینها ارزشی است که باید ترویج و اهتمام ورزیده شود، همچنین در امور نشر کتابهای دینی باید کتابهایی نشر پیدا کند به ارتقای علمی و دانش جوانان شود و آنها را با موازین اسلام و اخلاق اسلامی آشنا پیدا کنند.
* عماد افروغ، استاد بازنشسته دانشگاه:
به اعتقاد بنده کسانی که در این سالها عهدهدار مسئولیتهای فرهنگی بودهاند باید پاسخ دهند که تاکنون چه کارهایی انجام دادهاند، اگر واقعاً میخواهیم در راستای منویات رهبری، گام برداریم و عمل کنیم باید مقامات مسئول، را در طی این سالها پیدا کنیم و از آنها سؤال کنیم چه کردهاید؟!
امروز تمام کمکاریها در حوزه فرهنگ به دلیل شکاف میان نظر و عمل است، بنابراین وقتی فقط حرف بزنیم و عمل نکنیم در واقع، ارزشها را به لحاظ گفتاری نشر دادهایم و نشر افکاری که به عمل ختم نشود به چه دردی میخورد؟!
* حجتالاسلام مجتبی کلباسی قائم مقام ستاد اقامه نماز:
آنچه به یک جامعه ارزش میدهد فرهنگ آن جامعه است و اگر در این زمینه کمبود داشته باشیم واقعاً باید گفت که دسترنج یک جامعه برباد رفته است! بنابراین باید بر این مسائل مطالعات دقیق صورت گیرد و سپس حاصل این مطالعات تبدیل به برنامههای اساسی در فرهنگ کشور شود تا بتواند آن اهداف فرهنگی را تبیین کند.
بسیاری از معضلات در جامعه ریشه در مسائل فرهنگی دارد، ما تا ریشه معضلات فرهنگی را نشناسیم به درستی نمیتوانیم آنها را حل کنیم و قضاوتهایی میکنیم که بعضاً خام، یکسونگر یا عجولانه است.
* محسن اسماعیلی، استاد دانشگاه امام صادق (علیه السلام):
فرهنگ اعم از این است که مربوط به این جناح یا آن جناح باشد. دغدغههای رهبری از گذشته دور تا اکنون بوده است و در این سالها ما به یک اندازه شریک جرم هستیم بنابراین یک مقدار بالاتر به این قضیه نگاه کنیم. بسیاری از دستگاهها هستند که کمتر مورد نقد قرار گرفتهاند باید به همه به یک چشم نگاه کنیم.
پرداختن به وظایف فرهنگی را دست کم نگیریم تا زمانی که ائمه جماعات ما بیش از آنکه به مسائل دینی بپردازند به ارائه رهنمود نسبت به جزئیات هستهای علاقه نشان میدهند ما وضعیتمان همین است، البته منظورم این نیست که این حوزهها اهمیت ندارند در نهایت همه مباحث باید ذیل فرهنگ باشند.
* آیتالله محمود رجبی، قائم مقام مؤسسه امام خمینی (رحمت الله علیه):
اصولاً جنس انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است و قانون اساسی ما نیز بر این نکته تأکید دارد که فرهنگ اسلامی باید مدار تمام شئون نظام جمهوری اسلامی باشد. از سوی دیگر تمام دشمنان ما از آغاز انقلاب تا کنون به ویژه در دهههای اخیر، سرمایهگذاریهای وسیعی با تمام امکانات برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی از بُعد فرهنگی دارند.
اگر آسیب شناسی و ارزیابی درباره مسئله فرهنگ داشته باشیم میبینیم که برای سایر حوزهها بیش از حوزه فرهنگ سرمایهگذاری شده است در حالی که موفقیت در بخشهای گوناگون، منوط به پیشرفت و تعالی در حوزه فرهنگ است.
در مقررات، عزل و نصبها، در فرهنگ عمومی و در فضاسازی فرهنگ عمومی و در یاری رساندن به نهادهای فرهنگی و اختصاص بودجه به بخش فرهنگ، وظیفه دولت و مسئولان نظام اسلامی است که به این موارد توجه داشته باشند.